از علی دم میزنم تا زندهام؛ امام علی (ع)؛ ناشناس
بسمالله الرحمن الرحیم
از علی دم میزنم تا زندهام
او به من شاه و من او را بندهام
از بنیهاشم فقط دم میزنم
چون به حب مرتضی زیبندهام
با ولایش میفروشی میکنم
دل ز جام عشق او آکندهام
بهر احیای نماز عشق او
بر درش سجادهام افکندهام
تا قیامت با همین نور علی
بر همه خلق جهان تابندهام
زندهدل سازم دو صد دل مرده را
سینهی ویرانه را سازندهام
قلبهای بسته را وا میکنم
عقده را با عقده بگشایندهام
در ضمیر هر که ره یابم ز عشق
ذکر حیدر را در آن گویندهام
هر چه الطاف است امشب با من است
از محبتهای او شرمندهام
ای خلایق من که مست حیدرم
از شراب او چنین جوشندهام
با وجودی که گنهکار و بدم
مدعی رحمت بارندهام
با همه آلودگی ای عاشقان
از دلم غیر از علی را کندهام
ناخدای عشق دلها امشبم
کشتی احساس را رانندهام
زهر چشم از چشم شیطان میکشم
خانهسوز هر علی سوزندهام
چون نفس در ماه حیدر میکشم
از صفایش من صفا بخشندهام
با غم حیدر صفاها میکنم
گاه در گریه گهی در خندهام
هر گره را با علی وا میکنم
غیر مهرش هر چه را شویندهام
من که در میخانهاش می میزنم
عاقبت دانم علی را بندهام
گرمی بازار در دست دل است
بر دل عشاق گردانندهام
من به ذکر و ورد مولایم علی
می در این میخانه چرخانندهام
هر که دم از او زند من با ادب
سر به پای خاک او سایندهام
من بدون او به دنیا نیستم
تا ابد با عشق او پایندهام
تا کنون دنبال عشقش گشتهام
تا قیامت در پیاش جویندهام
روز تنهایی که یاری یار نیست
دست مولا میرسد پروندهام
من که امشب دم ز حیدر میزنم
ریشهی مغضوب را خشکاندهام
قوت از ذکر علی بگرفتهام
تا که شیطان را چنین لرزاندهام
با صدای عشق غوغا میکنم
بر سر خصم علی کوبندهام
آنکه دستش را ببسته در کجاست؟
سوی او با لعن حق طوفندهام
تا قیامت کی ز یادم میرود
کینهی او را به دل افکندهام
سیلی و شلاق و مسمار و غلاف
یا علی برده قرار و خندهام
یا علی من طالب حق توام
کی رسد آن لحظهی ارزندهام
یا علی دست دعا بالا بگیر
من فرج را از درت خواهندهام
یا امیرالمومنین امداد کن
من سر عهد الستم ماندهام
من تو را یاری به عالم میکنم
تا دم محشر، نه من تا زندهام
ناشناس
* اگر شاعر این اثر را میشناسید، لطفا نام او را در قسمت نظرات -مستندا- ثبت بفرمایید.