باغ از یک سو در آتش، خرمن گل یک طرف!؛ هجوم به بیت ولایت؛ محمدعلی مجاهدی (پروانه)
بسمالله الرحمن الرحیم
باغ از یک سو در آتش، خرمن گل یک طرف!
غنچهى نشکفته یکسو، دامن گل یک طرف!
مىزند آتش به جان بلبل حسرتنصیب
غارت گلچین ز یکسو، چیدن گل یک طرف!
شعله در باغ ولایت سر کشیها کرد و سوخت
غنچه را پیراهن از یکسو، تن گل یک طرف!
اى دریغا در میان شعلههاى کینه سوخت
غنچه را تن یک طرف، پیراهن گل یک طرف!
بلبل پر بسته را از باغ بیرون مىبرند
خس ز یکسو، خار یکسو، دشمن گل یک طرف!
مىزند این تازیانه، مىزند آن با غلاف
قنفذ از یک سو، مغیره -دشمن گل- یک طرف!
یک طرف، بیشرمى آتشبیار معرکه
ماجراى تلخ سیلىخوردن گل ، یک طرف!
یک طرف، بر روى نازکتر ز گل سیلیزدن
دیدنِ بر رویِ خاکافتادنِ گل، یک طرف!
یک طرف، گستاخى گلچین و ظلم خار و خس
سوختن از بعدِ پرپر کردن گل، یک طرف!
عاقبت دست خدا را این محن از پا فکند
کشتن گل یک طرف، سوزاندن گل یک طرف!
طاقت از دست تماشا برد در آن گیر و دار
شعله از یکسو، به خونغلطیدن گل یک طرف!
در میان دودها و شعلهها پیچیده بود
نالهى بلبل ز یکسو، شیون گل یک طرف!
محمدعلی مجاهدی (پروانه)