اعتقاد ما ( 2 ) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

اعتقاد ما ( 2 )

چهارشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۸۸، ۱۰:۳۸ ق.ظ
    بدک هم نیست ، یه دوره اعتقادات !!!   آثار عظمت و قدرت خداوند خدا در قرآن   خداوند متعال پدید آورنده تمام جهان هستى است ، و آثار عظمت و علم و قدرت او در جبین تمامى موجودات جهان ،آشکار و هویداست ، در درون وجود ما ، در عالم جانداران و گیاهان ، در ستارگان آسمان ، و عوالم بالا و در همه جا نمایان است . ما معتقدیم : هر چه در اسرار موجودات این جهان بیشتر اندیشه کنیم به عظمت ذات پاک او و وسعت علم و قدرتش آگاهتر مى‏شویم و با پیشرفت علم و دانش بشرى هر روز درهاى تازه‏اى از علم و حکمت او به روى ما گشوده مى‏شود ، و ابعاد اندیشه ی ما را گسترش بیشترى مى‏دهد و این تفکر سرچشمه عشق روز افزون ما نسبت ‏به او خواهد شد و هر لحظه ما را به آن ذات مقدس نزدیک و نزدیکتر مى‏سازد و در نور جلال و جمال او فرو مى‏ برد . قرآن مجید مى‏گوید : « و فى الارض آیات للموقنین * و فى انفسکم افلا تبصرون‏ » ؛ « و در زمین آیاتى براى جویندگان یقین است و در وجود خود شما ( نیز آیاتى است ) آیا نمى‏بینید ؟ » . (2) « ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولى الالباب * الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و على جنوبهم و یتفکرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا » ؛ « مسلما در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و رفت‏ شب و روز، نشانه ‏هاى ( روشنى ) براى خردمندان است - همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آن گاه که بر پهلو خوابیده‏ اند یاد مى‏کنند ، و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند ( و مى‏گویند : ) بار الها ! هرگز اینها را بیهوده نیافریده ‏اى ! » . (3)   بخشى از صفات جمال و جلال خداى سبحان   ذات پاک خداوند از هر عیب و نقص پاک و منزه است و آراسته به تمام کمالات مى‏باشد بلکه او کمال مطلق ، و مطلق کمال است و به تعبیر دیگر هر کمال و زیبایى در این جهان است از ذات پاک او سرچشمه گرفته . « هو الله الذى لا اله هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون * هو الله الخالق البارئ المصور له الاسماء الحسنى یسبح له ما فى السموات و الارض و هو العزیز الحکیم » ؛ « او خدایى است که معبودى جز او نیست ، حاکم و مالک اصلى اوست ، از هر عیب پاک و منزه است ، به کسى ستم نمى‏کند ، امنیت ‏بخش است ، مراقب همه چیز است ، قدرتمندى شکست ناپذیر است که با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مى‏کند ، او شایسته عظمت است ، و منزه است از آنچه همتاى او قرار مى‏دهند - او خداوندى است‏ خالق ، آفریننده ‏اى بى سابقه ، و صورتگرى ( بى نظیر ) ، براى او نامهاى نیک ( و هر گونه صفات کمال ) است ، آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او مى‏گویند و او عزیز و حکیم است‏ » . (4) و این بخشى از صفات جمال و جلال اوست .   ذات پاک خداوند نا متناهى است   او وجودى است ‏بى نهایت از هر نظر: از نظر علم و قدرت ، حیات ابدیت و ازلیت و به همین دلیل در زمان و مکان نمى‏گنجد ، چرا که زمان و مکان هر چه باشد محدود است ، ولى در عین حال همه جا و در هر زمان حضور دارد چرا که فوق زمان و مکان است . « و هو الذى فى السماء اله و فى الارض اله و هو الحکیم العلى » ؛ « او کسى است که در آسمان معبود است و در زمین معبود ، و او حکیم و علیم است ‏» . (5) « و هو معکم اینما کنتم و الله بما تعملون بصیر » ؛ « او با شماست هر جا که باشید و خداوند نسبت‏ به آنچه انجام مى‏دهید بیناست‏ » . (6) آرى او به ما از ما نزدیکتر است ، او در درون جان ماست و او در همه جاست ، و در عین حال مکانى ندارد : « و نحن اقرب الیه من حبل الورید » ؛ « و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم » ! (7) « هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شى‏ء علیم » ؛ « اوست آغاز و پایان ، و پیدا و پنهان و او به هر چیز داناست ‏» . (8) بنابر این اگر در آیاتى از قرآن مى‏خوانیم : « ذو العرش المجید » ؛ « او صاحب عرش و داراى مجد و عظمت است ‏» . (9) عرش در این جا به معناى تخت‏ بلند شاهانه نیست و نیز اگر در آیه دیگر مى‏خوانیم : « الرحمن على العرش استوى » ؛ « خداوند رحمان بر عرش قرار دارد » . (10) هرگز به این معنى نیست که او مکان خاصى دارد ، بلکه حاکمیت او را بر تمام عالم ماده و جهان ماوراء طبیعت ثابت مى‏کند . چرا که اگر براى او مکان خاصى قائل شویم او را محدود کرده‏ایم و صفات مخلوقات را براى او ثابت نموده ، و او را مانند سایر اشیاء دانسته‏ایم ، در حالى که « لیس کمثله شى‏ء » ، « هیچ چیز همانند او نیست ‏» . (11) « و لم یکن له کفوا احد » ، « براى او هیچ گونه شبیه و مانندى وجود ندارد » . (12)   خداى سبحان جسم نیست و هر گز دیده نمى‏شود   خداوند هرگز با چشم دیده نمى‏شود ، چرا که رؤیت ‏با چشم به معنى جسم بودن و مکان و محل و رنگ و شکل و جهت داشتن است ، و اینها همه صفات مخلوقات است ، و خداوند برتر از آن است که صفات مخلوقات [ را ] داشته باشد . بنابراین ، اعتقاد به رؤیت ‏خداوند یک نوع آلودگى به شرک است : « لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر » ، « چشم ها او را نمى‏ بینند ولى او همه چشمها را مى‏بیند و او بخشنده و آگاه است‏ » . (13) به همین دلیل هنگامى که بهانه جویان بنى اسرائیل از موسى (ع) تقاضاى رؤیت ‏خدا کردند و گفتند : « لن نؤمن لک حتى نرى الله جهرة » ،« هرگز به تو ایمان نمى‏آوریم تا خدا را آشکارا ببینیم ! » (14) موسى آنها را به کوه طور برد و تقاضاى آنها را تکرار نمود ، و از سوى خداوند چنین پاسخ شنید : « لن ترانى و لکن انظر الى الجبل فان استقر مکانه فسوف ترانى فلما تجلى ربه للجبل دکا و خر موسى صعقا فلما افاق قال سبحانک تبت الیک و انا اول المؤمنین » ، « هرگز مرا نخواهى دید ولى به کوه نگاه کن اگر در جاى خود ثابت ماند مرا خواهى دید و چون پروردگارش بر کوه جلوه کرد ، آن را همسان خاک نمود ، و موسى مدهوش بر زمین افتاد ، هنگامى که به هوش آمد عرض کرد : خداوندا ! منزهى از این که با چشم دیده شوى ، من به سوى تو باز مى‏گردم و من نخستین مؤمنانم ‏ » . (15) و با این جریان ثابت ‏شد که خداوند هرگز قابل رؤیت نیست . ما معتقدیم : اگر در بعضى از آیات یا روایات اسلامى سخن از رؤیت پروردگار به میان آمده منظور رؤیت ‏با چشم دل و شهود باطن است ، چرا که همیشه آیات قرآن یکدیگر را تفسیر مى‏کنند «  القرآن یفسر بعضه بعضا » . (16) اضافه بر این على (ع) در پاسخ کسى که از حضرتش پرسید : « یا امیر المؤمنین هل رایت ربک ؟ » ، « اى امیر مؤمنان ! آیا هرگز خداى خود را دیده‏اى ؟ » فرمود : « ااعبد ما لا ارى ؟ » ، « آیا کسى را که ندیده‏ام پرستش کنم ؟ » سپس افزود : « لا تدرکه العیون بمشاهدة العیان ، و لکن تدرکه القلوب بحقایق الایمان » ، « چشم ها هرگز او را آشکارا نمى‏ بیند اما دل ها با نیروى ایمان وى را درک مى‏کنند » . (17) ما معتقدیم : صفات مخلوقات را براى خدا قائل شدن از جمله اعتقاد به مکان و جهت و جسمیت و مشاهده و رؤیت ، سبب دور افتادن از معرفت ‏خداوند و آلوده شدن به شرک است ، آرى او برتر از همه ممکنات و صفات آنهاست و چیزى همانند او نمى‏باشد . از مهمترین مسائل درباره معرفة الله ، معرفت مساله توحید ، و یگانگى ذات پاک اوست ، در واقع توحید تنها یکى از اصول دین نیست ، بلکه روح و خمیر مایه تمام عقاید اسلامى است ، و با صراحت مى‏توان گفت :  اصول و فروع اسلام در توحید شکل مى‏گیرد ، همه جا سخن از توحید و یگانگى است ، وحدت ذات پاک و توحید صفات و افعال خدا و در تفسیرى دیگر وحدت دعوت انبیاء ، وحدت دین و آیین الهى ، وحدت قبله و کتاب آسمانى ما ، وحدت احکام و قوانین الهى درباره تمام افراد بشر ، و بالاخره وحدت صفوف مسلمین ، و نیز وحدت یوم المعاد . به همین دلیل قرآن مجید هر گونه انحراف از توحید الهى و گرایش به شرک را ، گناهى نابخشودنى مى‏شمرد : « ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء و من یشرک بالله فقد افترى اثما عظیما » ، « خداوند ( هرگز ) شرک را نمى‏ بخشد ، و پایین‏ تر از آن را براى هر کس بخواهد ( و شایسته بداند ) مى ‏بخشد ، و آن کس که براى خدا همتایى قرار دهد گناه بزرگى مرتکب شده است‏ » . (18) « و لقد اوحى الیک و الى الذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین » ، « به تو و همه پیامبران پیشین وحى شده که اگر مشرک شوى تمام اعمالت تباه مى‏گردد ، و از زیانکاران خواهى بود » . (19)   پ . ن : 2- سوره ذاریات ،آیات 20 و 21. 3 - سوره آل عمران ،آیات 190 و 1 91. 4 - سوره حشر ، آیات 23 و 24. 5 - سوره زخرف ، آیه 84 . 6 - سوره حدید ، آیه 4. 7 - سوره ق ،آیه 16. 8 - سوره حدید ، آیه 3. 9 - سوره بروج ، آیه 15. 10 - از بعضى از آیات قرآن استفاده مى‏شود که کرسى خداوند تمام آسمان و زمین را فرا گیرد بنابراین عرش او بر تمام عالم ماده است . « وسع کرسیه السموات و الارض‏ » (سوره بقره ،آیه 255) . 11 - سوره شورى ، آیه 11. 12 - سوره توحید ، آیه 4. 13- سوره انعام ، آیه 103. 14 - سوره بقره ، آیه 55 . 15 - سوره اعراف ، آیه 143. 16 - این جمله معروف است و از ابن عباس نقل شده است ، ولى این معنى در نهج البلاغه از امیر مؤمنان على (ع) به شکل دیگرى آمده است : « ان الکتاب یصدق بعضه بعضا ... » ( نهج البلاغه ، خطبه 18 ) و در جاى دیگر مى‏فرماید : « و ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه على بعض ‏» ( خطبه 103 ) . 17 - نهج البلاغه ، خطبه 179. 18 - سوره نساء ، آیه 48. 19 - سوره زمر ، آیه 65.        
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه