جمعه ها با حافظ (۱۱۹) :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

جمعه ها با حافظ (۱۱۹) جمعه ها با حافظ (۱۱۹)

جمعه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۷، ۰۲:۳۷ ق.ظ

السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان عجل‌الله فرجک

سلام

آخرین جمعه‌ی سال ۱۳۹۷ و اولین شب جمعه‌ی ماه عزیز رجب است. یک‌سال دیگر با همه‌ی سختی‌ها، آسانی‌ها، فراز و نشیب‌هایش گذشت. اگر عمر وفا کند هفته‌ی بعد باید اولین جمعه‌ها با حافظ سال جدید را بخوانیم.

راستش قبل از اینکه تفال به دیوان حافظ شیرازی بزنم، داشتم عکس‌های مراسم تشییع مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد را می‌دیدم؛ خدا رحمتش کند. نفس عمیقم می‌آید. به این فکر می‌کنم که به زودی نوبت به خودم خواهد رسید و آیا من آماده‌گی شروع این سفر را دارم؟

قصه این است که هر چقدر هم برای این سفر آماده باشی باز هم کم است و آخر سر باید سرت را پیش کریم علی‌الاطلاق خم کنی تا نگاهی کند و کیلت را پر بریزد وگرنه بسیار بسیار سخت خواهد گذشت.

خب اینکه در شب جمعه‌ای از ماه رجب هستیم انسان را به کرم کریم، طمع‌کار می‌کند و چه از این بهتر؟ امیدوارم به برکت مولود سیزدهمین روز این ماه عزیز حضرت امیرالمومنین امام علیعلیه‌السلام مشمول نگاه کریمانه‌اش کند؛ هم ما را، هم گذشتگان ما را که دیگر دستشان به این دنیا و نعمات آن نمی‌رسد و هم آیندگان ما را؛ آمین!

بگذریم... بریم سر اصل مطلب... آماده‌اید؟ نیت کردید؟ بسم‌الله...

 



بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود

رونق میکده از درس و دعای ما بود

 

نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان

هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود

 

دفتر دانش ما جمله بشویید به می

که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود

 

از بتان آن طلب ار حسن‌شناسی ای دل

کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود

 

دل چو پرگار به هر سو دورانی می‌کرد

و اندر آن دایره سرگشته‌ی پابرجا بود

 

مطرب از درد محبت عملی می‌پرداخت

که حکیمان جهان را مژه خون‌پالا بود

 

می‌شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی

بر سرم سایه‌ی آن سرو سهی‌بالا بود

 

پیر گلرنگ من اندر حق ازرق‌پوشان

رخصت خُبث نداد ار نه حکایت‌ها بود

 

قلب اندوده‌ی حافظ بر او خرج نشد

کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود

 

والسلام

 

 

* این غزل را با صدای استاد موسوی گرمارودی می‌شنوید که از تولیدات سایت نیستان جم است و بنده از سایت مستانه آن را دانلود کردم. شما نیز می‌توانید با کلیک بر روی دریافت آن را دانلود کنید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه