اعتقاد ما (6)
سه شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۸۸، ۰۹:۴۲ ب.ظ
بدک هم نیست ، یه دوره اعتقادات !!!
اصول دعوت انبیا یکى است
ما معتقدیم: همهی انبیاء الهى یک هدف را تعقیب مىکردند و آن سعادت انسانها از طریق ایمان به خدا و روز رستاخیز و تعلیم و تربیت صحیح دینى و تقویت اصول اخلاقى در جوامع بشرى بوده است، و به همین دلیل همهی پیامبران نزد ما محترمند، این مطلب را قرآن به ما آموخته است: «لا نفرق بین احد من رسله، ما هیچ فرقى میان رسولان الهى نمىگذاریم». (21)
هر چند با گذشت زمان و آمادگى نوع بشر براى تعلیمات عالیتر، ادیان الهى تدریجا کاملتر، و تعلیمات آنها عمیقتر و عمیقتر شده است تا نوبت به آخرین و کاملترین آیین الهى یعنى آیین اسلام رسید و فرمان «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا، امروز دین شما را کامل کردم و نعمتخود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را به عنوان آیین (جاویدان) شما پذیرفتم» صادر شد. (22)
اخبار انبیاى پیشین
ما معتقدیم: بسیارى از پیامبران پیشین از ظهور پیامبران بعد از خود خبر دادهاند، از جمله حضرت موسى (ع) و حضرت مسیح (ع) نشانههاى روشنى از پیامبر اسلام (ص) دادند که هنوز بعضى از آنها در کتب آنان موجود است: «الذین یتبعون الرسول النبى الامى الذى یجدونه مکتوبا عندهم فى التوریة و الانجیل... اولئک هم المفلحون،آنها که از رسول خدا، پیامبر درس نخوانده (ولى عالم و آگاه) پیروى مىکنند، همان پیامبرى که صفاتش را در تورات و انجیلى که نزدشان است، مىیابند، آنها رستگارانند». (23)
به همین دلیل تاریخ مىگوید: مدتى قبل از ظهور پیامبر اسلام(ص) گروه عظیمى از یهود به مدینه آمدند و با بىصبرى انتظار ظهورش را مىکشیدند، چون در کتب خود یافته بودند که او از این سرزمین ظهور مىکند، هر چند بعد از طلوع این آفتاب گروهى از آنها ایمان آوردند و گروهى دیگر که منافع خود را در خطر مىدیدند به مخالفتبرخاستند!
پیامبران و اصلاح تمام شؤون زندگى
ما معتقدیم: ادیان الهى که بر پیامبران خدا نازل شده-مخصوصا دین اسلام-تنها ناظر به اصلاح زندگى فردى یا منحصر به مسائل معنوى و اخلاقى نبوده استبلکه اصلاح و بهبود تمام شؤون اجتماعى را نیز در بر مىگرفته، حتى بسیارى از علوم و دانشهاى مورد نیاز براى زندگى روزانه را مردم از آنان آموختند که به بعضى از آنها در قرآن اشاره شده است.
و نیز معتقدیم: یکى از مهمترین اهداف آن پیشوایان الهى اقامهی عدالت در جامعهی بشرى بوده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط، ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب آسمانى و میزان (شناسایى حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم (جهان) قیام به عدالت کنند». (24)
نفى امتیازات قومى و نژادى
پیامبران خدا مخصوصا پیامبر اسلام (ص) هیچگونه امتیاز «نژادى» و «قومى» را نمىپذیرفتند، بلکه تمام نژادها و زبانها و اقوام و ملتهاى جهان، همه و همه در نظرشان یکسان بود، قرآن خطاب به همهی انسانها مىگوید: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم، اى مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (ولى اینها ملاک امتیاز نیست) گرامىترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست!» (25)
در حدیث معروفى از پیامبر اسلام (ص) آمده است که در سرزمین منى (در مراسم حج) در حالى که بر شترى سوار بود رو به سوى مردم کرد، و این سخنان را ایراد فرمود: «یا ایها الناس! الا ان ربکم واحد و ان اباکم واحد، الا لا فضل لعربى على عجمى، و لا لعجمى على عربى، و لا لاسود على احمر، و لا لاحمر على اسود، الا بالتقوى، الا هل بلغت؟! قالوا نعم! قال لیبلغ الشاهد الغائب، اى مردم! بدانید: خداى شما یکى است و پدرتان یکى، نه عرب بر عجم برترى دارد، و نه عجم بر عرب، نه سیاهپوست بر گندمگون، و نه گندمگون بر سیاهپوست، مگر به تقوا، آیا متن دستور الهى را ابلاغ کردم؟ همه گفتند: آرى! فرمود: این سخن را حاضران به غائبان برسانند!» (26)
اسلام و سرشت انسانى دینشناسى
ما معتقدیم: ایمان به خدا و توحید و اصول تعلیمات انبیاء به صورت اجمالى بطور فطرى در درون جان همه انسانها وجود دارد، پیامبران الهى این بذرهاى پر ثمر را با آب وحى آبیارى کرده، و علفهرزههاى شرک و انحراف را از اطراف آن دور ساختهاند: «فطرة الله التى فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون، این (آیین خالص پروردگار) سرشتى است که خداوند همهی انسانها را بر آن آفریده، هیچ دگرگونى در آفرینش الهى نیست (و این فطرت در همه انسانها ثابت است) این است آیین استوار، ولى اکثر مردم نمىدانند». (27)
به همین دلیل در طول تاریخ، دین همواره در میان انسانها وجود داشته و به اعتقاد مورخان بزرگ لادینى یک امر کاملا نادر و استثنایى بوده است و حتى ملتهایى که سالیان دراز تحت فشار شدیدترین تبلیغات ضد دین بودهاند، همین که آزادى خود را به دست آوردند به سوى دیندارى بازگشتند، ولى نمىتوان انکار کرد که پایین بودن سطح فرهنگ بسیارى از اقوام پیشین سبب مىشد که عقاید و آداب دینى با خرافات آلوده شود و نقش مهم پیامبران الهى زدودن زنگار این خرافات از آئینهی فطرت انسانها بوده است.
پىنوشتها:
21- سوره بقره، آیه 285.
22- سوره مائده، آیه 3.
23- سوره اعراف، آیه 157.
24- سوره حدید، آیه 25.
25- سوره حجرات، آیه 13.
26- تفسیر قرطبى، جلد 9، صفحه 6162.
27- سوره روم، آیه 30.