انار و پیچک :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

انار و پیچک انار و پیچک

شنبه, ۶ خرداد ۱۳۸۵، ۰۷:۳۶ ق.ظ

زن معشوق است

و چون معشوق است، مادر است

عرب گیاهی را که عجم  پیچک می‌گوید "عشقه" می‌نامد

همان که در باغ و باغچه، دیوار و شاخ‌سار، به هر چه می‌رسد، دور آن می‌پیچد و می‌رقصد

می‌رقصد و می‌خشکاند.

ظریف محتشم است؛ به ظرافت ریحان و لجاجت کمان

هم انتخاب‌گر است، هم غیور

انتخابش افاضه است، تجلی است، تنزل است، لطف است، مهر است، ناز است، عشوه است، کرشمه است، گزینش عاشق است، جواب خواستگاری است، "بله" است.

زن معشوق است

و چون معشوق است مادر است

که اگر نبود و بله نمی‌گفت نه شیرینی بود و نه لیلا و نه عذرا، نه فرهادی بود و نه مجنون و نه وامق، نه خنده‌ای و نه گریه‌ای. نه اشک گرم و نه اشک شوق و نه هیچ چیز دیگر.

پس او  "انار" است؛ هم واحد، هم کثیر.

او همه است و همه اوست.

او هم زن است، هم مرد. هم پدر، هم مادر.

مریم است، زهراست، زینب است.

و تو زنی

خوش به حالت خانم!

 

 

توضیح اجباری:

زن هم معشوق است و هم مادر، یعنی هم جنبه‌ی فاعلیت را داراست و هم جنبه‌ی قابلی را. هم متاثر و مخلوق حق است و هم موءثر و تصرف‌کننده‌ی در مخلوق دیگر از نوع خودش (یعنی مرد)؛ زن هر دو جنبه را دارد ولی مرد فقط جنبه‌ی قابلی را حائز است. او فقط مخلوق است و بس. یعنی پذیرای تصرف خدا و زن است.

اگر در روایتی از رسول خدا نقل شده که: از دنیای شما دو چیز محبوب من قرار داده شده: 1- بوی خوش 2- زن، و نور چشم من در نماز است؛ و نفرموده من از دنیای شما دو چیز را دوست دارم، یعنی حب به این دو را به خودش نسبت نداده، بلکه فعل را مجهول آورده تا بفهماند منشا این محبت، جنبه‌ی مادی و انسانی خودش نیست؛ بلکه منشا آن، آن جنبه‌ی الهی و فرامادی پیغمبر است.

جناب محی‌الدین، راز محبوب‌بودن زن را در بیان نبوی چنین تبیین می‌کند: چون ذات اقدس خداوند، منزه از آن است که بدون مظهر و مجلا مشاهده شود، هر مظهری که بیشتر جامع اسماء و اوصاف الهی باشد، بهتر خدا را نشان می‌دهد و زن در مظهریت خدا کامل‌تر از مرد است، چون پیغمبر خاتم که جامع‌ترین و کامل‌ترین رسولان است به حسب وجودش، باید به جامع‌ترین و کامل‌ترین مظهر، خدا را ببیند؛ زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال است چون مخلوق حق است، اما زن، هم مظهر قبول و انفعال الهی است، یعنی مخلوق اوست، و هم مظهر فعل و تاثیر الهی، چون در مرد تصرف می‌کند و او را مجذوب و محب خود می‌سازد و این تصرف و تاثیر نموداری از فاعلیت خداست و از این جهت زن کامل‌تر از مرد است...

اگر مرد بخواهد خدا را در مظهریت خود مشاهده کند شهود او تام نیست، ولی اگر بخواهد خدا را در مظهریت زن بنگرد، شهود او به تمام و کمال می‌رسد. از این رو محبوب پیامبر قرار گرفت.

و باز همین جناب در این مسئله که اگر جنازه‌ی زن و مرد برای نماز و دفن آماده باشد و امام جماعت بخواهد بر هر دو یک نماز میت بخواند، آیا باید جنازه‌ی زن را نزدیک قبله قرار بدهد و جنازه‌ی مرد را جلوی خودش یا برعکس؟ می‌گوید: جنازه‌ی مرد را جلوی خود بگذارد و جنازه‌ی زن را جلوتر از جنازه‌ی مرد و نزدیک به قبله؛ چون این زن است که محل تکوین فرزند است و به مکوّن حقیقی (خداوند) نزدیک‌تر است از مرد. از این رو سزاوار است که زن به قبله نزدیک‌تر از مرد باشد.

و نیز می‌دانید که اگر فرزند در حال انجام نماز نافله باشد و مادر او را صدا کند و از او چیزی بخواهد باید نماز مستحبی‌اش را رها کند و امر مادر را اطاعت کند ولی این حکم در مورد پدر نیست و دلیل‌ش همان نزدیک‌تر بودن مادر به خداوند است از پدر.

و چون زن نقش جامع‌تری در ایجاد فرزند دارد، در انتخاب همسر بیشتر توصیه به احراز خصوصیت‌های عفاف و نجابت و اصالت و... شده است.

ریشه‌ی معشوق‌بودن و انتخاب‌گری معشوق نسبت به عاشقش را می‌توان در این حدیث قدسی یافت که خدا می‌فرماید: من گنج پنهانی بودم پس دوست داشتم که شناخته شوم، بنابراین مخلوقات را آفریدم که مرا بشناسند. می‌بینید این‌جا هم عشق از طرف عاشق نیست، بلکه از معشوق است. یعنی خداوند که معشوق است، عاشق را آفرید.

و زن نیز مظهر چنین ذاتی ات و بر همین مبناست که در اشعار عرفانی در توصیف معشوق حقیقی (الله) از خصوصیات زن استفاده می‌کنند؛ از گیسوی بلند و ابروان کمانی نازک و اندام کشیده و سفید، چشمان نسبتا درشت و خمار، لب‌های...؛

می‌دانستید که ستاره در بیانات معصومین به عنوان ملاک رحمت و نفرین خدا آمده؟ آن روایت این است: از رحمت خدا دور باد کسی که نماز مغرب خود را وقتی بخواند که ستاره در آسمان زیاد شده باشد، و نماز صبح خودش را وقتی بخواند که هیچ ستاره‌ای در آسمان نباشد.

و می‌دانستید که حضرت زهرا سلام‌الله علیها وقتی به محراب عبادت می‌ایستاد خدا به واسطه‌ی او بر فرشته‌هایش مباهات و افتخار می‌کرد؟!!  و روزی سه مرتبه (اوقات نماز) برای حضرت علی علیه‌السلام جلوه می‌نمود؟

پیام این حدیث این است که اگر زن به اصل خودش برگردد و به مبدأش عارف باشد، آن‌چنان کمالات و عباداتش ظریف و لطیف و عمیق و زیبا می‌گردد که باید برای دیدن چنین ظرافت و زیبائی چشم علوی داشت.

و عجیب‌تر این‌که تکلم و سخن‌گفتن از جلوات جمالیه‌ی اوست و زن که مظهر آن جمال است، هم منشاء تکلم عینی است، مثل مسیح که به قول قرآن کلمه‌ی خداست و مثل همه‌ی انسان‌ها که از زن متولد می‌شوند. و هم زن است که شهره به پرگوئی است و این چانه‌گرمی نه از بابت نقصان عقل است، بلکه اقتضای ذات اوست و ذاتش چیزی جز جمال حق نیست.

نکته‌ی آخر این که عشق را مراتبی است که نازل‌ترینش شهوت است که در جمع دو حلال با یکدیگر اتفاق می‌افتد (اتحاد تن عاشق با بدن معشوق) که سبب می‌گردد تا هر دو تمام بدن را به آب زنند و غسل کنند نه فقط قطعه‌ی مورد نظر را که این همان فراگیر بودن و شمول و غیرت عشق است. حتی در پست‌ترین صورت آن.

 

 

* این پست توسط شمع + در کیمیای میهن‌بلاگ + ثبت شده است، که در انتقال آرشیو نام نویسنده منتقل نشده است. تاریخ ویرایش: دوشنبه ۱۳۹۹/۰۶/۳۱

 

  • ناصر دوستعلی

دست‌نوشته

زن

شمع

عشق

مادر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه