امیرالمومنین اسوهی وحدت (بخش هفدهم)
دو افتخار ویژه
مقصود ما این است که در آن زمان، در میان پیروان پیامبر (ص) تنها على (ع) از دو افتخار زیر برخوردار بود:
(۱) استمرار اسلام که زندگى پیامبر (ص) و پیروزى او در آن برهه از زمان وابسته به آن بود، مرهون على و مبارزههاى اوست.
(۲) اما دومین افتخار، عبارت است از وابستگى پایدارى دولت اسلامى به وجود او.
اگر دشمنان اسلام از نظر قواى نظامى پیروز مىشدند و قادر به نابود کردن آن نیروى نو پا مىگردیدند، ممکن نبود دولت اسلامى پا بگیرد و چون مبارزههاى على (ع) در سنگینکردن کفهی نیروى جدید در میدانهاى جنگى که میان پیامبر (ص) و دشمنانش اتفاق افتاد، تاثیرى آشکار داشت، پس حق این است که مبارزههاى او را یکى از عوامل اساسى برپایى حکومت اسلامى بدانیم. و چه سخن درستى گفته است عمر بن خطاب در ایام خلافتش، آنجا که مردى على (ع) را متهم به خودخواهى کرد؛ عمر رو به او کرد و گفت: «به خدا سوگند! اگر شمشیر او نبود، اساس اسلام استوار نمىشد»(۹)
شجاعتى فوق العاده، که بر پایهی اخلاصى بىنظیر استوار بود. شجاعت و نیروى جسمانى فوق العاده على (ع) اگر با اخلاص بىنظیر و بینش عمیق که مشکلات اصلى را روشن مىساخت، همراه نبود، امکان نداشت، زره محافظى براى پیامبر (ص) و دوام اسلام باشد و رشد حکومت اسلامى را به وجود خود وابسته سازد.
بسا مردان نیرومندى که از نیرو و شجاعت زیادى برخوردار بودند ولى دستشان از شناخت حق و یا اخلاص به او خالى بود، و لذا نیرویى را که به آنان داده شده بود در راه نصرت باطل و مبارزه با حق، صرف کردند، و یا در خودپرستى خود ماندند و تمام کوشش خود را در راه عظمتى ناچیز و یا موضوعى بىارزش به کار بردند. اما على (ع) از آن افراد کمنظیر است که خود در بعضى کلماتش این قبیل افراد را توصیف کرده است و مىگوید: «علم و دانش با بینش واقعى یکجا به آنان رو آورده است، و از روح ایمان و یقین برخوردارند، آنچه را اشخاص ناز پرورده، سخت و دشوار مىشمرند، آنان سهل و آسان مىدانند، و با آنچه نادانان از آن دورى مىکنند خو گرفتهاند، و با آن انس دارند، با بدنهایى در دنیا زندگى مىکنند که روحهاى آنها به جاى بسیار بلند وابسته است، آنان در روى زمین نمایندگان خدا و دعوتکنندگان مردم به سوى دین خدایند»(۱۰)
از آغاز کودکى براى هر کار طاقتفرسا آماده بود
اگر بقاى اسلام و پیشرفت حکومت اسلامى مرهون جهاد على (ع) از هنگام رسیدنش به حد بلوغ است، براى این است که او از آغاز کودکى براى چنان افتخارى آماده بوده است. به راستى او تنها کسى است که به افتخار همبستگى وجودش با وجود پیامبر گرامى، نایل آمد، زیرا در کودکیاش مورد توجه پیامبر بود و او را مجذوب خود کرد، و عقل رشید و پاک و سرشت تابناک او را متوجه ذات حقتعالى کرد، و او را از چشمهسار علم، ایمان، حکمت و پاکیاش سرشار فرمود.