این نقشه جعلی است (3)
نگاهی به تاریخ فلسطین از آغاز تا امروز
قسمت سوم :
حکومتی درون حکومت
با حمله بخت النصر کلدانی – امپراطور بابل – در حدود 5 قرن قبل از میلاد مسیح ، امپراطوری آشوری فرو پاشید و دولت یهودیه تابع دولت بخت النصر شد ، ولی پس از سه سال سر به نا فرمانی گذاشت و علیه بخت النصر ، توطئه کرد . این بار بخت النصر در یک حمله دیگر ، اورشلیم را تصرف کرد و حکمرانان و رجال یهودیه و دیگر کشورهای سرکش را به بابل تبعید نمود و به جای آنان ، حکمرانان محلی و البته از بنی اسراییل ، گماشت . به این ترتیب پادشاه 18 ساله یهودیه به همراه خدم و حشم خود به بابل رفت . مورخین یهودی جمع کسانی را که به بابل رفتند ، ده هزار نفر گزارش کرده اند . اکتشافات باستان شناسی ، نشان می دهد که این گروه در بابل هم ، زندگی شاهانه ای داشتند و املاک پهناور بزرگان و کاهنان یهودی در سرزمینشان محفوظ بود و به وسیله کارگزارانشان اداره می شد . عده ای از محققین معتقدند که پادشاه تبعید نشد ، بلکه او برای گریز از بحران های سرزمینش ، داوطلبانه تحت حمایت بخت النصر در آمد .
کارگزاران پادشاه یهودیه باز هم بی کار نماندند و علیه بخت النصر دسیسه چینی کردند . این بار بخت النصر دستور داد که معبد سلیمان را ، که محل اداره این کانون بود ، تخریب کنند و اشراف شورشی رتا به قتل برسانند .
70 سال از خرابی معبد نگذشته بود که کورش هخامنشی ، به پادشاهی رسید . درست هنگامی که بخت النصر مرد و حکومتش به دلیل جنگهای داخلی ضعیف شد ، کورش از این فرصت استفاده کرد و بابل را به تصرف در آورد و حکم بازگشت اشراف و کاهنان یهودی را به اورشلیم صادر کرد . صدور این حکم و واکنش یهودیان نسبت به آن ، این شگفتی را در تاریخ به جای گذاشت که ، چرا یهودیان به وطن خود باز نگشتند ؟!
سران یهود در بابل ماندند ، آنها تنها نمایندگانی به اورشلیم فرستادند تا معبد را بازسازی کنند و حافظ منافعشان در آنجا باشند . آنها مهمانانی بودند که به تدریج آموخته بودند که چگونه در مهمترین امور خانه ی میزبان دخالت کنند ، بدون اینکه به طور علنی هویت صاحبخانه بودن او را انکار کنند . زمانی در دربار روم و زمانی کاخ های ایران ، عرصه نفوذ عناصر یهودی می شد و این ارتباط آنچنان نزدیک بود که یکی از کتب مقدس یهودیان به نام کتاب « استر » به حضور یهودیان در دستگاه هخامنشی اختصاص دارد . شاید تعبیر « حکومتی درون حکومت » بتواند تا حدی بیانگر این حالت باشد .
یهودیان در اورشلیم
از مهمترین نمایندگان اشراف یهود در اورشلیم ، عزرا بود . یهودیان عزرا را همسنگ موسی می دانند . او در خاطراتش اورشلیم را قبل از ورود خود ، سرشار از نجاسات غیر یهودیان ، توصیف می کند و در ابتدای ورودش ، فهرستی از کسانی که همسر غیر یهودی داشتند تهیه کرده و آنها را وادار به جدا شدن می کند . به این ترتیب ، عزرا ، با جلوگیری از اختلاط نژادی ، نژاد پرستی یهود را پایه ریزی کرد و توانست شهر را با ظاهر یهودی حفظ کند . کم کم معبد سلیمان ، مرکز کاهنان یهودی شد که در صحن معبد ، مردم را به اجرای ده فرمان موسی ترغیب می کردند و در خفا ، ثروت و مکنت می اندوختند و همه آن فرامین را زیر پا می گذاشتند .
بالاخره موعد آمدن مسیح رسید و خداوند خواست این پیامبر هم در بین ینی اسراییل و در شهر مقدس به دنیا بیاید . اهالی شهر ، خسته و دل سرد از ستم کاهنان ، به او ایمان آوردند . کاهنان و اشراف که او را در مقابل خود می دیدند ، علیه او توطئه کردند و او را دستگیر کرده نزد پادشاه رومی شهر بردند و با پرونده سازی ، مجوز قتل او را گرفتند و به این ترتیب واقعه معروف به صلیب کشیدن عیسی علیه السلام رخ داد .
