داستان‌هایی از امام زمان (عج) از کتاب بحارالانوار: رسول خدا صلى‌الله علیه و آله و سلم در بقیع :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
کپی‌رایت

امام جعفر صادق علیه‌السلام مى‌فرماید: روزى رسول اللّه صلى‌الله علیه و آله و سلم در بقیع تشریف داشتند. در این حال امیرالمؤمنین على علیه‌السلام به خدمت‌شان شرفیاب شده و سلام نمود. حضرت رسول صلى‌الله علیه و آله و سلم فرمود: بنشین. حضرت على علیه‌السلام اطاعت امر نموده و سمت راست پیامبر صلى‌الله علیه و آله و سلم نشست. چند لحظه بعد جعفر بن ابى طالب که به بیت رسول خدا صلى‌الله علیه و آله و سلم رفته بود و فهمیده بود که حضرت در بقیع تشریف دارند، از راه رسیده سلام کرده و سمت چپ پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله و سلم نشست. مدّتى نگذشت که عبّاس عموى پیامبر صلى‌الله علیه و آله و سلم نیز از راه رسید و سلام کرد و مقابل پیامبر صلى‌الله علیه و آله و سلم نشست. او نیز مانند جعفر بن ابى طالب با راهنمایى اهل خانه‌ی پیامبر صلى‌الله علیه و آله و سلم در جستجوى پیامبر صلى‌الله علیه و آله و سلم به بقیع آمده بود.

آنگاه پیامبر رو به على علیه‌السلام نموده فرمود: مى‌خواهى خبرى و بشارتى به تو بدهم؟ حضرت امیر علیه‌السلام عرض کرد:  آرى! یا رسول اللّه! پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله و سلم فرمود: همین حالا جبرئیل نزد من بود و به من اطّلاع داد که قائم ما -که در آخرالزمان خروج مى‌کند و زمین را بعد از آن که از ظلم و جور انباشته شده باشد، پر از عدل و داد مى‌کند- از نسل تو و از فرزندان حسین علیه‌السلام خواهد بود.

حضرت على علیه‌السلام عرض کرد: هر چیزى که از خدا به ما مى‌رسد، به واسطه‌ی شماست. آنگاه رسول خدا صلى‌الله علیه و آله و سلم رو به جعفر بن ابى طالب نمود و فرمود: مى‌خواهى به تو نیز خبرى و بشارتى بدهم؟ جعفر عرض کرد: آرى! یا رسول اللّه! پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: همین حالا که جبرئیل نزد من بود به من اطّلاع داد آن کسى که از قائم ما حمایت مى‌کند از نسل تو خواهد بود؛ آیا او را مى‌شناسى؟ جعفر عرض کرد: نه! پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله و سلم فرمود: او کسى است که چهره‌اش طلایى و دندان‌هایش مرتب و شمشیرش آتش‌بار است، به ذلّت داخل کوه مى‌شود،  و به عزّت از آن خارج مى‌گردد، در حالى که جبرئیل و میکائیل او را حمایت مى‌کنند.

آنگاه حضرت صلى‌الله علیه و آله و سلم رو به عبّاس نموده فرمود:  مى‌خواهى تو را نیز از خبرى آگاه سازم؟ عبّاس عرض کرد: آرى! اى رسول خدا! حضرت صلى‌الله علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل به من گفت: واى از آنچه اولاد تو، از فرزندان عبّاس مى‌بینند. عبّاس عرض کرد: آیا از نزدیکى با زنان خوددارى کنم؟ حضرت صلى‌الله علیه و آله و سلم فرمود:  خداوند آنچه را که مقدّر کرده است، خواهد شد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه