اخلاق معاشرت (۱۳)(به بهانه‌ی ماه مبارک رمضان) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

اخلاق معاشرت (۱۳)(به بهانه‌ی ماه مبارک رمضان) اخلاق معاشرت (۱۳)(به بهانه‌ی ماه مبارک رمضان)

سه شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۸۴، ۰۹:۵۵ ق.ظ

با همسایگان

آیا تا به حال، از دست همسایه ناراحت ‏شده‌‏اید؟ یا به عکس، همسایه از شما رنجیده و دلخور شده است؟ علت چیست؟ و... چگونه مى‏‌توان از آن پیشگیرى کرد و راه ‏هم‌زیستى و حسن معاشرت با همسایگان چیست؟ این مساله گاهى به نشناختن «حقوق‏» همسایه مربوط مى‏‌شود، گاهى هم ریشه در رعایت‌نکردن آن دارد. ببینیم در دستورالعمل‌هاى ‏مکتب، چه نکاتى وجود دارد؟

 

سایه‌ی همسایه

آیا دو همسایه، تنها در «سایه» شریکند و نزدیک به هم؟ یا حق و حقوق و حد و حدودى هم وجود دارد؟

بعضى مى‏‌گویند: «چهار دیوارى، اختیارى‏». اما این سخن نه معقول ‏است، نه مشروع. نه با عرف سازگار است، نه با شرع و عقل. گرچه ‏انسان‌ها را دیوارهاى خانه‏‌ها از هم جدا مى‏‌کند و هر کس وارد محدوده‌ی ‏خانه و زندگى خویش مى‏‌شود، اما زندگى اجتماعى، افراد جامعه را به ‏صورت اعضاى یک «خانواده‏» درمى‏‌آورد، که پیوسته با هم در ارتباط، رفت و آمد، برخورد و تعاون‏‌اند و نیازهاى متقابل به یکدیگر دارند. ازاین‏‌رو، سایه‌ی هر کدام از دو همسایه، باید آرام‏‌بخش دیگرى باشد و هریک زیر سایه‌ی همسایه‌ی خود، احساس «امنیت‏»، «آسودگى‏» و «اعتماد» کنند. این چیزى است که دستورهاى معاشرتى و اخلاقى اسلام بر آن تاکید اکید دارد.

در متون دینى چیزى به نام «حسن‏ الجوار» یا «تعهد الجیران» و... دیده ‏مى‏‌شود، یعنى رسیدگى و سرکشى به همسایگان و داشتن رفتارى نیک‏ با آنان و هم آزار نرساندن به همسایه و صبورى و تحمل نسبت‏ به آن‌چه ‏از ناملایمات، از آن ناحیه سر مى‌‏زند. همچنان که خود شما نیز از همسایه‏‌تان توقع دارید سازگارى نشان دهند و با اندک‌چیزى عصبانى ‏نشوند و پرخاش نکنند، خودتان نیز در معرض همین خواسته و انتظار از سوى همسایگانید.

هر چه روحیه‌ی دینى و اخوت اسلامى میان افراد جامعه حاکم باشد، به همان اندازه رابطه‌‏ها نزدیک‌تر و صمیمى‏‌تر و فاصله‏‌ها کمتر و کمتر مى‏‌شود و دو همسایه، بازوى یکدیگر مى‌‏شوند و در غم و شادى و راحت و رنج، شریک هم مى‌‏گردند. برعکس آن در جوامع غربى و اروپایى و غرب‏زده است،  که هر چه علایق مذهبى کمرنگ‌‏تر و ضعیف‌‏تر باشد، زندگی‌ها حالت‏ سردى و کسالت‏‌بار مى‌‏یابد و به زندگى‏ غربی‌ها شبیه مى‌‏شود، که نه تنها یک دیوار، بلکه دیوارهاى متعددى میان ‏دو همسایه و دو هم‌محل، یا کسانى که در یک خیابان یا یک و مجتمع ‏مسکونى به سر مى‏‌برند، پدید مى‌‏آید و همسایه از حال و روزگار همسایه‌ی بغلى یا طبقه‌ی بالا یا پایین یا خانه‌ی روبه‌‏رویى بى‌‏خبر است.

راستى... این‌گونه زیستن، انسانى و اسلامى است؟ پس جایگاه ‏عواطف اجتماعى کجاست؟

همسایه کیست؟ وظیفه‌ی ما نسبت ‏به او چیست؟ و حد و حریم ‏همسایگى تا کجاست؟...

