بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است؛ مناجات؛ غلامرضا سازگار (میثم)
بسمالله الرحمن الرحیم
بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
گفتی که یأس از من، بالاترین گناه است
من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم
تنها توئی پناهم لا تَقنَطُوا گواه است
هرگز نمیپسندی در روی من ببندی
آخر کجا گریزد عبدی که بیپناه است؟!
در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم
مویم شده سپید و پروندهام سیاه است
باز آمدم به سویت برگشتهام به کویت
این بندهی فراری محتاج یک نگاه است
دست از ثواب خالی پرونده از گنه پر
پایم بود لب گور کارم فغان و آه است
من عهد خود شکستم من راه خویش بستم
ورنه به جانب تو هر سو هزار راه است
یک یا الهی العفو؛ جبران جرم یک عمر
یک شام قدر با تو، به از هزار ماه است
یک جمله با تو گفتن ذکر هزار سال است
یک لحظه بیتو بودن یک عمر اشتباه است
میثم به خود نگاهی، جبران این سیاهی
یا اشک شامگاهی یا ورد صبحگاه است
غلامرضا سازگار (میثم)
* منبع: سایت آستان وصال