امیرالمومنین اسوهی وحدت (بخش پانزدهم)
تمام مسلمانان مدیون ابوطالبند
گزافه نیست اگر بگوییم تمام مسلمانان از نسل حاضر و گذشتگان و کسانى که در آینده خواهند آمد، همگى در اسلامشان مدیون ابوطالبند، زیرا بقاى رسالت اسلامى از جمله نتایج زندگى پیامبر اکرم (ص) و استمرار حیات آن بزرگوار است تا این که خداوند دینش را کامل کرد. و حمایت ابوطالب از پیامبر، سد بزرگى بود میان قریش و ریختن خون پیامبر (ص).
این سخن را در پاسخ به یک مسالهی اسلامى در حضور گروهى از علماى اسلامى بیان داشتم، یکى از حاضران پرسش زیر را مطرح کرد:
همان خدایى که اراده فرموده است تا رسالت اسلامى باقى بماند و منتشر شود، قادر بر نشر و ابقاى آن بدون ابوطالب و حمایت او از پیامبر نیز هست. پس تو چطور مىگویى که همهی ما در اسلام خویش مدیون ابوطالب هستیم؟
و من چنین پاسخ دادم: ما مثل همهی مسلمانان ایمان کامل داریم ارادهی خداوند تعلق گرفته است به این که اسلام بماند و انتشار یابد، چنان که ایمان داریم خداوند بر هر کارى تواناست و این که او هر گاه چیزى را اراده کند، و بگوید: بشو! پس مىشود. و ایمان داریم که خدا نه تنها بر حفظ حیات پیامبر (ص) تواناست بلکه قادر است که همهی فرزندان آدم را مسلمان واقعى، مؤمن به خدا و وحدانیت او، و روز جزا و فرمانبردار تمام قوانین آسمانى قرار دهد و البته او قادر بوده است که تمام قبایل قریش را که دشمن محمد بودهاند، مطیع امر آن بزرگوار قرار دهد، بلکه قادر بوده است که همهی مردم را مطیع امر خود قرار دهد بدون این که محمد را بیافریند. اما ما با ایمان به همهی اینها مىدانیم که خدا آن کارها را نکرده است و همهی مردم را مؤمن قرار نداده است و دخالت مستقیمى براى این که اندیشه و عقاید آنان را تغییر دهد، نکرده است، بلکه آنان را آزاد گذاشته است تا خود، هدایت یا ضلالت را اختیار کنند.
مقصود این است که خداوند نخواسته است که مسیر حوادث عالم را با اعجاز و دخالت مستقیم خود، تعیین کند، بلکه اراده کرده تا جریان در این مورد مطابق وسایل عادى و اسباب طبیعى باشد. براى همین است که وحى را بر بشرى به نام محمد (ص) فرستاده است و اسلام را به وسیلهی او گسترش داده است. و خواسته است که قریش در اطاعت یا معصیت مجبور نباشند. و قریش به اختیار خود دشمنى با محمد (ص) و مبارزه با او را برگزید، و ابوطالب ایمان به رسالت او و دفاع از پیامبر را -با تمام امکانات و افرادى که داشت- اختیار کرده است.
حمایت ابو طالب و دفاع او از پیامبر (ص) یکى از عوامل حفظ حیات پیامبر و استمرار دعوت آن حضرت بود تا این که ابوطالب از این جهان چشم فرو بست.
آیا پاداش نیکى جز نیکى است؟
مىخواهم بگویم نسبت شرک دادن به مردى چون ابوطالب که در مقابل یازده سال پاسدارى از زندگى پیامبر (ص) حقش بر گردن همهی مسلمانان ثابت است، از بدترین نوع بىمهریهاست، و پاداش دادن به بزرگترین نوع نیکى توسط بزرگترین نوع بدى است. چقدر بزرگوار و با عظمت و جلال است ابوطالب قهرمان، یکى از دو مرد بزرگ از پیروان پیامبر (ص) که دوام اسلام با وجود آن دو، و با کوشش آنان رابطهی استوارى داشته است، و وجود آن دو تن در مورد بقاى اسلام تصادفى و اتفاقى نبوده است.