جمعه ها با حافظ (۱۵۱)
السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان عجلالله فرجک
سلام! وقت بخیر! بیمقدمه بریم سر اصل مطلب؛ بسمالله...
بسمالله الرحمن الرحیم
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت
گر طمع داری از آن جام مرصع می لعل
ای بسا دُر که به نوک مژهات باید سفت
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در میخانه به رخساره نرُفت
در گلستان ارم دوش چو از لطفِ هوا
زلف سنبل به نسیم سحری میآشفت...
...گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت
سخن عشق نه آن است که آید به زبان
ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت
اشک حافظ خِرد و صبر به دریا انداخت
چه کند سوز غم عشق نیارست نهفت
یاعلی مدد
* این غزل را با صدای استاد موسوی گرمارودی میشنوید که از تولیدات سایت نیستان جم است و بنده از سایت مستانه آن را دانلود کردم. شما نیز میتوانید با کلیک بر روی دریافت آن را دانلود کنید.