این نقشه جعلی است (7)
نگاهی به تاریخ فلسطین از آغاز تا امروز
قسمت هفتم :
فصل سوم
جغرافیایی کوچک برای تاریخی بزرگ ( 1920 تا 1967 )
در فصل قبل گفته شد که پس از آنکه صهیونیستها نتوانستند از راه خرید زمین ، دامنه تصاحب خود را در کشور عمانی توسعه دهند ، تنها راه تصاحب فلسطین را فروپاشی حکومت عثمانی دیدند و پس از جنگ جهانی اول ، فلسطین تحت قیومیت انگلیس و در پشت پرده در اختیار صهیونیست ها قرار گرفت . در این فصل خواهیم دید چگونه در حدود 20 سال بعد ، جنگ جهانی دوم به آنها کمک کرد تا با قربانی کردن همکیشان یهودی خود و از بین بردن روحیات ضد یهودی مردم اروپا بستر تبلیغاتی لازم را جهت ادامه فعالیت های خود ایجاد کنند و طی دو دهه بساط تسلط خود را بر این سرزمین بگسترانند .
مبارزه شروع می شود
مبارزات مردم فلسطین سه مرحله مختلف را پشت سر گذاشته است . در مرحله اول ، جنبش غیر ارادی و مقاومت های منفی انجام می شد که در دهه 1929 – 1920 صورت گرفت . این اقدامها منظم و برنامه ریزی شده نبود .
مرحله دوم و سوم مبارزات ، حرکتهای سازمان یافته اسلامی در دهه 30 را در بر گرفت و پس از آن مرحله بین المللی شدن قضیه فلسطین بود . روزهای چهارم تا هشتم آوریل 1920 ، بیت المقدس ، شاهد اولین درگیری بود که در پی آلوده شدن پرچم مسلمانان در مراسم سنتی شان توسط یکی از یهودیان صورت گرفت . دومین قیام مردمی ، فجیع تر از قیام اول ، در مه 1921 به وقوع پیوست ، گروهی از سربازان یهودی بر بام های مسجد « منشیه » رفتند و سر و روی مسلمانان نمازگذار را آلوده کردند و سپس با علامت دادن به گروهی دیگر از سربازان یهودی ، به اتفاق ، مسلمانان را مورد ضرب و شتم قرار دادند . گزارشهای پزشکی قانونی حاکی از مثله شدن قربانیان و تجاوز و شکنجه آنان قبل از شهادت بود .
صاحبخانه جعلی
از روزی که نامه بالفور ، وعده تشکیل وطن ملی یهود را از سوی انگلیس برای صهیونیستها به ارمغان برد تا 22 ژوئیه 1922 که جامعه ملل ، قیمومیت انگلیس را بر فلسطین تصویب کرد ، صهیونیست ها به ضشدت سرگرم سازمان دهی فعالیتهای خود بودند . در سال 1918 کمیته صهیونیستی تشکیل شد که بعدها ، آژانس یهود نام گرفت و فعالیتهای مرتبط با گسترش مهاجرت یهودیان و اسکان آنها را بر عهده داشت . همچنین تشکیل صندوق تاسیس فلسطین در لندن ، از سوی سازمانها و نهادهای صهیونیستی در سال 1921 گام دیگری بود که در این راستا برداشته شد . با تصویب لایحه قیمومیت انگلیس بر فلسطین در واقع حاکمیت 10 درصد یهودی در فلسطین بر 90 درصد دیگر به رسمیت شناخته شد .
انگلیس و صهیونیست ها به منظور یهودی کردن فلسطین ، دست به فعالیت های گسترده ای زدند . دولت انگلیس تمام مراکز حساس و کلیدی اداره فلسطین و همچنین امتیازات اقتصادی وسیعی را در اختیار صهیونیست ها قرار داد . به طور نمونه در همان ابتدا ، امتیاز تولید برق فلسطین به مدت 17 سال به روتمبرگ یهودی داده شد . چند سال بعد در 1927 امتیاز استخراج املاح و معادن بحر المیت به دو شرکت پتاس صهیونیستی واگذار گردید و به این شکل تمام منابع و نیازهای زندگی مردم فلسطین از آب و برق گرفته تا منابع و کارخانجات صنعتی در اختیار صهیونیست ها قرار گرفت . زبان عبری در ردیف زبان عربی رسمیت یافت و روی پولها و تمبر ها کلمه ارض اسرائیل به زبان عربی نوشته شد . دولت بریتانیا به سند سازی های سازمان صهیونیستی برای مالکیت بر زمینهای مردم فلسطین رسمین بخشید و به علت تحمیل عوارض و مالیاتهای سنگین و عدم توان پرداخت آنها از سوی فلسطینی ها ، زمین و مزارع آنها از سوی دادگاه ، یک به یک مصادره می شد . رفتار یهودیان تازه وارد چنان حق به جانب بود که انگار صاحب خانه ای پس از مدتی طولانی به ملک خصوصی خود باز گشته است .
اعراب ساده دل و نیرنگ انگلیس
در این میان مردم فلسطین که هنوز فاقد تشکیلات بودند یا از کشورهای عربی کمک می خواستند ، که خود آنها زیر سلطه انگلیس قرار داشتند و یا با ارسال هیئت هایی به لندن ، از وضعیت اسفبار خود شکایت می کردند ، غافل از انکه تمام دستورها از طرف انگلیس و آمریکا صادر می شد . در طول سالهای مبارزات فلسطین ، انگلیس همواره با دادن وعده و وعید به مردم فلسطین و دولت های عربی ، آنها را در موضع خود دچار تردید و سردر گمی می کرد . از سوی دیگر ، صهیونیست ها ، تلاش گسترده ای را برای برقراری روابط دیپلماتیک با سایر کشورهای قدرتمند عربی انجام می دادند .
سازمان جهانی صهیونیسم به تشکل یهودیان در آمریکا انسجام بیشتری بخشید و از آنها به عنوان اهرم فشاری برای وارد ساختن دولت آمریکا به معادلات حمایت از حاکمیت صهیونیسم بر فلسطین استفاده نمود . این روند که تا امروز همواره رشد داشته است ، آنچنان موفقیت آمیز بوده است که هنوز هم جلب نظر صهیونیستها ، یکی از لوازم اساسی برای موفقیت کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا به شمار می رود .
ندبه از آن ماست
به موازات گسترش موج مهاجرت یهودیان به فلسطین از سال 1923 ، مبارزات نیز به شکل های پراکنده ادامه داشت . در سال 1929 قیام بزرگی که به قیام براق معروف است ، به وقوع پیوست . این قیام ، همچنان که از اسمش پیداست ، در اثر نزاع بر سر دیوار غربی مسجد الاقصی ایجاد شد ، این دیوار ارج و منزلت فراوانی نزد مسلمانان دارد و نام آن به اسب براق به پیامبر اکرم (ص) سوار بر ان در شب معراج به آسمان عروج فرمود ، باز می گردد . یهودیان این دیوار را به نام « دیوار ندبه » می شناسند و طبق روش سنتی خود کنار دیوار براق تجمع کرده و به عزاداری می پردازند .
پس از این قیام ، فلسطینی ها تصمیم گرفتند که یهودیان را بایکوت کرده و به طور کلی با آنها قطع رابطه نمایند . حکومت انگلیس به شدت با این تصمیم به مقابله پرداخت .
در سال 1931 اولین کنگره بزرگ اسلامی در شهر بیت المقدس با شرکت نمایندگان کشورهای عربی و اسلامی تشکیل شد و شرکت کنندگان اجلاس ، تعهد کردند که از اماکن مقدسه دفاع کنند .
در مقابل ، حکومت انگلیس گمرک های سنگینی برای واردات فلسطینی ها می بست ، تا کشورهای عربی موفق به کمک نشوند و از طرف دیگر ، عوارض گمرکی ناچیزی که به مواد کارخانه های یهودیان تعلق می گرفت ، روز به روز ، یهودیان را ثروتمند تر کرده و به فقر فلسطینی ها دامن می زد .
یک قدم تا پیروزی !
سالهای 1929 – 1936 اوج مبارزات تشکیلاتی فلسطینیان بود که آنها را مرز پیروزی کشاند . ولی در نهایت به دلیل خیانت کشورهای عربی ، به پیروزی نهایی منجر نشد . تشکیا جبهه ملی حاصل شدت گرفتن قیامهای مردمی در سالهای 36 و 1935 بود ، همچنین با گسترش یافتن اعتصاب ها و قیام های مردمی در سوریه در حمایت از مردم فلسطین ، روحیه ملی مردم فلسطین تقویت شد . در همین سالها ( 1935 – 1934 ) شیخ عز الدین قسام ، اقدام به تشکیل سازمان سری با مشی مسلحانه علیه استعمارگران انگلیس و سازمان نظامی – اطلاعاتی صهیونیسم نمود . در آوریل 1936 تظاهرات مردمی ابعاد گسترده ای به خود گرفت ، اما شیخ عز الدین قسام به شهادت رسید . نقش رهبری عز الدین قسام و تشکیلات او از نقاط برجسته و فراموش نشدنی تاریخ فلطین است . شهادت او فلسطین را تکان داد و مردم را به شدت تهییج کرد . در 20 آوریل 1936 کمیته ملی فلسطین در نابلس تشکیل شد و به تمام مردم فلسطین توصیه کرد که دست به اعتصاب بزنند و تمام کارهای تجاری ، صنعتی ، فرهنگی ، حمل و نقل و ... تعطیل شد . در 25 آوریل 1936 تمام انجمن ها برای تمرکز دادن به مبارزات خود یک کمیته عالی برای رهبری قیام به ریاست حاج محمد امین رئیس شورای عالی اسلامی فلسطین تشکیل دادند و خواسته های خود را که در قیام 33 – 1931 بر آنها اصرار داشتند مجددا اعلام نمودند :
1. مهاجرت یهودیان به فلسطین به کلی پایان پذیرد .
2. اراضی و املاک اعراب به هیچ وجه به یهود منتقل نگردد .
3. یک دولت پارلمانی مستقل ملی در فلسطین به وجود آید .
ادامه دارد ...
ثبت نظر