امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش پنجاه و دوم) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش پنجاه و دوم) امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش پنجاه و دوم)

سه شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۸۴، ۰۹:۵۵ ق.ظ

مقصود از برادرى میان پیامبر و على چیست؟

هرگاه برادرى میان رسول خدا و على را -پیش از هجرت و بعد از هجرت- مورد توجه قرار دهیم مى‏‌بینیم که برادرى ما بین آن دو، اولین هدف را که عبارت از نزدیک‌شدن دو قبیله از یک شهر و یا از دو شهر است، تعقیب نمى‌‏کند. چه آن که پیامبر و على نه از دو شهر بودند و نه از دو قبیله، بلکه دو پسر عمو از درجه‌ی اول بودند. بدان وسیله نتیجه مى‌‏گیریم که انگیزه براى برادرى بین پیامبر و على همان تشابه روحى آنان است. در عین حال خود همان اخوت، تثبیت و تاکیدى است ‏براى پیمانى که پیامبر با على ده سال پیش از هجرت بسته بود، آن روزى بود که پیامبر خدا (ص) بستگان نزدیک خود راگرد آورد و از آنان درخواست کمک کرد و به شخص کمک‌کننده وعده داد که برادر، وصى و جانشین او در میان آنان خواهد بود. على تنها فردى بود که به پیامبر گفت: «یا رسول الله من مددکار تو خواهم بود.»

مى‏‌خواهم بگویم که پیامبر انتظار دارد برادرى که پیامبر براى خود انتخاب مى‏‌کند، از همه‌ی مردم به او از نظر خلق و خوى، علم و اخلاص شبیه‏‌تر باشد. براستى برادر تو که از یک پدر و مادر به دنیا آمده‌‏اید، برادرى است که تو انتخاب و اختیار نکرده‌‏اى و براى برادرى خود برنگزیده‏‌اى بلکه به عنوان برادر تو متولد شده است. گاهى بین تو و او نه تنها اخوت روحى نیست ‏بلکه صمیمیت و صداقتى هم وجود ندارد. اگر تو درباره‌ی او مخیر باشى اى بسا که او را به برادرى خود انتخاب نکنى!

چه بسیار خردمند دانایى که خویشاوندى، او را به برادرى فرد نادانى ملزم ساخته است و چه زیادند افراد پرهیزکار صالحى که خویشاوندى آنان را مجبور به برادرى شخصى بدبخت و بدکار کرده است. دو برادر از یک پدر و مادر زمانى خوشبخت و کامیاب مى‏‌شوند که تشابه روحى داشته، از نظر بینش و اخلاق همگون باشند.

اما برادرى را که تو براى خود -در دوران شکل‏‌پذیرى عقل و مردانگى- انتخاب مى‌‏کنى بیشتر اوقات از نظر روانى شبیه‏‌ترین و از جهت استعداد، نزدیک‌ترین فرد به تو است. هر گاه آن کسى که براى خود، برادر انتخاب مى‌‏کند، فرستاده‌ی خدا و پیامبر باشد، تردیدى نیست که این هم‌گونى میان او و برادرش امرى حتمى است. بدون شک برادر او شبیه‌‏ترین مردم به او از نظر خصلت، دانش و اخلاص خواهد بود. برادرى پیامبر با على در تاریخ امر مشخصى است و این خبرى متواتر است. البته این برادرى در قلب پیامبر معنا و اهمیت ‏خاص خود را داشت. حاکم در مستدرک خود به دو طریق صحیح از پیامبر خدا آورده است که او به على فرمود: «تو در دنیا و آخرت برادر منى!»(۳) پیامبر خدا روزى -در حالى که چهره‌‏اش مى‏‌درخشید- از منزل بیرون شد، عبدالرحمان بن عوف‏ علت را پرسید، پیامبر فرمود:

«از جانب پروردگارم مژده‌‏اى درباره‌ی برادر و پسرعمویم و دخترم رسیده است مبنى بر این که خدا على را همسر فاطمه گردانیده است. پیامبر به على فرمود: «تو در بهشت‏ برادر، همراه و رفیق منى»(۴)

پیامبر روزى على را در موردى که مربوط به او و برادرش جعفر و زید بن حارثه بود، مخاطب قرار داده، فرمود: «... و اما تو یا على برادر و همراه منى...!»(۵)

روزى پیامبر با على عهدى بسته و به او گفت: «تو برادر و وزیر منى، قرضم را ادا مى‌‏کنى و به وعده‌ی من عمل مى‏‌کنى و مرا بریئ الذمه مى‏‌سازى...»(۶)

چون زفاف فاطمه با على برگزار شد، پیامبر خدا به ام ایمن فرمود: «برادرم على را نزد من بطلب!» ام ایمن (به شوخى) گفت: او برادر توست و در عین حال (دخترت را) به ازدواج او در مى‌‏آورى؟ پیامبر فرمود: آرى اى ام ایمن! پس، على را نزد او طلبید و او آمد...»(۷)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه