جمعه ها با حافظ (۱۱۹)
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان عجلالله فرجک
سلام
آخرین جمعهی سال ۱۳۹۷ و اولین شب جمعهی ماه عزیز رجب است. یکسال دیگر با همهی سختیها، آسانیها، فراز و نشیبهایش گذشت. اگر عمر وفا کند هفتهی بعد باید اولین جمعهها با حافظ سال جدید را بخوانیم.
راستش قبل از اینکه تفال به دیوان حافظ شیرازی بزنم، داشتم عکسهای مراسم تشییع مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد را میدیدم؛ خدا رحمتش کند. نفس عمیقم میآید. به این فکر میکنم که به زودی نوبت به خودم خواهد رسید و آیا من آمادهگی شروع این سفر را دارم؟
قصه این است که هر چقدر هم برای این سفر آماده باشی باز هم کم است و آخر سر باید سرت را پیش کریم علیالاطلاق خم کنی تا نگاهی کند و کیلت را پر بریزد وگرنه بسیار بسیار سخت خواهد گذشت.
خب اینکه در شب جمعهای از ماه رجب هستیم انسان را به کرم کریم، طمعکار میکند و چه از این بهتر؟ امیدوارم به برکت مولود سیزدهمین روز این ماه عزیز حضرت امیرالمومنین امام علیعلیهالسلام مشمول نگاه کریمانهاش کند؛ هم ما را، هم گذشتگان ما را که دیگر دستشان به این دنیا و نعمات آن نمیرسد و هم آیندگان ما را؛ آمین!
بگذریم... بریم سر اصل مطلب... آمادهاید؟ نیت کردید؟ بسمالله...
بسمالله الرحمن الرحیم
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق میکده از درس و دعای ما بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
از بتان آن طلب ار حسنشناسی ای دل
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
دل چو پرگار به هر سو دورانی میکرد
و اندر آن دایره سرگشتهی پابرجا بود
مطرب از درد محبت عملی میپرداخت
که حکیمان جهان را مژه خونپالا بود
میشکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
بر سرم سایهی آن سرو سهیبالا بود
پیر گلرنگ من اندر حق ازرقپوشان
رخصت خُبث نداد ار نه حکایتها بود
قلب اندودهی حافظ بر او خرج نشد
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود
والسلام
* این غزل را با صدای استاد موسوی گرمارودی میشنوید که از تولیدات سایت نیستان جم است و بنده از سایت مستانه آن را دانلود کردم. شما نیز میتوانید با کلیک بر روی دریافت آن را دانلود کنید.