اخلاق معاشرت (۱۰)(به بهانه‌ی ماه مبارک رمضان) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

دید و بازدید

آن‌چه روحیه‌‏ها را شاداب و زندگی‌ها را باصفا مى‌‏سازد، « دیدار» است. چه دیدارهاى دوستانه، چه خویشاوندانه! به ویژه اگر در دیدارها، سخنان دل‌نشین گفته شود و خاطرات شیرین و هم‌فکرى در مسیر گشایش مشکلات.

«زیارت‏» برادران دینى رفتن و «دیدار مؤمنان‏»، مورد سفارش اولیاء دین است؛ که هم رابطه‌‏هاى درونى آحاد امت را استوارتر مى‌‏سازد، هم ‏محبت‌ها را مى‏‌افزاید و هم کدورت‌ها را مى‏‌زداید و هم خدا و رسول را خوش‌حال مى‏‌سازد؛ و چه کار نیکى بهتر از این؟...

به جاست که این‏گونه دیدارها به خاطر خدا و با انگیزه‌ی خلوص و عمل به سنت دین باشد، نه روى طمع‌هاى دنیوى و انگیزه‏‌هاى مادى و سودگرایانه و سوداگرایانه!

 

محتواى دیدارها

گاهى رفت و آمدها و زیارت‌ها، به جاى سودمندى، زیان‌بار است و به جاى آن‌که بهره‌ی تربیتى یا پاداش اخروى داشته باشد، محصولى جز افزایش گناه یا هدر رفتن فرصت‌ها ندارد. هوشیاران مى‏‌کوشند از همه‌ی‏ دیدارها سود ببرند و از تباهى فرصت، جلوگیرى کنند.

باید با «حصارشکنى»، خود و زندگى خود را از انزوا درآورد و روحیه‌ی جمعى و تعاون و هم‌زیستى را تقویت کرد. آنان که پاى خود و خانواده‌ی خود را از رفت و آمد با افراد با ایمان و خانواده‏‌هاى شریف و با فرهنگ مى‏‌برند، راه خیر را به روى خود مى‏‌بندند. مگر نه این‌که ‏این‏گونه انزواها، حالتى از یاس براى انسان پدید مى‌‏آورد و افسرده ‏مى‏‌سازد و نشاط از چنین زندگی‌هایى رخت‏ برمى‌‏بندد؟!

امام صادق (ع) به اصحاب خویش سفارش مى‏‌فرمود: «تزاوروا و تلاقوا و تذاکروا امرنا و احیوه»؛(۱) به دیدار و ملاقات یکدیگر بروید و «امر» ما را یاد کنید و به یاد هم‏ آرید و آن را زنده نگه دارید.

این حدیث، محتواى سازنده و تربیتى و جهت‏‌دار و هدف‌دار بودن دیدارها را تبیین مى‌‏کند. ملاقات‌هایى که ‏شیعیان اهل بیت داشتند، محتوایى مکتبى داشت و به توصیه‌ی امام، مى‏‌بایست در راستاى «احیاى امر» و زنده نگه داشتن مرام و مکتب و فلسفه‌ی سیاسى امامت باشد، تا «امت»، روح و جان یابد و به بی‌راهه نیفتد.

 

بهرههاى دیدار

مناسب است در سایه‌ی ملاقات‌ها و دید و بازدیدها، خانواده‌‏ها و افراد، از دردها و مشکلات یکدیگر آگاه شوند و در حد توان، در رفع آن‌ها بکوشند. مشورت و هم‌دلى و هم‌دردى،  گوشه‌‏اى از این بهره‏‌ها است. تشریک مساعى در حل معضلات و رسیدگى به نیازمندان، گوشه‏‌اى دیگر.

«خیثمه‏» مى‏‌گوید: خدمت‏ حضرت امام باقر (ع) رسیدم تا با آن‏ حضرت خداحافظى کنم. امام فرمود: «اى خیثمه! هر کدام از دوستان و هواداران ما را دیدى، سلام ما را به آنان‏ برسان و آنان را به تقواى الهى توصیه کن و سفارش کن که توان‌گرانشان به فقیران سر بزنند، توان‌مندان به ناتوانان سرکشى کنند، زندگان در تشییع جنازه‌ی مردگان شرکت کنند، در خانه‏‌هاى هم، یکدیگر را دیدار کنند. این‏گونه دیدارها سبب احیاء امر ما (خط ولایت و رهبرى اهل بیت) مى‏‌گردد.»(۲)

اگر دیدارها، چنین برکت‌هایى نداشته باشد، جز اتلاف وقت و سرمایه چیزى نیست! وقتى جمعى دور هم مى‏‌نشینند و ساعاتى را به صحبت ‏مى‏‌گذرانند، در جمع‌‏بندى پایانى، اگر دیدند از آن همه صحبت، چیزى‏ نه در یاد مانده، نه سودى به کف آمده، دریغ از آن اتلاف فرصت! اما اگر بحث‌هاى علمى و اجتماعى، به روشن‌گرى افکار کمک کند، نقل‏ خاطرات و سرگذشت‌ها، براى دیگران عبرت‏‌آموز و راهگشا باشد، بازگویى حالات دیگران، حس هم‌دردى و کمک‏‌رسانى را تقویت کند، این‌جاست که ملاقات، به بهره‌‏ورى رسیده است.

 

زیارت مؤمن

در یک جامعه‌ی ایمانى، هم‌بستگى اهل ایمان ضرورى است. این پیوند، در سایه‌ی دیدارها پدید مى‌‏آید و استحکام مى‏‌یابد. در روایات، بابى تحت عنوان «زیارة المؤمن‏» است که به این‏گونه دیدارها تاکید دارد.

امام صادق (ع) فرموده است: «ما زار مسلم اخاه المسلم فى‏ الله و لله الا ناداه الله عزوجل: ایها الزائر طبت و طابت لک الجنة»؛(۳) هیچ مسلمانى برادر دینى‏‌اش را در راه خدا و براى خدا زیارت ‏نمى‏‌کند، مگر آن‌که خداى متعال به او ندا مى‏‌دهد: اى دیدارکننده! خوش به حالت، بهشت ‏براى تو سزاوار و گوارا باد!

در این دیدارها، دو رکن وجود دارد: دیدارکننده و دیدارشده (زائر و مزور). آن‌که پیش‌قدم در زیارت مى‌‏شود، فضیلت‏ بیشترى دارد و پاداشى افزون‌تر. این سخن پیامبر اکرم (ص) است که فرمود: «الزائر اخاه المسلم اعظم اجرا من المزور»؛(۴)  آن‌که برادر مؤمن خود را دیدار مى‏کند، پاداشى بزرگ‌تر از شخص‏ دیدارشده دارد.

آنان که «کار» را بهانه‌ی کاستن از دیدارها و صله‌ی‏ رحم‌ها و رفت و آمدها مى‏‌کنند، باید خود این‌ها را هم کار به حساب آورند،  بلکه از بهترین کارها. این، اقتدا به سیره‌ی رسول اکرم (ص) است. در حدیث ‏است: هرگاه پیامبر خدا یکى از مسلمانان را سه روز نمى‏‌دید، از حال او مى‏‌پرسید. در پاسخ سؤال پیامبر، اگر مى‌‏گفتند که غایب است (مثلا سفر رفته) برایش دعا مى‏‌کرد. اگر حاضر بود، به دیدارش مى‌‏رفت و اگر بیمار بود به عیادتش مى‏‌شتافت.(۵)

 

دیدار حضورى

برخى به هر دلیل، عیادت و زیارت و احوالپرسى‏‌شان «غیرحضورى‏» است. مى‌‏کوشند تا از طریق این و آن، یا از راه تلفن و نامه ‏احوال‌پرسى کنند و تماس داشته باشند. گرچه از این رهگذر، «کسب‏ اطلاع‏» مى‏‌توان کرد؛ ولى دیدار رویاروى و نشست و گفتگوى چهره به ‏چهره، حلاوت و برکتى دیگر دارد.

در احادیث، عنوان «تزاور» و «ملاقات‏» مطرح است. دیدن و ملاقات‏‌کردن حضورى. البته احوال‌پرسى تلفنى هم خیلى خوب است و نوعى ‏صله‌ی ‏رحم محسوب مى‏‌شود، ولى جاى «دیدار حضورى‏» را پر نمى‌‏کند. نامه‌نوشتن به اقوام و دوستان نیکو است، اما بار سفر بستن و حضور خدمت پدر و مادر و بستگان و آشنایان رسیدن و آنان را شاد کردن، ثوابى مضاعف و تاثیرى افزون‌تر دارد. مى‏‌گویید نه؟ امتحان کنید!

شما خودتان از دیدار چهره‌ی برادر یا فرزند یا دوست‏ بیشتر خوش‌حال مى‏‌شوید -اگر از سفر آیند-  یا از شنیدن صدایشان از آن سوى ‏سیم‌هاى مخابرات؟ تازه، این خودش نشان محبت‏ بیشتر و صمیمیت و یک‌دلى در رابطه‏‌ها است. اگر هنگام درگذشت ‏یکى از اقوام، از دوستان ‏و آشنایانتان کسى تلگراف تسلیت‏ بفرستد، یا آن‌که از شهر و محله‌ی خود پیش شما آمده، از نزدیک در غمتان شریک شود و در مراسمتان شرکت کند، کدام یک را صمیمى‌‏تر مى‌‏یابید؟ رفت و آمد خودتان با دیگران نیز چنین است. هرگز به تلفن و نامه قناعت نکنید و «صدا» و «دستخط» و «عکس‏» را به جاى دیدار حضورى ننشانید.

«اویس قرنى» را شنیده‏‌اید که از مادر اجازه گرفت و از «یمن‏» به ‏«مدینه‏» آمد، تا محبوبش، محمد مصطفى (ص)  را یک بار ببیند و برگردد... و چنان شد که پیامبر اکرم (ص) فرمود: من بوى بهشت را از سوى‏ قرن مى‏‌شنوم، چه بسیار مشتاق تو هستم، اى اویس قرن! «تفوح روایح ‏الجنة من قبل قرن، واشوقاه الیک یا اویس القرن!»(۶).

در همین دیدارهاى حضورى است که نشاط خاطر و بهره‏‌ورى از تجارب و سخنان نهفته است. امام هادى (ع) فرموده است: «ملاقاة الاخوان نشرة و تلقیح العقل و ان کان نزرا قلیلا»؛(۷) دیدار برادران، سبب انبساط خاطر و بارورى اندیشه است، هرچند کوتاه و اندک باشد.

با این همه آثار و برکات، دیگر چه جاى درنگ و بهانه‌جویى وعذرتراشى براى ترک مراوده و رفت و آمد؟! براى این‏گونه دیدارها، باید در پى بهانه بود و هر فرصتى را مغتنم شمرد، ... البته تا حدى که به ‏مزاحمت نیانجامد و موجب اتلاف وقت دیگرى نشود.

وقتى کسى از مسافرت برمى‏‌گردد، یا خداوند به کسى فرزندى ‏عنایت مى‏‌کند، یا ازدواجى صورت مى‏‌گیرد، یا خانه‌ی جدیدى خریدارى‏ مى‏‌شود، یا خداى ناکرده بیمارى و کسالتى براى کسى پیش مى‏‌آید، این‌ها همه بهانه‌ی «تجدید عهد» و دیدار حضورى است. حتى اگر او هم مهمانى ‏ندهد، ولى در صورت فراهم‌بودن شرایط، رفتن به دیدار و گفتن خوشامدى، تهنیتى، تبریکى، تسلیتى، خدا شفا دهدى، چشم روشنى و... مناسب است و این «دیدارها مایه‌ی تحکیم دوستی‌ها است.»

پیامبر رحمت فرمود: «الزیارة تنبت المودة»؛(۸) دیدار، دوستى‏‌آور است.

 

دیدار کریمانه

چه خوب که در دیدارها، قصد قربت کنید و این‌ها را به حساب خدا بگذارید. اگر معامله و سودا هم مى‏‌کنید، با خدا سودا کنید، تا اجر ببرید. نگویید: من چند بار رفته‌‏ام، آن‌ها نیامده‌‏اند، نوبتى هم که باشد، حالا نوبت آن‌ها است...

در بهره‏‌ورى از ثواب و پاداش الهى که نباید این‏گونه محاسبات را به میان کشید. درست است که هر «دید»ى، «بازدید»ى دارد و هر سلامى، علیکى و هر نامه‌‏اى جوابى! ولى گاهى هم باید کریمانه و بزرگوارانه ‏برخورد کرد. دیدار مؤمن، دیدار خدا است و چقدر ثواب دارد. درحدیث قدسى آمده است که خداوند مى‏‌فرماید: «ایما مسلم زار مسلما فلیس ایاه زار، ایاى زار و ثوابه على الجنة»؛(۹) هر مسلمانى که به دیدار مسلمانى برود، او را نه، بلکه مرا زیارت‏ کرده است و پاداش او بر عهده‌ی من، بهشت است. چه چیزى بالاتر از این؟ دیدار مؤمن، هم‌پاى دیدار خدا!

از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام روایت است: «هر مؤمنى که به قصد دیدار مؤمن دیگر بیرون رود و او را همراه با معرفت ‏به‏ حقوقش زیارت کند، به پاداش هر گامش در این راه، خداوند حسنه‏‌اى براى او مى‏‌نویسد و سیئه‌‏اى از او محو مى‏‌کند و درجه‌اى مى‌‏افزاید. چون در بزند، درهاى‏ آسمان به رویش باز مى‏‌شود و چون با یکدیگر ملاقات و مصافحه و معانقه کنند، خداى متعال رو به فرشتگان کرده و مباهات مى‏‌کند که: دو بنده‌‏ام را بنگرید! به ‏خاطر من با هم دوستى و دیدار مى‏‌کنند. بر من است که از این پس از عذاب، مصونشان دارم. و چون برگردد، فرشتگان بدرقه‌‏اش مى‏‌کنند و اگر تا شب بعد، از دنیا برود،  از حساب، معاف مى‏‌شود... »(۱۰).

وقتى دیدارها این همه فضیلت و ثواب و آثار دنیوى و اخروى‏ دارد، چه محرومند آنان که به بهانه‌‏هاى مختلف یا لجاجت‌ها و اندیشه‏‌هاى کودکانه و حقیرانه، با هم قهر یا ترک رفت و آمد مى‏‌کنند و درهاى برکت را به روى خویش مى‌‏بندند!

گرماى دل‌ها در سایه‌ی دیدارهاى صمیمانه و معاشرت‌هاى مخلصانه و آمیخته به صداقت و مودت است.

کانون زندگى و خانواده‌‏ها را گرم‌تر کنیم، با معاشرت و مودت و دیدار...

 

پىنوشت‌ها:

۱) اصول کافى، ج۲، ص‏۱۷۵.

۲) همان.

۳) همان، ص‏۱۷۷، حدیث‏۱۰. 

۴) میزان‌‏الحکمه، ج‏۴، ص‏۲۹۷. 

۵) مکارم‌‏الاخلاق، ص‏۱۹. 

۶) سفینة‏البحار، ج‏۱، ص‏۵۳.  

۷) میزان‏‌الحکمه، ج‏۴، ص‏۲۹۸. 

۸) سفینة‏البحار، ج‏۱، ص‏۵۶۷. 

۹) همان. 

۱۰) همان.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه