خبر که خانهی مردم به سیل افتاده؛ سیدتقی سیدی
بسمالله الرحمن الرحیم
خبر که خانهی مردم به سیل افتاده
قطار حادثهها روى ریل افتاده
چه شد به مملکت ما که هر دمش خبریاست
که داغ قبل نرفتهاست داغ تازهتریست؟
عزیز بحث جناح و خطوط و دولت نیست
کسى میان رئیسان به فکر ملت نیست
رئیسها همه یا خستهاند یا سفرند
وزیرها همه در فکر عزل یکدگرند
به روى مردم بدبخت بار مسئولین
دقیق، عکس امام است کار مسئولین
کمى زیادترش کن هنوز بىحس نیست
حقوق خلق که در راس کار مجلس نیست
خدا به داد جوانان بىزبان برسد
مگر دوباره لیاخوف به دادمان برسد
براى ما که نمردیم زندگى ننگ است
هنوز بر سر تسخیر لالهها جنگ است
چراغها چه شد آخر که راه تاریک است
چه شد که همت و صیادمان ترافیک است
تمام خون شهیدان براى یک عدهاست
تمام کشور ایران سراى یک عدهاست
برادران عزیزى که کاسه مىلیسند
براى عید، همه راهیان تفلیساند
چقدر راه شهیدان ز راه ما دور است
چقدر تلوزیون لنگ حذف و سانسور است
به ما چه مجرى از امشب به بعد عادل نیست
به ما چه حق تو با فرگوسن معادل نیست
به ما چه چهچه آقاى بوق ممنوع است
امام گفت برادر دروغ ممنوع است
به ما چه راست کسى را ندارد این دوره
به ما چه چپ شده بىمهره و بد این دوره
به ما چه که شاید حزبتان خلاص شود
امام گفت نباید که اختلاس شود
براى حفظ عدالت میان انسانها
امام گفت بریزید در خیابانها
رئیس حق بده ما هم به عدل شک بکنیم
تو پشت میز نشستى که ما کمک بکنیم؟
رئیس قیمت گوشت و پیاز را دیدى؟
رکود و نرخ تورم، تراز را دیدى؟
رئیس با خبرى سفرههایمان خالیست
لیسانس فلسفه مشغول کار حمالیست؟
رسیدهایم به جایى که خاک بر سرمان
تماممان شده انجام لیگ برترمان
کسى شبیه آوانگارد طالقانى نیست
وزیر خارجهى دیپلماتمان نىنى است
نفوذ و پارتى و تطمیع و پول و دلالى
و مفسدان همه هستند و نیست خلخالى
یکى بیاید و این صفحه را ورق بزند
کسى نمانده در اینجا که حرف حق بزند؟
همه شرنگ و ولیکن شراب یک نفر است
که بازمانده از آن انقلاب یک نفر است
سیدتقی سیدی
* منبع: صفحهی اینستاگرام شاعر
چه کشکی و چه پشمی چه امامی
چه شعری ، چه دوخطی ، چه پیامی
چه ریلی چه قطاری چه مسیری
چه خط و چه خطوط وچه دبیری