این نقشه جعلی است (8)
يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۸۷، ۱۰:۳۳ ق.ظ
نگاهی به تاریخ فلسطین از آغاز تا امروز
قسمت هشتم
خیانت دوستان عرب
شورای عالی فلسطین در 1936 ، اعلام کرد علاوه بر ادامه اعتصابات ، مردم از قوانین حکومتی ، اطاعت نکنند و مالیات نپردازند و به این شکل مبارزه منفی را علیه دولت انگلیس و صهیونیستها سازماندهی کرد . اما حکومت انگلیس نه تنها به در خواستهای آنها توجه نکرد ، بلکه مجوز ورود مهاجران یهودی را برای نیمه دوم سال نیز اعلام کرد .
مردم فلسطین یه شهرک های یهودی حمله ور شده و پاسگاه های دولت را تسخیر نمودند و درگیریهای شدیدی به وقوع پیوست که در آن رهبران فلسطینی دستگیر شده و تشکل های مخفی عز الدین قسام متلاشی شدند . از این زمان برای اولین بار تبعید فلسطینی ها به کشورهای مجاور فلسطین در دستور کار قرار گرفت . سیل تبعید فلسطینی ها به کشورهای همسایه آغاز شد . انگلیسی ها پس از تبعید مبارزان فلطسینی دارایی ها و زمینهای آنان را مصادره می کردند و در اختیار یهودیان قرار می دادند . مدعیان حقوق بشر ، آزادی و دموکراسی به راحتی و با کوچکترین بهانه ای مجازات اعدام را علیه فلسطینی ها اجرا می کردند ، قوای امداد انگلیسی از فلسطینی ها می بست ، تا کشورهای عربی موفق به کمک نشوند و از طرف دیگر ، عوارض گمرکی ناچیزی که به مواد کارخانه های یهودیان تعلق می گرفت ، روز به روز یهودیان را ثروتمند تر کرده و به فقر فلسطینی ها دامن می زد .
یک قدم تا پیرزوی !
سالهای 1929 تا 1936 اوج مبارزات تشکیلاتی فلسطینیان بود که آنها را تا مرز پیروزی کشاند ولی در نهایت به دلیل خیانت کشورهای عربی ، به پیروزی نهایی منجر نشد . تشکیل جبهه ملی حاصل شدت گرفتن قیامهای مردمی در سالهای 36 و 1935 بود ، همچنین با گسترش یافتن اعتصابها و قیامهای مردمی در سوریه در حمایت از مردم فلسطین ، روحیه ی ملی مردم فلسطین تقویت شد . در همین سالها ( 1934 تا 1935) شیخ عز الدین قسام ، اقدام به تشکیل سازمان سری با مشی مسلحانه علیه استعمارگران انگلیس و سازمانهای نظامی اطلاعاتی صهیونیسم نمود . در آوریل 1936 تظاهرات مردمی ابعاد گسترده ای به خود گرفت ، اما شیخ عز الدین قسام به شهادت رسید . نقش رهبری عز الدین قسام و تشکیلات او از نقاط برجسته و فراموش نشدنی تاریخ فلسطین است . شهادت او فلسطین را تکان داد و مردم را به شدت تهییج کرد . در 20 آوریل 1936 کمیته ملی فلسطین در نابلس تشکیل شد و به تمام مردم فلسطین توصیه کرد که دست به اعتصاب بزنند و تمام کارهای تجاری ، صنعتی ، فرهنگی ، حمل و نقل و ... تعطیل شد . در 25 آوریل 1936 تمام انجمن ها برای تمرکز دادن به مبارزات خود یک کمیته عالی برای رهبری قیام به ریاست مصر و برخی از جزایر مدیترانه به فلسطین سرازیر شد ، اما به همین میزان شعله های خشم مردم فزونی می گرفت ، تشکلهای منظم برای جهاد در فلسطین رو به فزونی می نهاد و سیل داوطلبان مردم سوریه ، عراق ، اردن و مصر برای جهاد به طرف فلسطین روانه می شدند . همه طبقات وارد مبارزه شده بودند . جنگ شدیدی آغاز شد و قوای انگلیس و صهیونیستها در موضع ضعف قرار گرفتند در حالی که طلیعه های پیرزوی ملت فلسطین نمایان شده بود ، سلاطین وابسته عرب وارد صحنه شدند ، ملک سعود پادشاه عربستان با تحریک آمریکا و انگلیس ، تلگرافی به کمیته عالی فلسطین ارسال نمود :
« به فرزندان من – اعراب فلسطین
اوضاع جاری فلسطین ، ما را به شدت ناراحت کرده است . ما پادشاهان عرب ، شما را به منظور جلوگیر از خون ریزی بیشتر به آرامش دعوت می کنیم . به حسن نیت دولت دوست خود انگلستان ، اطمینان داشته و به قولی که در خصوص اجرای عدالت در فلسطین داده است اعتماد کامل داریم . اطمینان داشته باشید که از سعی و کوشش پیگیر در راه مساعدت شما دریغ نخواهیم کرد . »
کتاب سفید از دولتی سیاه
پس از آنکه شورای عالی فلسطین به تقاضاهای سلاطین عرب پاسخ مثبت داده و به مبارزه پایان بخشید ، دولت انگلیس با ارسال بازرسان ویژه ، نهایتا طرح تقسیم فلسطین به دو منطقه یهودی و عرب را ارائه داد . کنگره جهانی در اوت 1937 طرح تقسیم فلسطین را پذیرفت . از سوی دیگر جمعیت نگهبانان فلسطین نیز در سوریه ، با شرکت نمایندگان مصر ، عراق ، سوریه ، لبنان ، اردن و فلسطین ، گشایش یافت و قطعنامه چهار ماده ای را صادر نمود که اندیشه ی نقسیم فلسطین را مطرود اعلام نمود و خواستار از بین رفتن حکومت سرپرستی انگلستان بر فلسطین شد . در پی اعلام این درخواستها حکومت انگلیس و نیروهای صهیونیست با خشونت به سران مبارز فلسطینی حمله ور شده ، تمام شوراها و کمیته های فلسطین را منحل کردند و افراد موثر را به جزیره سیسیل تبعید کردند ، سراسر فلسطین دوباره به اعتصاب فرو رفت و مبارزه مسلحانه شدت گرفت تا اینکه در دسامبر 1937 وزارت انگلیس با انتشار بیانیه ای طرح تقسیم فلسطین را پس گرفت .
بریتانیا کوشش کرد به هر قیمتی شده انقلاب را خنثی کند و در این راستا کتاب سفید را انتشار داد و در این کتاب مطرح شد که : « فلطسین نه به صورت دولتی عربی در آید و نه به شکل یهودی و در صورت ایجاد یک دولت متحد از اعراب و یهودیان ، باید جمعیت یهود یک سوم جمعیت عرب نگه داشته شود . »
انتشار این کتاب خشم صهیونیستها را به اوج رساند و درست سه ماه پس از انتشار کتاب سفید ، جنگ جهانی دوم ( 1939-1945) شروع شد که موازنه ی قدرت دولتهای زورمند جهانی را بر هم زد . کتاب سفید حکومت بریتانیا را می توان از نیرنگهای دیپلماسی بین دو جنگ جهانی اول و دوم دانست .
هیتلر در خدمت صهیونیست
هیتلر در وصیتنامه ی خود نوشته است : « این موضوع صحت ندارد که در سال 1939 من یا فرد دیگری در آلمان خواستار جنگ بودیم . جنگ را منحصرا آن سیاستمداران بین المللی که اصالتا یهودی نبودند و یا برای یهودیان کار می کردند ، به راه انداختند . »
هیتلر کسی است که در اذهان عمومی مردم جهان ، فردی یهودی کش معرفی شده است و داستانهایی در مورد اتاق گاز و کوره های آدم سوزی او تا مدتهای زیادی بر سر زبانها بوده است . اما امروز مورخینی چون روژه گارودی ، دروغ بودن این شایعات را اثبات کرده اند . درباره علت این دروغ پردازیها می توان به این امر اشاره کرد که ، سوژه کشتار یهودیان توسط نازی ها برای صهیونیستها به اندازه کافی مناسب بود تا بتوانند با بزرگنمایی آن روحیات ضد یهودی مردم اروپا را در هم شکنند و در جو مظلوم نمایی از یهود ، به مطالبات خود در سرزمین فلسطین رسمیت ببخشند .
