جمعه ها با حافظ
جمعه, ۲۷ مرداد ۱۳۸۵، ۱۱:۵۷ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیمسلام. روز جمعه ی شما بخیر.با آرزوی ظهور حضرت حجت ابن الحسن المهدی علیه السلام.امروز تفال با خواجه و زیارت حضرت رضا علیه السلام هر دو با هم نصیب بنده شده که از عهده ی شکر هیچکدام خصوصا دومی هر گز بر نخواهم آمد.قول میدهم اگر در مشهد الرضا علیه السلام حواسم بخودم بود نائب الزیاره ی همه ی کیمیائیها ی عزیز و شما دوستان باشم.بخودم باشد دوست تر دارم بمانم و نیایم یا اگر آمدم دیگر خودم نباشم و ....به هر حال این غزل نتیجه ی استشاره ی با حافظ بود:ای دل ریش مرا با لب تو حق نمکحق نگهدار که من میروم الله معکتویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدسذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملکدر خلوص منت ار هست شکی تجربه کنکس عیار زر خالص نشناسد چو محکگفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهموعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یکبگشا پسته ی خندان و شکر ریزی کنخلق را از دهن خویش مینداز به شکچرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گرددمن نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلکچون بر حافظ خویشش نگذاری باریای رقیب از بر او یک دو قدم دور ترکیاعلی