ای همه هستی طاها فاطمه؛ حضرت زهرا (س)؛ ناشناس
بسمالله الرحمن الرحیم
ای همه هستی طاها فاطمه
مادر ما مادر ما فاطمه
مادر زینب به دنیا آمدی
بهر خشنودی بابا آمدی
محور هر چه خدا دارد توئی
آنچه عزت مصطفی دارد توئی
پرچم نصر من الله دست توست
ساقی کوثر علی هم مست توست
گر نبودی یاعلی معنا نداشت
حکم سبز مصطفی امضاء نداشت
نور حق را تو سراپا جلوهای
تو ز هر بعدی که گویم اسوهای
گشته نامت ذکر جاری لبم
بیتو من یک کافر لامذهبم
هم اصول و هم فروع دین همه
بر علی سوگند باشد فاطمه
سختتر از حب حیدر حب توست
با تو تنها دین ما گردد درست
دستبوس تو رسول اکرم است
این خودش سری ز اسم اعظم است
بهر شیعه شور و حالی داشتی
در دل ما نخل غربت کاشتی
درد پهلوی تو ارثی جاری است
کار تو بهر غریبان یاری است
ای که پستیهایمان بشناختی
از من آلوده عاشق ساختی
سوختی تا شمع شیعه جان گرفت
شیعه درس از فضه و سلمان گرفت
صبر کامل وسعت صدرم بده
رزق کامل در شب قدرم بده
هر کسی در خانهی تو جا گرفت
لیلة القدری در او معنا گرفت
روضهی تو شیعه را قدرت فزود
شیعه بیتو صاحب عزت نبود
شیعه با دستان بسته آشناست
پهلوی بشکسته او را مقتداست
این پیام از جانب پیغمبر است
حاصل چلهنشینی کوثر است
حیف از راهت کناره میکنیم
تشنه بر کوثر نظاره میکنیم
آمدی اما رخت نیلی نبود
بر رخت آثاری از سیلی نبود
سجده کردی مادرت نیرو گرفت
بوسه از تو غنچهی خوشبو گرفت
حرف مردانه زدی در ابتدا
پای این حرفت نمودی جان فدا
تو زمین خوردی به کوچه با جبین
تا که یک شیعه نیفتد بر زمین
صاحب این جشن زیبا مهدی است
درس ما از سوی زهرا مهدی است
گر بیاید مهدیاش روحی فداه
حق او گیرد ز قوم رو سیاه
ناشناس
* اگر شاعر این شعر میشناسید، نام او را در بخش نظرات ثبت کنید.