امیرالمومنین اسوهی وحدت (بخش پنجاهم)
خدا و پیامبرش على را دوست مىدارند
بر محبت على نسبت به خدا و رسولش و نیز محبت خدا و رسولش نسبت به على همین بس که پیامبر روز خیبر فرمود: «این پرچم را فردا به دست کسى خواهم داد که خداوند این دژ را به دست او مىگشاید، او خدا و پیامبرش را دوست مىدارد. و خدا و پیامبرش هم او را دوست مىدارند...»
حدیث مرغ بریان
ترمذى در صحیح خود(۸) و حاکم در مستدرکش(۹) روایت کردهاند که مرغ بریانى براى پیامبر آوردند تا بخورد، پس گفت: «بار خدایا: محبوبترین خلق در پیشگاه خود را برسان تا با من این مرغ را تناول کند.» پس على آمد و به همراه او میل کرد.
چون على تنها فرد شایستهی آن مقامها بود -صرف نظر از نیاز رسالت به معاونت و پیکار او- مىبینیم که پیامبر آن مقامها را پیش از این که على ایفاى تعهد خود به فداکارى و پیکار را آغاز کند- به وى اعطا مىکند.
به علاوه پیامبر هنگامى که آن مقامها را تفویض مىکند، شاهدان رویداد تنها سى یا چهل مرد بودند و همه از اعضاى خاندان پیامبر. طبیعى بود که پیامبر آن مطلب را به دیگر مسلمانان به هنگام یافتن فرصتى مناسب، اعلان کند.
پیامبر مصلحت دید که به تدریج آن را اعلان کند. پس، آن بزرگوار اندکى بعد از هجرت شروع کرد تا برادرى خویش را با على(ع) به اطلاع عموم برساند.
این است مطلبى که در صفحههاى آینده راجع به آن سخن خواهیم گفت.
پىنوشتها:
۱- حیات محمد،نوشته محمد حسین هیکل،ص ۲۲۲.
۲-در سفر تثنیه فصل ۱۸: «براى آنان (اسرائیلیها) پیامبرى از میان برادرانشان، عرب (چون اسماعیل پدر عرب برادر اسحاق پدر اسرائیلیهاست) مانند تو (مثل موسى در این که او صاحب شریعت تازهاى است) بر مىانگیزم، و سخنم را در دهان او قرار مىدهم (پس از پیش خود سخن نمىگوید بلکه عین کلمات خدا را به زبان مىآورد. و این است امتیاز قرآن) پس به آنچه من توصیه مىکنم او بدان توصیه مىکند و هر انسانى که سخن مرا گوش ندهد، سخنى را که پیامبر به نام من به زبان مىآورد، من مؤاخذه مىکنم.
۳- صحیح بخارى ج ۵ ص ۱۷۱ و صحیح مسلم ج ۱۵ ص ۱۷۸-۱۷۹.
۴- سیره ابن هشام، ج ۲ ص ۳۳۵.
۵- مستدرک حاکم ج ۳ ص ۲۸-۲۹.
۶- سیره ابن هشام، ج ۲ ص ۳۳۵.
۷- شرح نهج البلاغة ج ۳ ص ۱۷۹.
۸- ج ۵ ص ۳۰۰ (حدیث ۳۸۰۵) .
۹- ج ۳ ص ۱۳۰-۱۳۱.