این واقیت امروز با دلایل مختلف به اثبات رسیده است ، اما در همان تاریخ هم مجله ی اشپیگل آلمان نوشت : « صهیونیست ها روی کار آمدن نازی ها را به منزله ی یک امکان تاریخی و منحصر به فرد ، برای تحقق بخشیدن به نیات خود تلقی کردند . » در حقیقت « واربورگها » که بخشی از امپراطوری روچیلدها را تشکیل می دادند ، در تامین هزینه های لازم برای به قدرت رسیدن آدولف هیتلر ، سهم به سزایی داشتند .
نازی های جدید
شنبه 26 نوامبر 1940 عده ای مهاجر یهودی اروپایی ، بدون کسب مجوز از دولت انگلیس که در آن زمان فرمان قیمومیت فلسطین را بر عهده داشت ، با کشتی پاتریا به بندر حیفا وارد شدند . دولت بریتانیا که در آن هنگام بنا بر سیاست « یکی به نعل و یکی به میخ » با انتشار کتاب سفید از مهاجرت خارج از دستور یهودیان جلوگیری می کرد ، به تازه واردین اجازه ورود نداد و ماموران انگلیس اعلام کردند که کشتی و سرنشینانش را به جزیره موریس خواهند برد . در کشتی پاریا 1900 سرنشین یهودی از زن ، کودک ، جوان و پیر وجود داشت . ارتش صهیونیست ، برای جلب نظر و ایجاد حس ترحم در مردم دنیا ، کشتی را در دل شب منفجر کرد . در بندر جهنمی از آتش برپا شد و سرنشینان سوخته در دریا مدفون شدند . گناه این کار به گردن دولت انگلبیس انداخته شد ، اما 5 سال بعد ( 1950) فاش شد که این جنایت توسط صهیونیستها انجام شده است .
در فوریه 1942 دوباره در حادثه مشابهی 769 مهاجر یهودی – که برای رفتن به فلسطین به بندر اسلامبول وارد شده بودند – در آب های مدیترانه جان باختند . واقعیت این بود که صهیونیستها نه تنها « غیر یهودی » را « حیوان انسانی » می نامیدند ، بلکه منظور آنها از « ملت برگزیده » (1) - اسطوره قوم یهود – نه یهودیها که صهیونیستها بودند .
« اسحاق گروئن بوم » که ریاست کمیته نجات صهیونیست ها را برای مدت ها بر عهده داشت ، فاش کرده است : « وقتی ( نازی ها ) از من پرسیدند که آیا حاضری برای نجات یهودیان از صندوق پول بدهی ؟ گفتم نه ، زیرا باید این یهود آزاری نازی ها ، دنیا را به نفع ما تکان می داد . »
پ . ن :
1- یکی از اسطوره های قوم یهود ، اسطوره قوم برگزیده است . ربی کوهن می گوید : « ساکنان دنیا را می توان میان اسرائیل و سایر ملت های دنیا تقسیم نمود ، اسرائیل قوم برگزیده است . » برای اطلع بیشتر از این اسطوره ها می توانید به کتاب « تاریخ یک ارتداد » ، نوشته روژه گارودی مراجعه کنید .
پ . ن کیمیا :
در پاراگراف دوم ، دوسه خط آخر این جمله نقل شده : « قوای امداد انگلیسی از فلسطینی ها می بست ، » که جا افتادگی یک یا چند کلمه در آن کاملا مشهود است ؛ اما به جهت رعایت امانتداری بدون هیچ تغییری ثبت شد . به نظر می رسد فهوای کلام با توجه به جملات پس و پیش این جمله این باشد : قوای انگلیسی راه های رسیدن کمکهای امدادی را به فلسطینیان می بستند .
ادامه دارد ...