اعتقاد ما ( 4 )
پنجشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۸۸، ۰۳:۴۶ ب.ظ
بدک هم نیست یه دوره اعتقادات !!!
فرشتگان خدا
ما به وجود فرشتگان الهى معتقدیم که هر کدام ماموریت خاصى دارند ، بعضى مامور ابلاغ وحى به انبیا (30) بودهاند . و گروهى مامور حفظ اعمال انسانها (31) . و گروهى مامور قبض ارواح (32) . و گروهى مامور کمک به مؤمنان با استقامت (33) . و گروهى امدادگران نسبت به مؤمنان در جنگ ها هستند (34) . و گروهى مامور مجازات اقوام سرکشند (35) . و ماموریت هاى مهم دیگرى در نظام جهان آفرینش دارند .
بى شک چون همه این ماموریت ها به اذن و فرمان خدا و به حول و قوه الهى است ، هیچ منافاتى با اصل توحید افعالى و توحید ربوبیت ندارد ، بلکه تاکیدى بر آن است . ضمنا از این جا روشن مىشود که مساله شفاعت پیامبران و معصومان و فرشتگان چون به اذن خداست ، عین توحید است « ما من شفیع الا من بعد اذنه » ، « هیچ شفاعت کنندهاى جز با اذن او نیست » . (36)
شرح بیشتر درباره این مساله و مساله توسل را در مبحث نبوت انبیاء خواهیم داشت .
عبادت مخصوص اوست
ما معتقدیم : عبادت مخصوص ذات پاک خداست ( همان گونه که در بحث توحید عبادت اشاره شد ) ؛ بنابراین هر کس غیر او را پرستش کند « مشرک » است ، دعوت همه انبیا نیز روى این مساله متمرکز بوده است : « اعبدوا الله ما لکم من اله غیره » ، « خدا را پرستش کنید که معبودى جز او ندارید » . این سخنى است که در قرآن مجید بارها از پیامبران نقل شده است . (37)
جالب است که ما مسلمانان همیشه در نمازهاى خود هنگام تلاوت سوره حمد این شعار مهم اسلامى را تکرار مىکنیم : « ایاک نعبد و ایاک نستعین » ، « تنها تو را پرستش مىکنیم و تنها از تو یارى مىجوییم » .
روشن است اعتقاد به شفاعت انبیاء و فرشتگان به اذن و فرمان خدا که در آیات قرآن آمده است به معنى عبادت نیست . همچنین توسل به پیامبران به این معنى که از آن ها خواسته شود که از ساحت مقدس پروردگار حل مشکلى را براى توسل جوینده بخواهند ، نه پرستش و عبادت محسوب مىشود ، و نه منافات با توحید افعالى یا توحید عبادت دارد ، و شرح این مساله در مباحث نبوت خواهد آمد .
کنه ذات پاک او بر همه مخفى است
ما معتقدیم : با این که آثار وجود خداوند همه عالم هستى را پر کرده ، حقیقت ذات خدا بر هیچ کس روشن نیست ، و هیچ کس نمىتواند به کنه ذاتش پى برد ، چرا که ذات او از هر نظر بى نهایت است و ما از هر نظر محدود و متناهى هستیم و به همین دلیل احاطه ما به او غیر ممکن است : « الا انه بکل شىء محیط » ، « آگاه باشید او به هر چیزى احاطه دارد » . (38) « و الله من ورائهم محیط » ، « و خداوند به همه آنها احاطه دارد » . (39)
به عقل نازى حکیم تا کى ؟
به فکرت این ره نمىشود طى !
*
به کنه ذاتش خرد برد پى
اگر رسد خس به قعر دریا !
در حدیث معروف نبوى (ص) مىخوانیم که آن حضرت نیز مى فرمود : « ما عبدناک حق عبادتک و ما عرفناک حق معرفتک » ، « ما تو را آن گونه که شایسته ذات توست عبادت نکردیم ، و آن گونه که حق معرفت تو است تو را نشناختیم ! » (40) ولى اشتباه نشود ؛ این سخن به آن معنى نیست که چون از « علم تفصیلى » نسبت به ذات پاکش محرومیم ، از علم و معرفت اجمالى نیز دست برداریم و تنها در باب معرفة الله به ذکر الفاظى که هیچ مفهومى براى ما ندارد قناعت کنیم ، این همان تعطیل معرفة الله است که ما آن را قبول نداریم و به آن معتقد نیستیم ، چرا که قرآن و سایر کتب آسمانى ، همه براى معرفة الله و شناخت خداوند نازل شده است .
مثال هاى زیادى براى این موضوع مىتوان ارائه داد ، مثلا ما حقیقت روح را نمىدانیم چیست ؟ ولى بى شک ما نسبت به آن معرفت اجمالى داریم ، مىدانیم روح وجود دارد و آثار آن را مشاهده مىکنیم .
در حدیث جالبى از امام محمد بن على الباقر (ع) مىخوانیم که فرمود : « کلما میزتموه باوهامکم فى ادق معانیه مخلوق مصنوع مثلکم مردود الیکم » ، « هر چیزى را که با فکر و وهم خود در دقیق ترین معانیش تصور کنید ، مخلوق و ساخته شماست و مانند خود شماست ، و به شما باز مىگردد ( و خداوند از آن برتر و بالاتر است ) » . (41)
در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان على (ع) راه دقیق و باریک معرفة الله با تعبیر زیبا و روشنى بیان شده است ، مىفرماید : « لم یطلع الله سبحانه العقول على تحدید صفته ، و لم یحجبها امواج معرفته » ، « خداوند سبحان عقل ها را از حدود ( و کنه ) صفاتش آگاه نساخته و ( در عین حال ) آنها را از معرفت و شناخت لازم محجوب و محروم ننموده است » . (42)
نه تعطیل نه تشبیه
ما معتقدیم : همان گونه که « تعطیل » شناخت خداوند و معرفت صفات او نادرست است ، افتادن در وادى « تشبیه » نیز غلط و شرک آلود است ، یعنى نمىتوانیم بگوییم آن ذات پاک اصلا شناخته نمىشود ، و ما راهى به معرفت او نداریم ، همان گونه که نمىتوان او را « شبیه » مخلوقات دانست که یکى راه « افراط » است و دیگرى « تفریط » . دقت کنید !
پ . ن :
30 - سوره بقره ،آیه 97 .
31 - سوره انفطار ،آیه 10 .
32 - سوره اعراف ، آیه 37 .
33 - سوره فصلت ،آیه 30 .
34 - سوره احزاب ،آیه 9 .
35 - سوره هود ، آیه 77 .
36 - سوره یونس ، آیه 3 .
37 - سوره اعراف ، آیات 59 ، 65 ،73 ، 85 و ... .
38 - سوره فصلت ، آیه 54 .
39 - سوره بروج ، آیه 20 .
40 - بحار الانوار ، جلد 68 ، صفحه 23 .
41 - بحار الانوار ، جلد 66 ، صفحه 293 .
42 - غرر الحکم .