راه‌های آگاه‌شدن از احوال اموات در برزخ چیست؟ :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

پرسش

چگونه می‌توان از احوال اموات خود در عالم برزخ آگاه شد؟

پاسخ اجمالی

عالم برزخ حد فاصل بین دنیا و قیامت است که احکام و نظام مخصوص به خود را دارد. انسان تا زمانی که در دنیای مادی است با ابزار مادی، توانایی برقراری ارتباط با اهالی برزخ را ندارد و تنها از طریق معصومین (انبیاء و امامان) با مراجعه به کلمات آنان است که می‌تواند به اطلاعات جامع و مطمئنی از آن‌چه در آن‌جا می‌گذرد، دست یابد.

البته می‌توان از طریق راه‌هایی که در ذیل می‌آید با برزخیان ارتباط برقرار کرد:

۱- تهذیب نفس و سیر و سلوک شرعی به حدی که باعث رهایی جان از تعلقات مادی گردد، در این راه شخص سالک به اندازه و ظرفیت وجودی خود می‌تواند از احوال مردگان باخبر گردد و از اطلاعات محدودی آگاهی یابد.

۲- احضار ارواح، این راه علاوه بر مشکلاتی که دارد طبق نظر برخی از فقها، از نظر شرعی حرام است.

پاسخ تفصیلی

"برزخ" حد فاصل و حایل و واسطه میان دو چیز (ماده و روح،...) است و "عالم مثال" را از آن جهت عالم برزخ می‌‏گویند که حد فاصل میان اجسام کثیفه (مادی) و عالم ارواح مجردّه و حد فاصل میان دنیا و آخرت می‌‏باشد.[۱]

در نظام هستى عوالم گوناگونى هست که هر کدام داراى احکامى می‌‏باشند. این احکام به لحاظ تفاوت عوالم، با یکدیگر فرق دارند، مثلاً عالم ناسوت یا طبیعت، احکام مخصوص به خود دارد و عالم برزخ احکام مختص به خود. آدمى براى ورود و درک شهودى آن عوالم، باید به صورتى تبدل یابد که بتواند چنین ظرفیتى را پیدا کند. به همین جهت است که انسان با مرگ به تحولى دست می‌‏یابد تا بتواند به عالم برزخ وارد گردد؛ و تا چنین تحولی در او ایجاد نشود نمی‌تواند به طور کامل با برزخ و اهالی آن ارتباط برقرار کرده و از احوال آن‌ها آگاه شود و بر مبنای همین تفاوت درجه‌ی عوالم است که برخى از انسان‌‏ها بر اثر انجام یک سلسله اعمال و آداب و قدم‌گذاشتن در وادى سیر و سلوک، ظرفیت فهم و ادراک عوالم بالاتر را در همین دنیا و قبل از مرگ و قیام قیامت احراز کرده، بسیارى از حقایق بر آن‏ها منکشف می‌‏گردد. البته علم به کنه و ماهیت آن حقایق بسیار محدود است؛ مگر براى عده‌ی کمى که با سلوک عملى در همین دنیا به آن عالم راه یافته باشند و علم اجمالى آن‌ها به علم تفصیلى تبدیل شده باشد؛ از این رو، سنخیّت و چگونگى بدن‌‏هاى برزخى و... و نعمت و عذاب‌‏هاى آن براى ما به صورت کامل و دقیق روشن نیست؛ در عین حال از مجموعه‏ى آیات و روایات و تحلیل‌‏هاى عقلى می‌‏توان دورنما و کلیاتی از نعمت‌‏ها و عذاب‌‏هاى برزخى و قیامت ارایه نمود.[۲]

بنا بر آن‌چه بیان شد یک راه آگاه‌شدن از احوال برزخیان تهذیب نفس و بریدن از دنیای فانی است.

راه دیگری که ارتباط با اموات را در عالم برزخ را ممکن می‌کند احضار ارواح است. احضار روح و ارتباط با ارواح، امری ممکن است، یعنی از نظر عقل محال نیست و می‏شود کسانی پیدا شوند که بتوانند با روح فردی ارتباط برقرار کنند.

برای وضوح بیشتر سخن به چند مسئله اشاره می‏کنیم:

۱- انسان از دو بُعد جسم و روح تشکیل شده است؛ جسم بعد از مرگ، جزئی از خاک شده اما روح سر از افلاک درمی‌‏آورد و برای همیشه باقی می‏ماند و تا قیامت در عالم برزخ به سر می‏برد. و از آن‌جا که روح، یک امر مادّی نیست، محدودیت ماده را ندارد و به سان اشعه‌ی خورشید که از ورای شیشه و ابر به داخل اتاق و منزل می‏تابد و هیچ کدام از آن‌ها نمی‏تواند مانع از حضور و حرکت حیات‌آفرین ذرّات آن شود، می‌تواند در همه‌جا حاضر شود.[۳]

۲- طبق آیات و احادیث[۴] فراوان این حقیقت به اثبات ‏رسیده است که می‏توان با ارواح ارتباط برقرار نمود و ارواح نیز می‏توانند با افراد صحبت کنند، همان طور که رسول خدا(ص) با کشته‌شدگان قریش (که آن‌ها را در چاه بدر انداختند) صحبت کرد و به آن‌ها فرمود: "شما چه بدهمسایگانی برای رسول خدا بودید...". و در پاسخ به اعتراض عمر که این کار را بی‌فایده انگاشت فرمود: "ساکت شو ای پسر خطاب، سوگند به خدا که تو از آن‌ها شنواتر نیستی!".[۵]

امیرالمؤمنین علی(ع) نیز بعد از جنگ جمل با کشته‌شدگان، صحبت نمود.[۶]

پس اصل امکان ارتباط با ارواح غیر قابل انکار است. بالاتر این که هر یک از ما در عالم خواب بارها با ارواحی که می‏شناخته‌ایم (مثل اقوام فوت‌شده) ارتباط برقرار نموده و صحبت کرده‏ایم، و شاید از حوادث آینده خبر داده‏اند. این‏ها همه شواهدی بر امکان ارتباط با ارواح و احضار آن‌ها است.

در این‌باره، تجربه‌ی بزرگ مفسّر و قرآن‌شناس قرن، حضرت علامه طباطبایی(قدس) و نیز برادرش علامه سیدمحمدحسن الهی طباطبایی بهترین مؤید است. ایشان روح پدر و مادر خود را احضار کرده و گزارش‏های نهانی از این جهان را گرفته بودند که این قضیه را می‏توانید در کتاب مهر تابان مطالعه کنید.[۷]

۳- این نکته قابل انکار نیست که در برخی مواقع، اجنه یا شیاطین خود را، به جای روح شخص معینی جا زده، و ما را فریب دهند (همان‌طور که از برخی جلسات ارتباط با ارواح نقل شده است) پس همیشه ارتباط با ارواح درست نبوده و برخی مواقع دروغ می‏باشد، علاوه این احتمال وجود دارد که برخی از افراد شیاد نیز از طریق ارتباط با جن و تسخیر جن، و حتی با استفاده از قوه‌ی تخیل و تردستی بعضی کارها را انجام دهند و چنین وانمود کنند که روح را احضار نموده‏اند که انسان هوشیار و آگاه، باید توجه داشته باشد و فریب آنان را نخورد.

۴- هرچند احضار روح، حقیقت دارد، اما در صورتی می‌توان به یافته‌ها و آگاهی‌ها و... اطمینان داشت که این احضار توسط انسان‌هایی انجام پذیرد که در این راه با مبارزه‌ی نفس و تهذیب آن، به این مقام نائل گشته‌اند نه این که با تحمل ریاضت‌های بسیار مشکل غیرشرعی به چنین قدرتی دست یافته باشند که در این صورت این راه‌ها از اعتبار برخوردار نیستند و اعتمادی هم به آن‌ها نیست.

البته باید متذکر گردیم که برخی از فقها  احضار ارواح را حرام شمرده شده اند.[۸]

در مجموع آن‌چه بیان شد و با توجه به این‌که نظام عادی خلقت بر این مبنا است که زنده‌ها تنها از طریق وحی می‌توانند به اطلاعات جامع و مطمئنی از احوال برزخ و قیامت دسترسی پیدا کنند و راهی مستقیم برای آگاهی از احوال اموات ندارند پس راه‌هایی که اشاره کردیم، قابل تمسک و استفاده‌ی طبیعی نمی‌باشند و به طور دقیق و تفصیلی نمی‌توانند ما را به وضعیت همه‌ی اموات رهنمون باشند و تمام جزئیات نعمت‌های آن‌ها و عذاب‌هاى آن‌ها را تبیین نمایند؛ و این به دلیل همان تفاوت ذاتی دو عالم است. در عین حال از مجموعه‏ى آیات و روایات مى‏توان دورنما و اطلاعات محدودی از حال و هوای مردگان را با توجه به اعمال و کردارشان در این دنیا به دست آورد و یا در برخی موارد خاص از راه ارتباط با ارواح توسط افراد خاص مطمئن و درست‌کار می‌توان به آگاهی‌هایی دست یافت.

 

پ.ن:

[۱]. ر.ک: سید جعفر سجادى، فرهنگ علوم فلسفى و کلامى، چاپ ۱۳۵۷؛ نثر طوبى یا دایرة المعارف لغات قرآن.

[۲]. محمد رضا کاشفى، خدا شناسى و فرجام ‏شناسى، ص ۱۰۰، اقتباس از سوال ۹۳۹.

[۳]. مکارم شیرازی، ناصر، عود ارواح، ص ۶۳ و ۱۳۰

[۴]. مثلا؛ صالح با ارواح قوم خویش سخن گفت، اعراف آیه ۷۷ – ۷۹، یا شعیب با ارواح گذشتگان سخن می‌گوید، اعراف آیه ۸۵ – ۹۳، همچنین پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم با ارواح انبیا سخن گفته است، زخرف آیه ۴۵ . یا در بقیع با ارواح مردگان به سخن پرداخت. نک: طبقات ابن سعد ج ۲ – ص ۲۰۴ – سیره ابن هشام ج ۱ ص ۴۵۳. امیرالمومنین زمانی که از صفین برمی‌گشت در کنار قبرستان کوفه ایستاد و فرمود ای ساکنان خانه‌های وحشت‌زا و نقاط فقر و گورهای تاریک؛ ای هم‌آغوشان با خاک و دورماندگان از وطن! ای مظاهر وحشت و ترس! شما بر ما سبقت گرفتید و ما به شما می‌پیوندیم. من شما را آگاه می‌سازم خانه‌های شما تصاحب شد، همسران‌تان ازدواج کردند، ثروت‌هایتان تقسیم شد، چه خبری پیش شماست؟ و آن‌گاه رو کرد به یاران و فرمود اگر به آنان اجازه داده می‌شد که سخن بگویند جواب می‌دادند که بهترین توشه تقوا است. نهج البلاغه خطبه ۱۷۹. نک: سبحانی، جعفر، اصالت روح.

[۵]. بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۵۴، چ آخوندی.

[۶]. حسینی طهرانی، معادشناسی، ج‏۲، ص ۲۴۲.

[۷]. حسینی تهرانی محمد حسین ،مهر تابان، (درباره زندگی علامه طباطبایی).

[۸]. « و یلحق بذالک [السحر] استخدام الملائکة و احضار الجن و تسخیرهم و احضار الارواح و تسخیرها و امثال ذالک ...» تحریر الوسیلة، ج ۱؛ المکاسب المحرمه، مسئله ی، ۱۶.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه