ای که جز خانهی تو خلوت ما نیست که نیست؛ امام علی (ع)؛ محسن عربخالقی
بسمالله الرحمن الرحیم
ای که جز خانهی تو خلوت ما نیست که نیست
هر چه گشتیم در این میکده جا نیست که نیست
من که جز نام تو نامی نشنیدم بیشک
جز صدای تو در این دهر صدا نیست که نیست
کاسهای اشک و دو جرعه نفسی با یادت
شهر ما را به جز این آب و هوا نیست که نیست
صبح در شهر تو یک مشت گدا آمد و شب
هر چه گشتیم ندیدیم،گدا نیست که نیست
بسکه اخبار غدیرت همهجا پیچیده است
خبری جز خبرت هیچ کجا نیست که نیست
بر جهاز شتران حرف پیمبر این بود
دست بالاتر از این دست خدا نیست که نیست
آنکه محمود صدا کرده صدا باید زد
و فقط بوسه به دستان خدا باید زد
باید این خطبه میان همگان پخش شود
سینه سینه ضربان در ضربان پخش شود
باید این چشمه که امروز به راه افتادهاست
مثل رودی که بود در جریان پخش شود
چون نسیمی که شده پیک بهاران خدا
این خبر از پدران در پسران پخش شود
مادرم خواست که با شیر محبت دادن
نمک عشق تو در هر شریان پخش شود
چهارده قرن گذشته است ولی جا دارد
خبرش صدر خبرهای جهان پخش شود
این خبر را به مؤذن برسان تا هر روز
بر سر مأذنه مابین اذان پخش شود
از شبم کاش نگیری نفسی ماه مرا
أشهد أنّ علیًا ولی اللهِ مرا
ما که عمری دل در عشق اسیری داریم
چه غم از آتش دوزخ که مجیری داریم
روزیام را در این خانه نوشته است خدا
بیسبب نیست که چشم و دل سیری داریم
راست گفتند که راه تو به خورشید رسد
چه کسی گفته جز این راه مسیری داریم؟
آب نه عین سرابند پس از تو"أدیان"
ما فقط آب در این خاک کویری داریم
همه دیدند پیمبر چه وزیری دارد
همه گفتند از این پس چه امیری داریم
بعد هر یاعلیام زمزمهی یازهراست
بهتر از این چه مراعات نظیری داریم
همردیف دل دریا که به غیر از دریاست
بهترین قافیهی خانه مولا زهراست
سفره را باز کن ای شاه گدا آمادهاست
به یتیمان بگو امروز غذا آمادهاست
سورهی مائده نازل شد و ما فهمیدیم
لب این برکه غذای دل ما آمادهاست
چه غدیریست، چه عیدیست، برای بخشش
بیشتر از همه اعیاد، خدا آمادهاست
اختیار سر ما دست دو ابروی تو هست
بکش آن تیغ دو دم را که منا آمادهاست
دردم این است که ای خواجه مرا دردی نیست
ورنه در دست طبیبانه دوا آمادهاست
باز هم بوی محرم همهجا را پر کرد
هر که دارد هوس کرببلا آمادهاست
ای که بر دشمنیات بغض و حسد گشت شریک
پسرت گفت: گناهم؟ همه گفتند: أبیک
محسن عربخالقی
* منبع: وبلاگ حسینیه