امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش سوم) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش سوم) امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش سوم)

سه شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۸۴، ۰۶:۰۱ ق.ظ

آیا این بزرگداشت ‏به خاطر خویشاوندى بود؟

گاهى تصور مى‏‌شود که بزرگداشت‏ خاندان پیامبر -با درود فرستادن بر ایشان- تنها به سبب خویشاوندى آنان با پیامبر است، در صورتى که [اگر] مطلب از این قرار باشد، تمایز ایشان از دیگران و بزرگداشت آنان تا این اندازه، اعلان یک  اصل برترى قبیله‏‌اى و امتیازى خواهد بود که با روح اسلام منافات دارد و شمارى از اصول اسلامى را نقض مى‏‌کند.

از جمله اصولى که بر مبناى این ادعا برترى قبیله‏‌اى نقض مى‏‌شود، اصلى است که مى‏‌گوید تمام مردم در پیشگاه خداوند برابرند، به راستى از جمله مهم‌ترین هدف‌هاى رسالت اسلامى نابودکردن حکومت اشرافى و از بین بردن  فاصله‏‌هاى میان مردم و دست‌یابى به جامعه‏‌اى یکپارچه و عارى از فاصله‏‌هاى طبقاتى بوده است. و قرآن چنین اعلام مى‏‌کند: «اى مردم ما شما را از مرد و زن آفریدیم، و شعبه شعبه و قبیله قبیله قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، به راستى که ارجمندترین شما در پیشگاه خدا پرهیزگارترین شماست.» (سوره‌ی حجرات، آیه‌ی ۱۲)

پیامبر روز غلبه بر مشرکین مکه را روز آغاز برابرى اعلام کرد و فرمود: «اى توده‌ی قبیله‌ی قریش! خداوند، خودبینى زمان جاهلیت و فخرفروشى به پدران را از شما گرفته است، همه‌ی مردم از آدم و آدم از خاک است‏». «به راستى که گرامى‏‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست‏»(۷).

و از جمله اصول، این است که خداوند نه کسى از بندگانش را به خاطر کارى که خویشاوند او -چه خوب و چه بد- انجام داده است، پاداش مى‏‌دهد و نه مجازات مى‏‌کند. و قرآن به شرح زیر اعلام مى‏‌فرماید: «اى مردم از پروردگارتان بپرهیزید، و هم بترسید از روزى که هیچ پدرى فرزند خود را حمایت نکند و هیچ فرزندى از پدر خود پشتیبانى نکند، به راستى که وعده‌ی خدا حق است پس زندگانى دنیا شما را نفریبد و فریب‌دهنده‏‌اى شما را به خدا مغرور نسازد»(۸). و در آیه‌ی دیگر است: «هیچ کسى بار گناه دیگرى را به دوش نمى‏‌کشد، هر چند گرانبارى خواستار حمل آن باشد، چیزى از آن حمل نشود اگر چه خویشاوند باشد.»(۹).

از جمله اصولى که با اندیشه‌ی برترى‌جویى قبیله‏‌اى تناقض دارد، این است که خداوند کسى را به خاطر عمل فوق طاقت و بالاتر از حد توان و اختیارش، نه مجازات مى‏‌کند و نه پاداش مى‏‌دهد. انتساب فرد به خانواده امرى غیر اختیارى است. از این رو، منطقى و صحیح است که با اعتقاد به عدالت‏ خداوند، معتقد باشیم که او هیچ کس را به خاطر انتساب به خانواده‌ی معینى، بر دیگران برترى نمى‏‌دهد.

به راستى که اسلام در مقابل هر نوع برترى فردى، نژادى، قومى و یا قبیله‏‌اى ایستادگى مى‏‌کند، چرا که این گونه برترى‏‌ها به مثابه پاداش یا کیفر بر عمل فراتر از توان شخص است. انتساب شخص به یک خانواده، فامیل و یا شخص ساخته‌ی خود آن شخص نیست. هیچ یک از ما پیش از ولادت، خانواده، فامیل و یا شخصیت‏ خود را انتخاب نکرده‏‌ایم، بلکه با همان وابستگی‌ها به دنیا آمده‏‌ایم. بنابراین عقل نمى‏‌پذیرد که خداوند کسى را صرفا به سبب انتسابش به خانواده‌ی معینى گرامى بدارد و یا خوار بشمارد. چرا که همه‌ی مردم در پیشگاه خداوند یکسانند، و او تمایزى میان آفریدگان نمى‏‌گذارد مگر به دلیل کار خوب و یا بدى که به اختیار خود انجام مى‏‌دهند. بر این اساس است که پرهیزگار را شرافت مى‏‌بخشد و نسبت‏ به بندگان گنه‌کار و بدکار خود او را برترى مى‏‌دهد.

اگر این اصول صحیح باشد –که بى‏‌تردید صحیح است- پس جمع بین آن‌ها و میان بزرگداشت‏ خاندان پیامبر (ص) و برترى‌دادن آنان بر دیگران و الزام مسلمانان بر درود فرستادن به ایشان آن هم فقط به خاطر انتساب‌شان به پیامبر (ص)، مشکل خواهد بود، تناقضى وجود ندارد. براى توضیح موهوم‌بودن این تناقض یادآور مى‏‌شویم که این شبهه مبتنى بر دو مقدمه است:

(۱) بزرگداشت‏ خاندان محمد (ص) با الزام مسلمانان به درود فرستادن بر ایشان به هنگام صلوات بر او، به این مطلب برمى‏‌گردد که -آنان خویشاوندان حضرت محمد (ص) هستند و انتساب به او دارند- و دلیل دیگرى براى این بزرگداشت جز همان خویشاوندى وجود ندارد.

(۲) دیگر این که بزرگداشت آنان به این دلیل با اصول سه‏‌گانه‏‌اى که قبلا گفته شد -برابرى مردم در پیشگاه خدا، به هیچ کسى ثواب و عقاب به خاطر عمل خویشاوندى از خویشاوندان داده نمى‏‌شود، کسى را نسبت ‏به آنچه فوق قدرت  او و خارج از اختیارش هست، ثواب و عقاب نمى‏‌دهند.- منافات دارد.

مقدمه‌ی دوم صحیح است و تردیدى در آن وجود ندارد، اما مقدمه‌ی اول به دور از صحت است، زیرا ما معتقدیم خویشاوندى هیچ کس به پیامبر (ص) او را از کیفر الهى در امان نمى‏‌دارد. خداوند بهشت را براى هر کس که فرمان او را ببرد -از هر نژاد- آفریده است، و جهنم را براى هر آن کس که او را نافرمانى کند؛ هر چند که از فرزندان پیامبر (ص) باشد.

قرآن مشتمل بر سوره‏‌اى است که در نکوهش ابولهب نازل شده است در صورتى که او عموى پیامبر است: «بریده باد دست‌هاى ابولهب، ثروت و هر آنچه به دست آورده است، عذاب را از او دفع نکند، به زودى در آتش فروزان در آید، و همسرش هیزم‌کش است، در حالى که به گردنش ریسمانى از لیف خرماست.»(۱۰)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه