سبب برترى
دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۸۹، ۰۳:۳۲ ق.ظ
نقل است که جنید(1) مریدى داشت که او را از همه عزیزتر مىشمرد و گرامىاش مىداشت . دیگران را حسد آمد. شیخ از حسادت دیگر مریدان، آگاه شد. گفت: «ادب و فهم او از همه بیشتر است. ما را نظر در آن «ادب و فهم» است . امتحان کنیم تا شما را معلوم گردد .»فرمود تا بیست مرغ آوردند و گفت: «هر مرغ را، یکى بردارید و جایى که کسى شما را نبیند، بکشید و بیاورید.» همه برفتند و بکشتند و باز آمدند، الا آن مرید، که مرغ را زنده باز آورد.شیخ پرسید که چرا نکشتى؟ گفت: «شیخ فرموده بود که جایى باید مرغ را کشت که کسى نبیند، و من هر جا که مىرفتم حق تعالى مىدیدم.»شیخ رو به اصحاب کرد و گفت: «دیدید که فهم او چگونه است و فهم دیگران چون؟»همه استغفار کردند و مقام آن مرید را بزرگ داشتند.(2)پ.ن:1- ابوالقاسم، جنید بن محمد بن جنید، ملقب به سیدالطائفه، از بزرگان و مشاهیر عرفان است. اصلش از نهاوند و مقیم بغداد بود. وى خواهرزادهی سرى سقطى(3) است. سى بار پیاده به حج رفت. پایهی طریقت و شیوهی عرفانى او «صحو» یعنى هشیارى و بیدارى است؛ بر خلاف پیروان بایزید بسطامى که «سکر» یعنى ناهشیارى را پایهی طریقت خود قرار دادهاند. وى در طریقت عرفانى خود، سخت پایبند شریعت بود. اکثر سلسلههاى عرفانى، خود را به او منسوب مىکنند. جنید، در سال 297 ه.ق درگذشت. 2- گزیده تذکرة الاولیاء، ص 299 298، با اندکى تغییر در واژگان . ?3- سرى سقطى اهل بغداد است. نمىدانیم اصلا کجایى بودهاست. وى از دوستان و همراهان بشر حافى بوده است. سرى سقطى اهل شفقت به خلق خدا و ایثار بوده است. ابن خلکان در «وفیات الاعیان» نوشته است که سرى گفت: سى سال است که از یک جملهی «الحمدلله» که بر زبانم جارى شد استغفار مىکنم. گفتند: چگونه؟ گفت: شبى حریقى در بازار رخ داد، بیرون آمدم ببینم که به دکان من رسیده یا نه؟ به من گفته شد به دکان تو نرسیده است. گفتم: الحمدلله. یکمرتبه متنبه شدم که گیرم دکان من آسیبى ندیده باشد، آیا نمىبایست من در اندیشهی مسلمین باشم؟! سعدى به همین داستان (با اندک تفاوت) اشاره مىکند آنجا که مىگوید: شبى دود خلق آتشى برفروخت شنیدم که بغداد نیمى بسوخت یکى شکر گفت اندر آن خاک و دود که دکان ما را گزندى نبود جهاندیدهاى گفتش آى بو الهوس تو را خود غم خویشتن بود و بس؟ پسندى که شهرى بسوزد به نار اگر خود سرایت بود بر کنار؟ سرى شاگرد و مرید «معروف کرخى» و استاد و دائى جنید بغدادى است، سخنان زیادى در توحید و عشق الهى و غیره دارد، و هم او است که مىگوید: عارف مانند آفتاب بر همهی عالم مىتابد و مانند زمین، بار نیک و بد را به دوش مىکشد و مانند آب مایهی زندگانى همهی دلها است و مانند آتش به همه پرتوافشانى مىکند. سرى در سال 254 یا 250 در سن نود و هشتسالگى درگذشته است. (آشنایی با علوم اسلامی (کلام- عرفان- حکمت عملی)/ استاد شهید مرتضی مطهری)منبع:http://www.kimiaweb.blogfa.com