آیا در بهشت و جهنم مرگ وجود دارد؟ :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

آیا در بهشت و جهنم مرگ وجود دارد؟ آیا در بهشت و جهنم مرگ وجود دارد؟

چهارشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۳، ۱۱:۴۸ ب.ظ

پرسش

وقتی که قیامت برپا شد و انسان‌ها به بهشت و جهنم رفتند، آیا باز هم مرگ وجود دارد؟

پاسخ اجمالی

آیات قرآن، روایات و دلایل عقلی بر این اتفاق دارند که وقتی انسان‌ها به بهشت یا جهنم رفتند، دیگر مرگی وجود ندارد.

قرآن کریم از یک‌سو قیامت را یوم‌الخلود (روز جاودانگی) نامیده است، و از سوی دیگر بهشتیان را به صفت خالدین (جاویدان) توصیف نموده است. در روایات نیز آمده است که به بهشتیان و جهنمیان خطاب می‌شود: جاودان هستید پس مرگی نیست: «یا اهل الجنة خلود فلاموت و یا اهل النار خلود فلاموت» و مرگ را به صورت گوسفندی در نزد آن‌ها می‌آورند و سر می‌برند. اما از نظر عقلی؛ چون نفس انسان مجرد است و هر مجردی فناناپذیر است، پس انسان‌ها پس از رفتن به بهشت یا جهنم، مرگی نخواهند داشت.

پاسخ تفصیلی

در قیامت کبرا که عالمی است پس از عالم برزخ همه‌ی انسان‌ها از اولین تا آخرین جمع شده، و وارد مرحله‌ی جدیدی از زندگی و حیات می‌شوند؛ و به پاداش و یا جزای اعمال و رفتار زندگی دنیایی خود می‌رسند.[۱]

آیات قرآن، روایات و دلایل عقلی بر این اتفاق دارند که در قیامت کبرا (پس از رفتن انسان‌ها به بهشت یا جهنم)، مرگ وجود ندارد.

اینک به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

خلود از نگاه قرآن

قرآن قیامت رابه هفتاد اسم می‌خواند که هر کدام به یک جنبه و خصوصیت آن اشاره دارند؛ مثلاً از آن جهت که همه‌ی انسان‌ها و موجودات در آن محشور می‌شوند روز حشر نام دارد،[۲] و از آن جهت که همیشگی است و مرگ در آن راه ندارد «یوم‌الخلود» نام دارد.[۳]

علاوه بر این‌ قرآن، بیش از ۷۰ بار، اهل بهشت و جهنم را با صفت خلود و جاودانگی نام می‌برد که برای نمونه دو آیه‌ی قرآن را بیان می‌کنیم:

«آرى، کسانى که کسب گناه کنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آن‌ها اهل آتش‌اند و جاودانه در آن خواهند بود».[۴]

«و آن‌ها که ایمان آورده، و کارهاى شایسته انجام داده‏‌اند، آنان اهل بهشت‌اند و همیشه در آن خواهند ماند».[۵]

خلود در روایات

در روایات هم بیان شده است که در قیامت مرگ وجود ندارد؛ از جمله علامه مجلسی در جلد هشتم بحارالانوار (باب ۲۶) احادیث متعددی نقل می‌کند که مرگ را به صورت گوسفندی در مقابل اهل بهشت و جهنم سر می‌برند؛ از جمله‌ی آن‌ها روایتی است از پیامبر(ص) که فرمود: وقتی خداوند اهل بهشت را وارد بهشت و اهل جهنم را وارد جهنم کرد، مرگ مانند گوسفندی آورده می‌شود و در جلوی چشم آن‌ها، آن را ذبح می‌کنند؛ بعد منادی ندا می‌دهد: «یا اهل الجنة خلود فلا موت، یا اهل النار خلود فلا موت»؛[۶] یعنی در قیامت دیگر مرگی وجود ندارد، بلکه خلود و جاودانگی است.[۷]

خلود از نظر عقل

اما از نظر عقلی چون نفس انسان مجرد است و هر مجردی فناناپذیر است؛ لذا انسان‌ها پس از رفتن به بهشت یا جهنم مرگ نخواهند داشت.

برخی از دلایل حکما و متکلمان بر تجرد نفس:

۱. نفس کلیات را ادراک می‌کند، و کلی مجرد است؛ پس محل آن هم باید مجرد باشد.

۲. نفس بر اموری قدرت دارد که جسمانیات بر آن قدرت ندارند مانند تصور امور غیرمتناهی.

۳. ما وقتی مشاهده می‌کنیم که همه‌ی مدرکات حواس را یک چیز ادراک می‌کند، این دلیل بر تجرد نفس است؛ زیرا حواس از مدرکات یکدیگر خبر ندارند. مثلاً چشم، سفیدی جسمی مانند قند را می‌بیند، ولی از طعم آن خبر ندارد؛ و یا اگر چیزی را که ندیده‌ایم در دهان بگذاریم، مزه‌ی آن را درک می‌کنیم، ولی رنگ آن را نمی‌بینیم؛ پس معلوم است در درون ما یک چیز مجرد کلی وجود دارد که همه‌ی این‌ها را ادراک می‌کند.

۴. نیروهای جسمانی در اثر به کارگیری فرسوده می‌شوند، ولی قوه‌ی نفس بر خلاف آن است؛ زیرا کثرت تعقلات آن را نیرومند می‌کند؛ پس نفس از سنخ جسم نیست و مجرد است.[۸]

۵. دلیل دیگر بر تجرد نفس، وحدت شخصیت است. بدن تغییر می‌کند ولی یک امر ثابتی در همه‌ی این تغییرات وجود دارد که به آن نفس می‌گوییم. و این نفس در اثر تغییر ماده تغییر نمی‌پذیرد؛ لذا از ماده مجرد است.[۹]

البته عده‌ای هم مخالف‌اند، و روح را مادی و با مغز یکی می‌دانند، ولی دلایل آن‌ها فقط ارتباط سلول‌های مغزی را با ادراک اثبات می‌کنند، نه این‌که مغز انجام‌دهنده‌ی آن ادراک کلی باشد.

بنابراین مسئله‌ی بقای روح رابطه‌ی نزدیکی با استقلال و تجرد روح دارد؛ زیرا اگر مجرد باشد بعد از مرگ می‌تواند باقی باشد.

گفتنی است که دلایل فناناپذیری مجردات از مباحث فلسفی است، که برای اطلاع از آن‌ها باید به کتاب‌های فلسفه، مراجعه کرد.

 

پ.ن:

[۱]. عالم برزخ شخصی است و هر فرد وقتی مرد وارد برزخ می‌شود، قیامت کبرا مربوط به جمع است؛ یعنی همه‌ی افراد عالم یک‌مرتبه محشور می‌شوند. ر. ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۵۲۵، صدرا.

[۲]. «وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمیع». انعام ۱۲۸.

[۳]. «ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلُود». ق، ۳۴.

[۴]. بقره، ۸۱.

[۵]. بقره، ۸۲.

[۶]. «وَ رَوَى مُسْلِمٌ فِی الصَّحِیحِ بِالْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ أَهْلُ الْجَنَّةِ الْجَنَّةَ وَ أَهْلُ النَّارِ النَّارَ قِیلَ یَا أَهْلَ الْجَنَّةِ فَیُشْرِفُونَ وَ یَنْظُرُونَ وَ قِیلَ یَا أَهْلَ النَّارِ فَیُشْرِفُونَ وَ یَنْظُرُونَ فَیُجَاءُ بِالْمَوْتِ کَأَنَّهُ کَبْشٌ أَمْلَحُ فَیُقَالُ لَهُمْ تَعْرِفُونَ الْمَوْتَ فَیَقُولُونَ هُوَ هَذَا وَ کُلٌّ قَدْ عَرَفَهُ قَالَ فَیُقَدَّمُ وَ یُذْبَحُ ثُمَّ یُقَالُ یَا أَهْلَ الْجَنَّةِ خُلُودٌ فَلَا مَوْتَ وَ یَا أَهْلَ النَّارِ خُلُودٌ فَلَا مَوْتَ قَالَ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ الْآیَة». ر. ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۴۴ – ۳۴۵، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.

[۷]. البته این به آن معنا نیست که هر کس وارد جهنم شد تا ابد در آن بماند، بلکه خلود در جهنم مخصوص عده‌ای خاص است.

[۸]. ر. ک: شعرانی، میرزا ابو الحسن، ترجمه شرح الاعتقاد، ص ۲۴۲ - ۲۶۲.

[۹]. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، بحث معاد، ج ۵، ص ۲۸۷، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۳۷۷ش.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه