دوا یا دعا؟
این روزها میپرسند چه چیزی از ما در برابر ویروس ناشناخته و موذی کرونا حفاظت میکند؟ و اگر گرفتار شدیم چه چیزی ما را از شر آن میرهاند؟
پاسخ آن است که همهی کارها در جدول تقدیر الهی جای میگیرند و روابط درونی خانههای این جدول را نیز همو تدبیر میکند. خداوند است که بیماری و ناخوشی و ناداری ما را تقدیر میکند و هموست که به تعبیر پیامبر و خلیلش، حضرت ابراهیم علیهالسلام شفا میبخشد. (۱)
نکته این است که خدا به عنوان مدیر مدبر هستی، به این کارها روال داده و برای هر رخداد زیبا و زشتی، فرآیند و عوامل و اسبابی معین نموده است. اگر میخواهی به آسمان پرواز کنی نیاز است راه آن را بیابی و اگر میخواهی نانی به کف آری، باید فرا بگیری که چگونه بذر بپاشی، هر چند ابر و باد و ماه و خورشید نیز باید به کار باشند.
بدینسان پیدایی بیماری در طبیعت و رخنه به پیکر انسان، نیز روالی مشخص و رویارویی با آن نیز فرآیندی معین دارد. ما میتوانیم با شناخت این دو روال و فرآیند، راه خود را بیابیم و برگزینیم. میتوانیم در جدول تقدیر الهی، از خانهی بیماری بگریزیم و به درون خانهی عافیت درآییم. میتوانیم همانند امیر مومنان علی علیهالسلام از کنار دیواری کج به کنار دیواری استوار کوچ کنیم و همچو او بگوییم که از قضای الهی به تقدیر او پناه بردهایم. (۲) آری از سنت واژگونی دیوار کج به ایستایی دیواری مستحکم پناه ببریم که مطابق سنت الهی فرو نمیریزد.
خوشبختانه خداوند بسیاری از این سنتها و روالهای زندگی را به انسان آموخته است. خدای رحمان، همهی نامها را به نخستین انسان آموخت (۳) و شناخت ادیان و ابدان را یکجا در اختیار او نهاد. انسان بینا میداند که چگونه خود را از گزند هر شر و نیش هر مار دور بدارد و از کورهراههای زندگی خود را به مقصد برساند. او از راهنمایان منصوب خداوند فراگرفته که نخستین گام در برابر هر بیماری، پیشگیری و دوری از هر چیزی است که زمینهساز یا تشدیدکنندهی آن میباشد. (۴) با این همه اگر گرفتار بیماری شد، آنگاه باید از کسانی بهره گیرد که در جدول هستی، وظیفهی درمان را بر دوش گرفتهاند. وقتی خداوند به پیامبرش فرمان میدهد که برای درمان باید به طبیب مراجعه کند و پس از معالجه، خداوند شفا میدهد (۵)، میفهمیم که دوا و درمان نیز در جدول تقدیر الهی جای دارند (۶) و هر بیماری، دوا و راه چارهای دارد (۷) هر چند ممکن است همهی آدمیان آن را ندانند.
بیماری را خداوند در طبیعت نهاده و دوای آن را نیز پدید آورده اما شفای حاصل از آن را در دست قدرت خویش نگاه داشته است. او این همه را در جدول تقدیر خود جای داده است. در این جدول کلان، خانهای ویژهی دعا و ارتباط معنوی با واسطه و بیواسطه با خداست که بر تقدیر نیز حاکم است.
این بدین معنا نیست که تنها راه همین است، بسی ممکن است که راههای دیگر هم گشوده باشد اما نه برای همه و نه همیشه.
آنجا که حکمت خدا اقتضا میکند، درها همچون درهای قفلشده در خلوت عزیز مصر یک به یک گشوده میشود و یوسف را میرهاند. گرفتار مضطری را که از مال خویش بگذشته و آن را صدقه داده است، نجات میبخشد؛ و به کسی که آسایش را از خود رانده و عبادتی افزون بر واجبات بر دوش خویش نهاده؛ نظر عنایتی فراتر از قانونهای متعارف مینماید.
آنجا که نیز فردی از فرط فشار و لاعلاجی، ندای کمک بر میآورد و مستقیم و خالصانه خدا را میخواند، یا حجتهای او را به شفاعت میآورد، رحمت خدا چنان به جوشش در میآید که فرشتگان و محبان و محبوبان خود را مامور فریادرسی او میکند؛ و این همه را نه نیازی به راندن و دور کردن دیگر زائران برای دستسودن بر عتبه است و نه حتی حضور فیزیکی در آستان حجج الهی. کافی است منقطع و متصل شوی؛ منقطع از غیر خدا و متصل به همو.
بوسهزدن و دستسودن به درگاه و عتبه حجتهای راستین الهی، ابراز محبتی ریشه کرده در درون است و نه طریقتی برای شفا یافتن. شفا را خدا به شفاعت روح پیشوای معصومی عطا میکند که بر این باوریم زنده و نزد هر دل حاضر است؛ خواه پیکر مبارک این روح خدایی در میان ضریح سیمین و زیر گنبد زرین باشد یا در بقیع خاکآلود تفتیده از ستم ناصبیان.
آری، آن مضطر بریده از همه چیز چون شفا مییابد، امیدبخش دیگر کسانی میشود که خود را در فرآیند عادی درمان درآوردهاند اما در میانهی جبر و اختیار، و بیاطلاع از کارآمدی قطعی دارو و پزشک، از یاد نبردهاند که مدبر و مقدّر هستی کس دیگری است. خدایی که محدود به سنتهایی که خود برای جریان عادی زندگی بشر مقرر کرده نیست و در میانهی آنها گرفتار نگشته است. او خدایی دستبسته و در کنار بنشسته نیست، او خالق قادر مطلق است، با دستانی گشاده و پرتوان که پدید میآورد و ره مینماید و میرهاند. او خدایی با علم و مهر و قدرت است و البته رحمت گستردهاش در گسترهی حکمت او جای میگیرد؛ و سازگار کردن این دو در هنگامهی درد و درمان هزاران انسان، تنها از خدایی بر میآید که رحیم و حکیم و علیم و قدیر است.
چکیدهی سخن آن که بیماری را خداوند در طبیعت نهاده و دوای آن را نیز پدید آورده اما شفای حاصل از آن را در دست قدرت خویش نگاه داشته است. او این همه را در جدول تقدیر خود جای داده است. در این جدول کلان، خانهای ویژهی دعا و ارتباط معنوی با واسطه و بیواسطه با خداست که بر تقدیر نیز حاکم است. (۸)
پینوشت:
۱. وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفینِ (سورهی شعراء، آیهی ۸۰).
۲. إن أمیر المؤمنین علیهالسلام عدل من عند حائط مائل إلى حائط آخر، فقیل له، یا أمیرالمؤمنین أتفرّ من قضاء الله؟ فقال: أفر من قضاء الله إلى قدر الله عز و جل. توحید صدوق: ص ۳۶۸، حدیث ۸.
۳. وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ. (سورهی بقره، آیهی ۳۱)
۴. الحمیة رأس الدواء (طبّ الائمه: ص ۴)/
۵. الإمام الصادق (علیهالسلام) :إن نبیا من الأنبیاء مرض، فقال: لا أتداوى حتى یکون الذی أمرضنی هو الذی یشفینی، فأوحى الله تعالى إلیه: لا أشفیک حتى تتداوى، فإن الشفاء منی. (مکارم الاخلاق: ص ۳۶۲).
۶. رسول الله (صلیالله علیه و آله): الدواء من القدر، و هو ینفع من یشاء بما شاء. (میزان الحکمه: ج ۳، ص ۲۶۰۶، عنوان «القدر»).
۷. رسول الله (صلىالله علیه و آله): تداووا فإن الله تعالى لم ینزل داء إلا و قد أنزل الله له شفاء، إلا السام و الهرم. (میزان الحکمه: ج ۲، ص ۹۴۰، باب «لکل علة دواء».
۸. ر. ک: کافی، ج ۲، ص ۴۶۹ (باب ان الدعاء یرد البلاء و القضاء).
منبع: پایگاه حدیث نت
اِاِاِ؟! شما که هنوز وبلاگتون فعاله!
خدا قوت
اعیاد رجبیه و شعبانیه رو خدمتتون تبریک میگم.