کیمیا

قصه کم عقلی زنان   قصه کم عقلی زنان که دربعضی متون دینی بدان اشاره شده  الزاماًبه عنوان یک عیب نیست بلکه یک ویژگی است که مثل سایر ویژگی های زن که درجای خود درست استدرواقع سخن دین درمباحث انسان شناسی بر چربش قوه احساس برتعقل درزنان است  که این با توجه به آنچه که خلقت بردوش زن نهاده است بسیار بجا میباشد وهمانطور که گفتم الزاماً یک عیب  نیبست براستی اگر زنان خصیصه افزونی احساسات دروجودشان نبود ومثل بسیاری ازمردها نگاه احساسی کمتری به زندگی داشتند کدام یک ازما مردها به سلامت ازمرحله کودکی به بزرگی میرسیدیم  این زن احساسی است که –بخاطر همین قوت احساس وضعف نسبی تعقل درقیاس با مردان- همواره ازهر چیز کم خطری هراسان است ولذا همواره به فکر امنیت کودک خویش است همین ریز بینی ودقت درامور غیر کلی –یاد آور شوم که تعقل یعنی تفکر درامور کلی –باعث می شود که بهداشت وزیبایی خانه درزندگی خانوادگی تضمین شود وباز همین غلبه احساس درزن است اوراپابند زندگی میکند وخود جوش به اداره امور منزل وبچه ها وامیداردوبازهمین خصیصه است که امور تجملی زندگی رابرای زن مهم جلوه میدهد وباعث می شود که غریزه شهوت مرد با خودآرایی زن تامین شود این زن احساسی است که نیمه شب با کمترین حرکت فرزند شیر خوارش بیدار میشود واین غلبه احساس است که اوراوامیدارد نیمه شبان سراغ فرزندانش برود تا مبادا پتو ازرویشان کنار نرفته باشد و......درواقع اگر زن را ازآنجهت که خالق آفرینش برایش برنامه چیده است نگاه کنیم خواهیم دید که برای انجام وظیفه مادری وهمسری –که اتفاقا حتی خصوصیات اندام بدنی اونیز درهمین راستا شکل گرفته شده است – واقعا باید همین روحیات زنانه احساسی رابابد داشته باشد گرچه ما مردان درزندگی بدلیل کم بینی  وعدم دقت این تفاوت وظیفه وتوانایی رافراموش میکنیم وانتظار داریم آنها نیز مثل ما بتوانند امور کلی وجدی زندگی راهمانند ماببینند  واگر بیشتر به ماروبدهند حتماً انتظار خواهیم داشت که مانند ما کارهای سنگین مردانه راانجام بدهند میخواهم بگویم همانطور که کم توانی بدنی زن ؛ضعف وکوچکی جثه او؛ نداشتن موی پرپشت درصورت نداشتن بازوی قوی واندام پیچیده و....برای زن عیب نیست غلبه احساسات برنحوه تفکر اوهم عیب نیست  واتفاقا درستش همین است.البته اگر ما این ملاک دیدن را-یعنی اززاویه نگاه خالق –رارها کنیم مسلما همه این امور عیب محسوب خواهد شد چندانکه جنبش های فمینیستی قرن حاضر آنقدر برهمسانی حقوق ووظایف زن مرد پافشاری کرده ومیکنند که کاررابه اینجا رسانده اند که  چند صباحی دیگرخواهند خواست که بارداری وشیر دهی راهم به طور مساوی بین زن ومرد تقسیم کنندتعجب نکنید وقتی درحقوق خانوادگی به دنبال گرفتن حق طلاق؛حق ازدواج باچند مرد حق داشتن امور مهم سیاسی ونظامی ؛شرکت درمسابقات ورزشی مردانه مثل کشتی ؛وزنه برداری ؛کشتی کج؛بوکس- که هیچ تناسبی با اندام وشرایط بدن زن ندارند-و...هستند بعید ندانید که چند صباح دیگر به ویژه بارشد دانش پزشکی وژنتیک به جایی برسند که خواهان احاله وظیفه شریف بارداری وشیر دهی به مردان بشوند.بنابراین درمباحث اینگونه ای مهم آن است که ببینیم اول تعریف شما اززن چیست وبا چه دیدی به اومینگرید وادعای نگارنده این سطور آن است که اگر تعریف اسلام اززن ووظیفه اورادرست بفهمیم بسیاری ازایراداتی که درباره حقوق وتکالیف زن به اسلام میگیرند حل خواهد شد راستی نظر شما چیست؟