دوستان نفرت انگیز
اما این پایان ماجرا نبود . مردمی که سالها از روحانی مآب ها جز خدعه و نیرنگ و پول پرستی چیزی ندیده بودند ، تعالیم عیسی علیه السلام را تنها راه نجات خود می دیدند . و این گونه روز به روز بر ادعای مسیحیان از یک طرف و فشار معبد برای کاهش آنان از طرف دیگر اضافه می شد . تا اینکه بالاخره ، در این تقابل ، مردم طاقت از کف دادند و شورشی سراسری کنعان را فرا گرفت و معبد سلیمان که کانون فساد و توطئه شده بود از بین رفت و یهودیان فراری شدند .
آوارگی برای همه ، کلمه ای است یاوآور رنج و عذاب ، اما این کلمه برای یهودیان معنای دیگری پیدا کرده بود گویی به زبان عبری ، ثروت ، مکنت و قدرت ، مترادف کلمه آوارگی است . از شغلهای اصلی یهودیان همواره بازرگانی و تجارت بوده است و پیوندهای فامیلی چند ملیتی باعث رونق تجارت آنها شده است . در واقع آنها اولین خاندانهای تاجر بین المللی دنیا بوده اند . چیزی شبیه شرکتهای چند ملیتی امروز که بعید نیست میراث عصر آوارگی بوده باشد . مجموعه این عوامل باعث شد که از قرون اولیه بعد از میلاد ، اندک اندک ، قشر ثروتمندی از یهود شکل بگیرد و تبدیل به یک صنف بازرگان بی وطن دلال و ربا خوار شود . تاریخ نشان می دهد که اعضای چنین صنفی ، به مروز زمان دارای قدرت سیاسی فراوان می شوند . چرا که دادن وام و گرفتن بهره های کلان از شاهان و درباریان ، نتیجه ای جز وابسته کردن دربار به دکانهای رباخواری ندارد . اما باز این همه ماجرا نیست ؛ جهان وطنی ِ خانوادگی ، مشاغل زیادی می آفریند ، یکی از این مشاغل ، دلالی سیاسی بود . نفوذ در دربار و کسب اطلاعات . خصوصا زمانی که پادشاهان ، رغیب یکدیگر در کشور گشایی و قدرت باشند ، جاسوسی شغل پر در آمدی می شود . آنها ، اشرافیت یهود را دوستان نفرت انگیزی می دانستند که دوستی با آنها برای حفظ از دست رفتنی ها ، لازم است .
بازسازی پله های معراج
در حدود 7 قرن بعد از میلاد مسیح ، حضرت محمد (ص) به پیامبری مبعوث شد . اولین برخورد میان مسلمانان و رومیان ، جنگ موته ، به رهبری اسامة بن یزید بود ؛ درست پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) . در این ماجرا در توافقنامه ای که بین عمر بن خطاب و نمایندگان بیت المقدس به امضاء رسید ، مسیحیان ، شرط واگذاری شهر را به مسلمانان ، اخراج یهودیان از آنجا دانستند و در مقابل قبول کردند که جزیه بدهند .
جاسوسی ، ربا خواری ، پیامبر کشی ، خیانت و پیمان شکنی ، خصوصیانی بود که غیر یهودیان به راحتی در یهودیان می دیدند و این بدنامی ، سرنوشتی جز آوارگی پی در پی برای آنها باقی نگذاشته بود . مجموعه این عوامل در کنار کینه تاریخی مسیحیان از آنها به عنوان قاتل مسیح و کینه مسلمانان ، به خاطر خیانتهای پی در پی آنها به پیامبر و نزول آیاتی در رد هر گونه دوستی با یهودیان خائن ، باعث شد که یهودیان چهره منفوری در کشورهای مختلف داشته باشند . مردمی که همواره به این جماعت به دیده تردید می نگریستد ، در بحرانهای اجتماعی ، مقصر اصلی را یهودیان می دانستند و انزوا و اخراج ، کمتر بهایی بود که آنها بایستی می پرداختند . این بار هم شرط واگذاری شهر ، اخراج آنها بود .
مسلمانان وارد شهر شدند و طبق گفته های پیامبر از شب معراج ، محل عروج آن حضرت را پیدا کردند و در آن محل که تبدیل به تلی از خاک و خاشاک شده بود ، مسجد الاقصی را برپا کردند . کم کم این شهر که سومین شهر مقدس مسلمانان به حساب می آمد ، رونق یافت و در آن بناهای زیادی بر پا شد . بیت المقدس به جز دوران جنگهای صلیبی که بین مسلمانان و اروپاییان دست به دست می شد ، همواره در دست مسلمانان بود . جنگهای صلیبی ، حدود دو قرن ادامه یافت و هنوز پایان نگرفته بود که چنگیز خان مغول حملات خود را به دنیای اسلام شروع کرد . در همان اوایل کار مغولها ، سعد الدوله یهودی ، وزیر اعظم و همه کاره آنها شد . با تمام شدن دوران کشت و کشتار مغولی در سال 1299 م ، دولت عثمانی در منطقه خاور میانه مستقر شد و مسجد الاقصی بار دیگر پذیرای قدمهای کسانی شد که خاطره شیرین نخستین معراج انسان را در یاد این زمین مقدس زنده می کردند .
ادامه دارد ...