در گلویم مانده بغضی ای خدا؛ وحید شیردستیان
شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۳۶ ب.ظ
بسمالله الرحمن الرحیم
در گلویم مانده بغضی ای خدا
میکنم اینک سکوت پر صدا
دست حسرت میخورد بر سینهام
این چنین است روزگار بیحیا
تا که دست عاشقی دادم به کس
بوی غربت آمد و گشتم جدا
قصد آن دارم شوم همراه غم
شاید او کمتر زند ضربه به ما
سوی دیگر میروم از این دیار
تا نخورده غم به گردن از قفا
وحید شیردستیان
* منبع: وبلاگ محد مرفه