دست از طلب ندارم تا این‌قَدَر بخوابم؛ مهدی استاداحمد :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

 مهدی استاداحمد

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

دست از طلب ندارم تا این‌قَدَر بخوابم

بگشای در به رویم تا پشت در بخوابم

[این بیت تصویری است. خود شاعر باید با دست نشان بدهد که منظورش از این‌قدر دقیقاً چقدر است]

 

در طول روز خوابم، مانند جوجه چرتی

آیا شود که یک‌شب مثل بشر بخوابم؟

 

گویند روی معشوق تا یک‌نظر حلال است

آن یک‌نظر حرامم، تا یک‌نظر بخوابم

 

هرکس به قصد کاری با کَس رَوَد به ویلا

اما مرا به ویلات یک‌‌شب ببر بخوابم

 

همواره وقت دیدار گل می‌خری برایم

یک‌بار هم، عزیزم، بالش بخر بخوابم

 

وقتی خمارِ خوابم کی بی‌قرارِ عشقم

حتی شب عروسی من تا سحر بخوابم

 

گفتی: به روزگاری مهری نشسته، گفتم:

بیرون نمی‌توان کرد، اما اگر بخوابم

 

فرقی ندارد اصلاً پهلو و تاقبازش

من حاضرم، عزیزم، حتی دمر بخوابم

 

وقتی که مستِ خوابم با جمله‌های بی‌ربط

در چرت و پرتِ الفاظ مانند بیت فعلی(!)

 

آن‌قدر در ترافیک خوابیده‌ام، که دیگر

در راه می‌توانم مثل فنر بخوابم

 

از چارراه سیروس تا مولوی... که سهل است

از بندر گناوه تا رامسر بخوابم

 

من در تلاشِ خوابم، هِی بوق می‌زنی تو

بگذار یک‌دقیقه، ای بی‌پدر، بخوابم

 

حتی اگر که ماشین با من کند تصادف

بعد از دو ثانیه مکث روی سپر بخوابم

 

در سینما همیشه وقتی که فیلمِ طنز است

ششصد نفر بخندند من یک‌نفر بخوابم

 

هر وقت بار دیدم بر دوش باربرها

گفتم که کاش چون بار بر باربر بخوابم

 

ایران و آنگولا را شاید کمی ببینم

اما زمان پخشِ ایران - قطر بخوابم

 

در طول روز وقتی چون اسب گرم کارم

حق مسلّم ماست شب مثل خر بخوابم

 

مگشای تربتم را بعد از وفات و منگر

تا اندرون قبرم من بیشتر بخوابم

 

همواره قبل خفتن دنبال قرص خوابم

حتی اگر کنارِ قرص قمر بخوابم

 

هر دکتری که رفتم جز وحشتم نیفزود 

هفتاد و شش پرستار رفتند وَر به خوابم

 

وقتی که نیمه‌ی شب یک شعر می‌نویسم

صد بار می‌روم تا روی اثر بخوابم

 

تا صبح می‌توانم در وصف خواب گفتن

نزدیک پنج صبح است، باید دگر بخوابم

 

مهدی استاداحمد

 

 

* منبع: سایت دفتر طنز حوزه ی هنری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه