بدون اینکه بخواهم شبیه او هستم؛ محمدحسین نعمتی
پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۸۷، ۰۴:۳۵ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
بدون اینکه بخواهم شبیه او هستم
شبیه مرد پر از درد روبرو هستم
شبیه مرد پر از دردهای پنهانی
که رفته باز در افکار خود فرو هستم
تو کیستی؟ تو همان حس ناب مشترکی
که با تو یکسره در حال گفتگو هستم
تو کیستی؟ تو همان واژهی صریح ولی
من آستانهی یک بغض در گلو هستم
هم از عشیرهی اشکم هم از قبیلهی غم
شبیه ابر بهاری بهانهجو هستم
چه ماجرای عجیبی است میگریزم و باز
به هر طرف بروم با تو روبرو هستم
در آستانهی یک راه پر فراز و نشیب
بگیر دست مرا و فقط بگو: هستم
محمدحسین نعمتی
از وبلاگ دفتر سیاه