ای خداوند ادب، بندهی عشق؛ حضرت عباس (ع)؛ علی انسانی
بسمالله الرحمن الرحیم
ای خداوند ادب، بندهی عشق
کشتهی مهر و وفا، زندهی عشق
ادب و عشق و وفا، مرهونت
همت و جود و سخا، مدیونت
شرف و غیرت و مهر و احساس
جاودانی ز تو باشد، عباس!
پیش سرو قدت، از خجلت خویش
سرو افراخته قد، سر در پیش
نخل جودی تو و احسان، ثمرت
صد چو حاتم، چو گدایان به درت
پسر شیر دل شیر خدای
شاهبیت غزل عشق و وفای
سرمهی چشم ملک، خاک رهت
مشتری، مهر، به چهر چو مهت
بسکه ماه رخ تو دل میبرد
دل ز دیوانه و عاقل میبرد
عاشقان ریزهخور خوان تواند
جمله طفلان دبستان تواند
عقل، مبهوت وفاداری توست
عشق، حیران فداکاری توست
مشعل عشق، تو افروختهای
شمع را سوختن آموختهای
جز تو ای باخته سر در ره عشق
کیست؟ استاد به دانشگه عشق
گر چه خود مایهی فخر بشر است
علی از چون تو پسر مفتخر است
فاطمه، کش ز خدا باد سلام
در صف حشر چو بگذارد گام
همرهش، دست تو را میآرد
تا که بار گنهان بردارد
ای دل خلق خدا پا بستت
بوسهزن، دست خدا بر دستت
ما همه دست به دامان توایم
میزبان غم و مهمان توایم
علی انسانی
* منبع: وبلاگ حسینیه