نگاهی به زندگی مرحوم نجمه زارع
نجمه زارع در 29 آذرماه 1361 در شهرستان کازرون از شهرهای ریشهدار ایران واقع در استان فارس به دنیا آمد. شش ماه پس از تولد وی خانوادهاش به سبب ادامهی تحصیلات حوزوی پدر در قم سکنی گزیدند. نجمه در خانوادهای فرهنگی و مذهبی – پدر و مادر وی هر دو در مدارس قم تدریس میکردند و اکنون بازنشسته هستند، همچنین دایی و پدربزرگ او هر دو به درجهی رفیع شهادت رسیدهاند که بعدها نجمه چند شعر برای ایشان سرود - بالیدن گرفت و از همان آغاز نشانههای شاعرانگی را در رفتار وی با دیگران میشد دید. او دوران دبستان را در مدرسهی «اوسطی» قم گذراند و دوران راهنمایی و دبیرستان را به ترتیب در مدارس «نرجسیه» و «شهدای چهارمردان» پشت سر گذاشت. طی سالهای 79 تا 81 در دانشگاه همدان به تحصیل در رشتهی عمران پرداخت. در بهار 1384 با عباس محمدی (ایشان هم شاعر میباشند) ازدواج کرد و سرانجام به صورت با اشتباه پزشک معالجش پس از 5 روز اغما در تاریخ 31 شهریور 1384 دارفانی را وداع گفت. گفتنیاست مدفن مرحوم زارع بهشت شهدای کازرون میباشد.
[در 20 کنگره سراسری شعر کشور به عنوان نفر برگزیده انتخاب و معرفی شده بود (+).] از نجمه زارع تا کنون دو عنوان کتاب با نامهای «عشق قابیل است» و «یک سرنوشت سه حرفی» به چاپ رسیده است. کتاب «عشق قابیل است» توسط انتشارات فرهنگ مردم (اصفهان) به انتخاب خود شاعر صورت گرفته و طرح جلد را علی داوودی کار کرده است. گفتنی است که پشت جلد این کتاب عکسی از نجمه زارع درج شده با غزل نامآشنای او:
«خبر به دورترین نقطهی جهان برسد...».
و آنچه که حسرت مخاطب را میافزاید این است که متأسفانه ایشان نتوانست حتی شاهد چاپ این کتاب باشد که شرح مختصری از ماوقع و مراحل و وقفههای چاپ کتاب مذکور در مقدمهی همان کتاب که به قلم عباس محمدی میباشد آمدهاست.
اما در خصوص کتاب دوم «یک سرنوشت سه حرفی» توسط نشر شانی (مجید صالحی) چاپ شده که تمامی اشعار زنده یاد نجمه زارع را در برمیگیرد و جالب اینکه عنوان این کتاب قرار بود عنوان کتاب اول باشد که خود این تغییر نام هم جالب است و در مقدمهی عشق قابیل است آمده است. بیشک مخاطبان جدی شعر امروز بالاخص غزل جوان با خواندن کتابهای زارع، طراوت و پویایی را حس خواهند کرد و نگاهی نو به زندگی خواهند داشت. (+)
ویژگیهای غزل او از زبان آقای مرزبان چنین است:
"غزل وی از نگاه غزلسرایی که در منطقهی مرکزی کشور رایج است، اثر میپذیرفت. غزل زارع با ویژگیهای خاصش مثل: سپید خوانی ردیف یا چینش کلمات یا استفاده از دایرهی واژگانی که بیشتر میتوان گفت فضایش به فضای شعر مدرنتر میخورد، در چارچوب شعر کلاسیک به بهترین وجه، خود را نشان میداد. زبان ویژه و دایرهی واژگانی مخصوص خود را داشت. اگر بیشتر زنده میماند، به سبک خاص شخصیاش تبدیل میشد.. باید دربارهی خصوصیات اخلاقی و تاثیر آن در شعرش گفت. وی بسیار باوقار بود و محجوب و سنگین که این ویژگیها به کلمات و شعرش هم منتقل شده بود. در شعرش عصیان میکرد، ولی شعر زارع هیجوقت از دایرهی وقار خارج نمیشد. " (+)
خدا لعنت کنه اونپزشکگوساله رو روحت شاد بی شک هم ردیف فروغ و سیمین و پروین هستی