امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش سی و دوم) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش سی و دوم) امیرالمومنین اسوه‌ی وحدت (بخش سی و دوم)

سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۸۴، ۰۴:۵۵ ق.ظ

على(ع) به شهادت علاقه‌‏مندتر بود تا زندگى

واقعیت این است که پیامبر خدا على را مامور به اداى امانت‌ها کرد پس از این که او خوابیدن در بستر پیامبر را بدون تردید و بى‏توجه به آنچه در لیلة‌المبیت ‏برایش اتفاق خواهد افتاد، پذیرفت. در حقیقت‏ براى او یکسان بود که زنده بماند یا کشته شود تا وقتى که هدف یعنى همان نگهبانى پیامبر برقرار باشد.

على همان مردى است که بیش از آن‌چه طالب حیات باشد خواستار شهادت بود. و شهادت در راه خدا را غنیمت و رستگاریى مى‏دید که بالاتر از آن رستگارى نیست و آن را هنگامى درمى‏یابیم که مطلبى را که در نهج‌البلاغه نوشته شده است‏ بخوانیم آن جا که از پیامبر(ص) راجع به قول خداى تعالى: «آیا مردم پنداشته‏اند که به صرف این که بگویند ایمان آورده‏ایم رها خواهند شد و مورد آزمایش قرار نخواهند گرفت؟» پرسید، ضمن گفتارش کلمات زیرا را یادآور شده است:

«گفتم: اى رسول خدا آیا در روز جنگ احد، هنگامى که گروهى از مسلمانان به درجه‌ی شهادت رسیدند، اما من از شهادت محروم شدم و کشته نشدنم بر من گران بود به من نفرمودى: بشارت باد تو را که بعد از این کشته خواهى شد؟ به من فرمود: آن‌چه گفتى راست است، هنگام شهادت، چگونه صبر خواهى کرد؟ گفتم اى پیامبر خدا این مورد از موارد صبر نیست ‏بلکه جاى مژده و سپاسگزارى است‏»(3).

البته خداوند به پیامبر خبر داده بود که به زودى به سوى مکه باز مى‏گردد. به دلیل نزول این آیه: «البته خدایى که قرآن را بر تو وحى کرد تو را به وعده‏گاهت‏ بر مى‏گرداند...» نزول آیه در حالى بود که پیامبر در مسیر مهاجرت خود به مدینه حرکت مى‏کرد.

این وحى ، وعده‏اى بود از جانب خدا به پیامبرش که در آینده‌ی نزدیک با پیروزى به مکه باز مى‏گردد، وعده‏اى براى او بود بر این که وى پیش از بازگشت‏ به مکه از دنیا نخواهد رفت و لیکن این وعده‌ی الهى از عظمت کوشش پیامبر و جهاد او در راه رسالت چیزى نمى‏کاهد، زیرا گرچه او این وعده را از جانب پروردگارش دریافت نکرده بود، در راه انجام رسالت‏ خویش حرکت مى‏کرد بدون این که به آنچه در این راه به او خواهد رسید، اهمیت‏ بدهد.

جریان در مورد على نیز بر این منوال بود، آگاهى على به زنده‌ماندنش تا وقتى که امانت‌ها را برساند از عظمت فداکاری‌اش نمى‏کاهد چه او آماده براى انجام مساله‌ی مهم فداکارى بود اگر چه بشارت پیروزى داده نمى‏شد و یا مژده‌ی شهادت دریافت مى‏کرد.

  • ناصر دوستعلی

امیرالمومنین

لیلة المبیت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه