امیرالمومنین اسوهی وحدت (بخش پنجاه و دوم)
مقصود از برادرى میان پیامبر و على چیست؟
هرگاه برادرى میان رسول خدا و على را -پیش از هجرت و بعد از هجرت- مورد توجه قرار دهیم مىبینیم که برادرى ما بین آن دو، اولین هدف را که عبارت از نزدیکشدن دو قبیله از یک شهر و یا از دو شهر است، تعقیب نمىکند. چه آن که پیامبر و على نه از دو شهر بودند و نه از دو قبیله، بلکه دو پسر عمو از درجهی اول بودند. بدان وسیله نتیجه مىگیریم که انگیزه براى برادرى بین پیامبر و على همان تشابه روحى آنان است. در عین حال خود همان اخوت، تثبیت و تاکیدى است براى پیمانى که پیامبر با على ده سال پیش از هجرت بسته بود، آن روزى بود که پیامبر خدا (ص) بستگان نزدیک خود راگرد آورد و از آنان درخواست کمک کرد و به شخص کمککننده وعده داد که برادر، وصى و جانشین او در میان آنان خواهد بود. على تنها فردى بود که به پیامبر گفت: «یا رسول الله من مددکار تو خواهم بود.»
مىخواهم بگویم که پیامبر انتظار دارد برادرى که پیامبر براى خود انتخاب مىکند، از همهی مردم به او از نظر خلق و خوى، علم و اخلاص شبیهتر باشد. براستى برادر تو که از یک پدر و مادر به دنیا آمدهاید، برادرى است که تو انتخاب و اختیار نکردهاى و براى برادرى خود برنگزیدهاى بلکه به عنوان برادر تو متولد شده است. گاهى بین تو و او نه تنها اخوت روحى نیست بلکه صمیمیت و صداقتى هم وجود ندارد. اگر تو دربارهی او مخیر باشى اى بسا که او را به برادرى خود انتخاب نکنى!
چه بسیار خردمند دانایى که خویشاوندى، او را به برادرى فرد نادانى ملزم ساخته است و چه زیادند افراد پرهیزکار صالحى که خویشاوندى آنان را مجبور به برادرى شخصى بدبخت و بدکار کرده است. دو برادر از یک پدر و مادر زمانى خوشبخت و کامیاب مىشوند که تشابه روحى داشته، از نظر بینش و اخلاق همگون باشند.
اما برادرى را که تو براى خود -در دوران شکلپذیرى عقل و مردانگى- انتخاب مىکنى بیشتر اوقات از نظر روانى شبیهترین و از جهت استعداد، نزدیکترین فرد به تو است. هر گاه آن کسى که براى خود، برادر انتخاب مىکند، فرستادهی خدا و پیامبر باشد، تردیدى نیست که این همگونى میان او و برادرش امرى حتمى است. بدون شک برادر او شبیهترین مردم به او از نظر خصلت، دانش و اخلاص خواهد بود. برادرى پیامبر با على در تاریخ امر مشخصى است و این خبرى متواتر است. البته این برادرى در قلب پیامبر معنا و اهمیت خاص خود را داشت. حاکم در مستدرک خود به دو طریق صحیح از پیامبر خدا آورده است که او به على فرمود: «تو در دنیا و آخرت برادر منى!»(۳) پیامبر خدا روزى -در حالى که چهرهاش مىدرخشید- از منزل بیرون شد، عبدالرحمان بن عوف علت را پرسید، پیامبر فرمود:
«از جانب پروردگارم مژدهاى دربارهی برادر و پسرعمویم و دخترم رسیده است مبنى بر این که خدا على را همسر فاطمه گردانیده است. پیامبر به على فرمود: «تو در بهشت برادر، همراه و رفیق منى»(۴)
پیامبر روزى على را در موردى که مربوط به او و برادرش جعفر و زید بن حارثه بود، مخاطب قرار داده، فرمود: «... و اما تو یا على برادر و همراه منى...!»(۵)
روزى پیامبر با على عهدى بسته و به او گفت: «تو برادر و وزیر منى، قرضم را ادا مىکنى و به وعدهی من عمل مىکنى و مرا بریئ الذمه مىسازى...»(۶)
چون زفاف فاطمه با على برگزار شد، پیامبر خدا به ام ایمن فرمود: «برادرم على را نزد من بطلب!» ام ایمن (به شوخى) گفت: او برادر توست و در عین حال (دخترت را) به ازدواج او در مىآورى؟ پیامبر فرمود: آرى اى ام ایمن! پس، على را نزد او طلبید و او آمد...»(۷)