شبی که دیدهی خود پرستاره میکردم؛ حضرت مسلم (ع)؛ علی ناظمی
يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۱:۴۸ ب.ظ
بسم الله الرحن الرحیم
شبی که دیدهی خود پرستاره میکردم
برای غربت دل فکر چاره میکردم
به دانههای چو تسبیح اشک در دستم
برای آمدنت استخاره میکردم
نماز عاشقی من شکسته شد اما
سلام بر تو ز دارالعماره میکردم
من از محلهی آهنگران بیاحساس
گذر نمودم و دل پر شراره میکردم
یکی سفارش تیر سه شعبهای میداد
دعا برای سر شیرخواره میکردم
غریبتر ز دلم روزگار چون میخواست
به کودکان غریبم اشاره میکردم
علی ناظمی