ای خداوند ادب، بنده‌ی عشق؛ حضرت عباس (ع)؛ علی انسانی :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

 علی اسانی

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

ای خداوند ادب، بنده‌ی عشق

کشته‌ی مهر و وفا، زنده‌ی عشق

 

ادب و عشق و وفا، مرهونت

همت و جود و سخا، مدیونت

 

شرف و غیرت و مهر و احساس

جاودانی ز تو باشد، عباس!

 

پیش سرو قدت، از خجلت خویش

سرو افراخته قد، سر در پیش

 

نخل جودی تو و احسان، ثمرت

صد چو حاتم، چو گدایان به درت

 

پسر شیر دل شیر خدای

شاه‌بیت غزل عشق و وفای

 

سرمه‌ی چشم ملک، خاک رهت

مشتری، مهر، به چهر چو مهت

 

بس‌که ماه رخ تو دل می‌برد

دل ز دیوانه و عاقل می‌برد

 

عاشقان ریزه‌خور خوان تواند

جمله طفلان دبستان تواند

 

عقل، مبهوت وفاداری توست

عشق، حیران فداکاری توست

 

مشعل عشق، تو افروخته‌ای

شمع را سوختن آموخته‌ای

 

جز تو ای باخته سر در ره عشق

کیست؟ استاد به دانشگه عشق

 

گر چه خود مایه‌ی فخر بشر است

علی از چون تو پسر مفتخر است

 

فاطمه، کش ز خدا باد سلام

در صف حشر چو بگذارد گام

 

همرهش، دست تو را می‌آرد

تا که بار گنهان بردارد

 

ای دل خلق خدا پا بستت

بوسه‌زن، دست خدا بر دستت

 

ما همه دست به دامان توایم

میزبان غم و مهمان توایم

 

علی انسانی

 

 

* منبع: وبلاگ حسینیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه