در بزم باصفای محبت ملال نیست؛ فیضالله نکویی
سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۵۵ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
در بزم باصفای محبت ملال نیست
آنجا کسی ز دست کس آزرده حال نیست
از بخت سرخوشم که به هر سو گذر کنم
نقشی به غیر روی توام در خیال نیست
امروز اگر که هست تو را دست همتی
نیکی به خلق کن که فردا مجال نیست
آخر فسرده از دم پاییز میشوی
ای گل بهار حسن تو هم بیزوال نیست
بال و پری شکست گر از سنگ غم چه باک
سیمرغ عشق و عاطفه محتاج بال نیست
بار درخت عاطفه خرمدلی بود
در باغ عشق و معرفت این میوه کال نیست
کسب کمال کن تو «نکویی» نه کسب مال
سرمایهای برای تو همچون کمال نیست
فیضالله نکویی
از وبلاگ محمد مرفه