 

همسایگى و حسن هم‌جوارى

«حسن هم‌جوارى‏» تنها یک اصطلاح سیاسى در ارتباط میان کشورها نیست، و تنها کاربرد بین‌‏المللى ندارد. میان اهل یک محل، یا در روابط دو همسایه نیز مطرح است. داشتن بهترین خانه، اما با همسایه‌‏اى بد و ناهنجار و مردم‌‏آزار، مفت هم گران است! افراد عاقل و هوشیار، در جایى خانه مى‌‏خرند که محلش خوب و همسایگانش سالم و بافرهنگ‏ باشند. وگرنه، یا باید خانه را عوض کنند، یا عمرى در رنج و عذاب به ‏سر برند. توجه به همسایه در خریدن و ساختن خانه، مغازه و محل کار، نشانه‌ی خردمندى است.

پیشواى نخستین ما، در نامه‌اى که به فرزندش امام حسن‏ مجتبى (ع) به عنوان توصیه‏‌هایى از پدرى دنیادیده و با تجربه ‏مى‌‏نویسد، از جمله مى‌‏فرماید: «سل عن الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبل الدار»؛(۱) پیش از سفر، از هم‌سفر بپرس و پیش از خانه، از همسایه!

آرى... «بسا کس‏اند، از این هم‌رهان «آرى‏»گوى،

که دل به وسوسه‌ی راه دیگرى دارند.

بسا کس‏اند، که جایى موافقان رهند،

که خود، نه جاى هماهنگى است و همراهى است.

بدین سبب،

نخست ‏باید آیین هم‌رهى دانست!».

همسایه‌ی خوب داشتن، نعمتى ارزشمند است و همسایه‌ی خوب‏ بودن، محبت‌‏آور و رفیق‌‏ساز است. همیشه دل‌ها متوجه جایى مى‏‌شود که دوستى و نیکى از آن‌جا بجوشد و بتراود. هر جا که شهد خیر باشد، افراد هم گرد مى‏‌آیند و افراد و جامعه، دلگرم شده، محیط هم آباد مى‏‌گردد. نقش رفتار نیک در همسایگى و در ایجاد تجمع‌هاى پرشکوه ‏و الفت‌هاى اجتماعى فراوان است. حضرت على (ع) مى‏‌فرماید: آنکه‏ همسایگى‌‏اش نیکو باشد، همسایگانش روزافزون مى‌‏شوند. «من حسن‏ جواره کثر جیرانه‏»(۲).

در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) آمده است: «حسن الجوار یعمر الدیار و یزید فى الاعمار»؛(۳) «خوش همسایگى‏»، هم آبادیی‌ها را آبادان مى‌‏سازد و هم عمرها را مى‌‏افزاید!

در این دو حدیث، هم به بازده عمرانى و اجتماعى سلوک شایسته ‏در همسایگى اشاره شده، هم به منافع شخصى و بهداشت روانى. البته ‏در پاداش‌هاى اخروى آن احادیث فراوانى نقل شده است.(۴)

 

توصیه به «حسن جوار»

حضرت امیر (ع)، پس از آن‌که از دست‏ شقى‏‌ترین افراد کوردل و کج‌‏فهم، ضربت خورد و در بستر افتاد، در آستانه‌ی شهادت، وصایاى ‏ارزشمندى خطاب به فرزندان و پیروانش فرمود که بخشى از آن‌ها هم به ‏حقوق همسایه مربوط مى‌‏شود؛ «الله الله فى جیرانکم، فانها وصیة نبیکم، ما زال یوصى بهم حتى ظننا انه ‏سیورثهم»(۵). این سفارش على (ع) در واپسین لحظات عمر است که فرمود: خداى را، خداى را، درباره همسایگانتان، که این وصیت پیامبر شماست. پیامبر خدا همواره نسبت‏ به همسایگان سفارش مى‌‏فرمود، تاحدى که گمان کردیم آنان را از ارث‌‏برندگان قرار خواهد داد!

امام صادق (ع) نیز در سخنى فرموده است: «بر شما باد نماز خواندن در مسجدها و همسایگى خوب با مردم».(۶)  اگر به دستور مکتب، رفتار بزرگوارانه و شایسته با همسایگان داشته باشیم، دوستی‌ها را جلب‏ مى‏‌کند و افراد در مشکلات و گرفتاری‌ها و نیازهاى متقابل، با بهره‌‏گیرى‏ از این تکیه‏‌گاه، مى‏‌توانند از قوت روح برخوردار باشند.

گاهى هم باید جور همسایه را کشید. این شرط همسایگى خوب‏ است. «حسن جوار» تنها به این نیست که اذیت و رنجى به همسایه ‏نرسانیم. گاهى تحمل سختی‌ها و ناملایماتى که از سوى او برایمان پیش‏ مى‌‏آید، مصداق این «حسن هم‌جوارى‏» است. اگر بخواهیم روابط از هم ‏نگسلد، باید صبور بود و با تحمل، و گرنه، پاسخ بدى را با بدى دادن و در زشتی‌ها مقابله به مثل کردن، نشان حقارت روح و دون‌همتى است. به‏ علاوه این کار از همه برمى‌‏آید. گذشت و تحمل است که اراده و ایمان و بزرگوارى مى‌‏طلبد.

در عالم رفاقت، شراکت، دوستى، ازدواج و هم‌سرى، هم‌سفرى، محیط کار و... نیز باید گاهى «سنگ زیرین آسیا» بود، نه کم‌‏ظرفیت و بى‌‏طاقت.

امام کاظم (ع) فرمود: حسن جوار و همسایه‌ی خوب بودن، تنها آزار نرساندن نیست، بلکه آن است که بر اذیت همسایه صبور و بردبار باشى: «لیس حسن الجوار کف الاذى و لکن حسن الجوار صبرک على الاذى.»(۷)

روشن است که این‌گونه حدیث‌ها هرگز مجوز «همسایه‏آزارى‏» نیست. اگر توصیه به بردبارى نسبت ‏به آزار همسایه شده، بیش از آن و اکیدتر و شدیدتر، سفارش به خوش‌‏رفتارى و نرساندن آسیب و آزار به ‏همسایگان شده است. مزاحمت‏ براى همسایه، از بدترین رفتارهاى ‏اجتماعى است.

 

آخرین مرز

در هر چیزى حد و مرز و حریمى وجود دارد. وقتى از اندازه گذشت، صفحه بر مى‌‏گردد و اوضاع، به گونه‏‌اى دیگر مى‏‌شود. تحمل نسبت‏ به آزار و زحمت‌‏آفرینى همسایه نیز این گونه است. گاهى‏ مزاحمت‏ به حدى مى‏‌رسد که پایان خط است و حریم‌ها و حرمت‌ها دیگر فرو مى‌‏ریزد، چون خود همسایه‌ی مردم‌‏آزار، حریم نگه نداشته است.

در تاریخ است که مردى خدمت پیامبر رسید و از آزار همسایه‌‏اش ‏شکایت کرد. حضرت فرمود: برو و تحمل کن. بار دوم که به شکوه آمد و نالید، پیامبر باز هم دستور صبر و تحمل داد. آزار همسایه به اوج ‏رسید و خارج از مرز تحمل. وقتى براى سومین بار، شکایت از همسایه کرد، حضرت رسول چنین راهنمایى و سفارش کرد: «روز جمعه، وقتى ‏مردم به سوى نماز جمعه مى‌‏روند، تو وسایل و اسباب و اثاث خویش را بیرون بریز و در رهگذار مردم قرار بده، تا همه‌ی آنان که به نماز مى‏‌روند، این صحنه را ببینند. وقتى علت را مى‏‌پرسند، ماجرا را به آنان بگو.» آن مرد نیز چنان کرد. همسایه‌ی ‏مردم‌‏آزار (که آبروى خود را در خطر دید) بى‏‌درنگ به سوى او شتافت ‏و ملتمسانه از او خواست که وسایلش را به خانه برگرداند و قول داد و عهد و پیمان بست که دیگر آن گونه رفتار نکند.(۸)

این نتیجه‌ی بى‏‌پروایى و قدرنشناسى نسبت ‏به لطف‌ها و مداراهاست. لطف خدا هم با انسان خطاکار مدارا مى‏‌کند، ولى... «چون که از حد بگذرى، رسوا کند». از حلم و بردبارى دیگران نباید سوء استفاده کرد و نجابت و بزرگوارى دیگران را نباید به حساب ضعف یا بى‏‌عرضگى‏ آنان گذاشت.

 

حد و حق همسایه

محدوده‌ی رعایت ‏حقوق همسایگان و داشتن رفتار شایسته، تنها به ‏همسایه‌ی دست راست و چپ خانه منحصر نمى‏‌شود و تنها به پرهیز از آزار هم خلاصه نمى‏‌گردد.

سرکشى، رسیدگى، احوال‌پرسى، رفت و آمد، مساعدت و یارى، عیادت، انفاق و صدقه، رفع نیاز، هم‌دردى و... از جمله امورى است که‏ بر عهده‌ی هر همسایه است و اینها نشانه‌ی فتوت و جوانمردى است. پیشواى جوانمردان، على بن‏ ابى‏‌طالب (ع) فرمود: «من المروة تعهد الجیران‏»؛(۹) رسیدگى به همسایگان از مروت و جوان‌مردى است. حضرت امام باقر (ع) نیز در بیان صفات و خصال شیعه و پیروان و رهروان خط اهل‏ بیت، یکى هم همین را دانسته و فرموده است: «و التعاهد للجیران من الفقراء و اهل المسکنة و الغارمین و الایتام... »؛(۱۰) از نشانه‌‏هاى پیروان ما، رسیدگى به همسایگان نیازمند و تهی‌دست ‏و بدهکاران و یتیمان است. چگونه انسان شرافتمند و با وجدان ‏مى‌‏تواند آسوده و با شکم سیر بخوابد و مرفه و برخوردار باشد، در حالى که در همسایگانش محرومان تهی‌دست، یتیمان بى‌‏سرپرست، گرسنگان بی‌نوا و بدهکاران درمانده باشند و او بتواند گرهى بگشاید، اما بى‏‌تفاوت باشد؟ اینجاست که کلام نورانى پیامبر خدا، بر تارک تاریخ ‏مى‏‌درخشد که فرمود: هر کس سیر بخوابد، در حالى که همسایه‌ی مسلمانش گرسنه باشد، به من ایمان نیاورده است. «ما آمن بى من بات‏ شبعانا و جاره المسلم جایع‏»(۱۱)  آرى، مسلمانى به عمل است، نه به ادعا و شعار!

این حقوق و رعایت‌ها به تعبیر احادیث، تا مرز چهل همسایه از هر طرف است. امام صادق (ع) از رسول اکرم (ص) نقل مى‏‌کند که فرمود: هر چهل خانه از هر چهار طرف، همسایه محسوب مى‏‌شود.(۱۲)

امام باقر (ع) نیز فرمود: «حد الجوار اربعون دارا من کل جانب من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله»(۱۳) که مضمونش همان حد و حریم همسایگى تا چهل خانه از چهار طرف است.

اگر این حق و حد و حریم که اسلام بیان کرده است، مسؤولانه ‏شناخته و رعایت ‏شود، در جامعه‌ی اسلامى نیازمند و گرفتار و بی‌نوایان‏ بى‌سرپرست و رنجدیدگان دست از همه‌جا کوتاه و آبرومندانى که صورت خود را با سیلى سرخ نگه مى‌‏دارند یافت نخواهد شد. سخن را در این بخش، با کلامى از محدث بزرگوار مرحوم «شیخ عباس قمى‏»  به پایان مى‏‌بریم، که چنین نوشته است:

«... در زمینه‌ی معاشرت نیکو با همسایه، حدیث‏ بسیار است و «حسن جوار» هم تنها پرهیز از همسایه‏‌آزارى نیست. بلکه تحمل جفا و ناملایمات همسایه هم از آن جمله است. هم‌چنین از امور مربوط به «خوش‏‌همسایگى‏»،  ابتدا کردن به سلام، عیادت در هنگام بیمارى، تسلیت و تعزیت گفتن در سوگ‌ها و مصیبت‌ها، تبریک و تهنیت گفتن در شادی‌ها و اعیاد، چشم‏‌پوشى از لغزش‌ها، سرک نکشیدن به رازها و امور پنهانى همسایه، مضایقه نکردن از کمک‌هایى که مورد نیاز او است، حتى اگر مى‌‏خواهد چوبى (و تیرآهنى) بر دیوارت بگذارد، یا ناودانى را بر خانه‌ی تو بگذارد و از این گونه امور... مضایقه نکنى و سخت نگیرى...»(۱۴)

 

پى‌‏نوشت‌ها: 

۱) نهج ‏البلاغه، صبحى صالح، نامه ۳۱.  

۲) غررالحکم ،چاپ دانشگاه، ج‏۷، ص‏۴۹.   

۳) کافى، کلینى، ج‏۱، ص‏۶۶۷، احادیث ۸، ۱۰ و ۷.   

۴) در اصول کافى، ج‏۲ (عربى) باب «حق‏ الجوار»، همچنین در سفینة‏البحار، واژه‌ی «جور» ملاحظه شود.  

۵) نهج ‏البلاغه، صبحى صالح، نامه ۴۷، خطاب به امام حسن و امام حسین (ع).  

۶) کافى، ج‏۲، ص‏۶۳۵.   

۷) همان، ص‏۶۶۷.  

۸) سفینة‏البحار، ج‏۱، ص‏۱۹۱ (واژه جار)، کافى، ج‏۲، ص‏۶۶۸.   

۹) غررالحکم، چاپ دانشگاه، ج‏۷، ص‏۴۹.   

۱۰) کافى، ج‏۲، ص‏۷۴.  

۱۱) سفینة‏البحار، ج‏۱، ص‏۱۹۲.   

۱۲) کافى، ج‏۲، ص‏۶۶۹، باب «حد الجوار».  

۱۳) همان.  

۱۴) سفینة‏البحار، ج‏۱، ص‏۱۹۲ «حسن الجوار».

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه