آنروز واجب است بمیرم برایتان !!!!
چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۲:۴۳ ق.ظ
وقتی نفس گرفته دلم از هوایتان یعنی منم که زنده ام از دستهایتان داود من ! دوباره بخوان تا که عالمی ایمان بیاورد به طنین صدایتان از این همه سحر که گذشته است می شود یک شب نصیب این دلم آیا دعایتان ؟؟تا قبله عبادت چشمانمان شود دیگر بیا و بگو که کجا هست جایتان ؟این اشتراک چشم من و چشم خیس توست من گریه ام به کشته کرب و بلایتان آقا اجازه می دهی هر وقت آمدی نقاشی ام کنند مرا زیر پایتان ***یک روز عاشقانه تو از راه می رسی آنروز واجب است بمیرم برایتان !!!! آقای علی رضا لک