بر بال قلم (بخش ششم)
فعل وصفی: فعل وصفی (وجه وصفی) گونهای از کاربرد فعل است که در آن، فعل به صورت صفت مفعولی (بن ماضی + ه) میآید و منظور از آن کوتاهنویسی یا پرهیز از تکرار است. مثلا در این جمله، به جای خواهم رفت از فعل وصفی استفاده شده است: فردا به حرم رفته، دلم را صفا خواهم داد. (= فردا به حرم خواهم رفت و دلم را صفا خواهم داد.)
مهمترین شرط برای صحت استفاده از وجه وصفی این است که نهاد فعل وصفی با نهاد فعل اصلی یکسان باشد. مثلا در جملهی زیر، نهاد فعل اصلی خود سیداحمد است و نهاد فعل وصفی چشمهای او است؛ پس این جمله صحیح نیست: چشمهای سیداحمد با روشنایی سبزرنگی درخشیده و پرسید:... .
فعل وصفی همواره به صورت مفرد به کار میرود و پس از آن معمولا با قدری فاصله، همواره فعلی به کار میرود که تفسیرگر ساخت و زمان و دیگر مشخصات فعل وصفی است. در مثال بالا، خواهم داد نشان میدهد که رفته فعل مستقبل اول شخص مفرد است. گرچه ظاهرا به حالت صفت مفعولی جلوه کرده است.
بعد از فعل وصفی، همواره باید ویرگول آورد و از کابرد واو عطف باید پرهیز کرد. پس مثلا جملهی زیر غلط است: فردا به حرم رفته و دلم را صفا خواهم داد.
فعل وصفی باید در هنگام ضرورت به کار رود و هرگز نباید در استفاده از آن زیادهروی کرد. مهمترین مورد ضرورت استفاده از فعل وصفی، همان «کوتاهنویسی» یا «پرهیز از تکرار» است. گاه نیز آهنگ کلام یا سبک سخن، چنین اقتضاء میکند.