شرح مناجات شعبانیه (به بهانهی ماه عزیز شعبان)؛ قسمت هفتم
شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۱، ۰۱:۴۰ ق.ظ
اِلهی اِنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْزُقُنی؟ وَ اِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُنی؟ اِلهی اَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ.
معبود من! اگر تو محرومم کنی، کیست که روزیَم دهد؟ و اگر تو خوارم نمایی چه کسی یاریم خواهد کرد. معبود من! از غضب تو و فرود آمدن خشم تو به تو پناه می برم.
نکاتی از این فراز:
1. خداوند، تنها روزیرسانِ بنده است.
2. عزّت به دست خداست.
3. بهترین پناه از غضب خدا، خود خداوند است.
اِلهی اِنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْزُقُنی؟
خداوند صاحب روزی
رزق به دو گونه است: رزق مادی و رزق معنوی. رزق مادی همانند: آب، خاک، غذا، لباس، خانه، بهرهداشتن از زیبایی ظاهر و همانند آنها و رزق معنوی همانند: علم، تقوی، عرفان، آبرو، عزت در میان اجتماع و همانند آنها. در این فراز از مناجات نیز که در واقع جلوهای از توحید ناب، متجلی شده است، تمامی رزقها، به حقتعالی منتسب شده و اینکه روزی تنها به دست اوست، تا آنجا که اگر او بنده را از روزی محروم سازد، هرگز کسی دیگر نمیتواند به او روزی برساند. در قرآن کریم این گونه به این امر، اشاره شده است:
قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ اْلأَبْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ اْلأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلا تَتَّقُونَ.(یونس: 31): بگو! چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی میدهد؟ چه کسی است که به شما چشم و گوش عطا میکند؟ چه کسی، از مرده زنده و از زنده مرده برمیانگیزد؟ و چه کسی تدبیرِ امور را به عهده دارد؟ خواهند گفت: خداوند. پس بگو! چرا تقوی پیشه نمیکنید.
و در جای دیگر نیز میفرماید: «إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ؛ همانا روزیدهنده، تنها خداست که صاحب قدرت و اقتدار ابدی است.»(ذاریات: 58)
چنان پهن خوانِ کَرَم گسترَد
که سیمرغ در قاف قسمت خورَد
مهیا کنِ روزیِ مار و مور
اگر چند بی دست و پایند و زور
سعدی
و عارف شوریدهی همدان، باباطاهر نیز چنین سروده است:
کریمی که مکانش لامکان بی
صفا بخش تمام گُلرخان بی
نگه دارندهی روز و شبِ خَلق
به هر جنبندهای روزیرسان بی
گرچه مراد از رزق در آیات فوق، میتواند شامل مادی و معنوی باشد –که فقط به دستِ خداوند است- اما مناسب است در غالب دو آیهی دیگر، به دو نوع از رزق معنوی نیز اشاره شود که آنها نیز، تنها در اختیار خداوند بزرگ بوده و پروردگار، آنها را نیز از ناحیهی خود میداند.
در آیهی اول، حق تعالی، نعمت و روزی معنوی بزرگ تزکیهی نفس را، که نصیب بندهای میشود، از عنایات خود، در حق بنده دانسته و چنین میفرماید: وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکی مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَ لکِنَّ اللّهَ یُزَکّی مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ.(نور: 21): و اگر فضل و رحمت و عنایت خداوند، نصیبِ شما نمیشد، احدی از شما به تزکیهی نفس و آراستهشدن به تقوی موفق نمیشدید، ولی این خداست که هر که را خواهد مُهذَّب میسازد، و خداوند شنوا و داناست.
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
حافظ
و در آیهی دیگر، رزقِ علمی را نیز که از روزیهای معنوی است، این گونه به خود منتسب میداند: «عَلَّمَ اْلإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ؛ خداوند، عالم نمود انسان را آنچه را که نمیدانست»(علق: 5) و نیز در آیهی دیگر خطاب به پیامبرش میفرماید: «وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ؛ و خداوند، آنچه را که نمیدانستی به تو تعلیم داد.» (نساء: 113)
غرض آنکه تمامی رزق و روزی -چه مادی و چه معنوی- به دست پروردگار و به اذن اوست، و اگر او کسی را از این رزق محروم سازد، روزیدهندهی دیگری وجود ندارد.
وَ اِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا الّذی یَنْصُرُنی
خداوند صاحب عزت
چون عزت از ناحیهی خداست، اگر او دریغ فرماید، بنده به جُز از خداوند صاحب عزت از چه راهی میتواند، کسبِ عزت نماید.
عزیزی که هرکز درش رو بتافت
به هر در که رفت هیچ عزّت نیافت
سعدی
و چون ذلت و خواری نیز از سوی اوست، اگر او بندهای را ذلیل نماید، چه کسی جز او میتواند، بنده را یاری رساند:
گر ز چشمِ همه خلق بیفتم سهل است
تو مینداز که مخذول تو را ناصر نیست
حافظ
چارهی ما ساز که بیچارهایم
گر تو برانی به که روی آوریم
نظامی
حکایت
مورخان نوشتهاند: در تاریخِ خلفای عباسی، اَلْقاهِرُ بِاللّه برادر الْمُقْتَدِر بِاللّهِ، تنها دو سال سلطنت کرد که خلافتش شامل سرزمینهای ایران و عراق و حجاز و مصر وسوریه و غیره میشد. گروهی از اَتراک ریختند، او را کور کردند و از خلافت عزلش کرده و اموالش را هم بردند. روزی در مسجد جامع بغداد، او را دیدند که به واسطه کوری عصایی به دست گرفته و در صف جماعت، میگردد و میگوید: رحم کنید بر کسی که دیروز بر شما حکومت میکرد و امروز به کمک شما نیازمند است(29). چه نیکو در قرآن آمده است:
قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُوءْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.(آل عمران: 26): بگو! بار خدایا ای پادشاهِ مُلکِ هستی، تو هر که را که خواهی مُلک و سلطنت عطا میکنی و از هر که خواهی، سلطنت را میگیری، و هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار میکنی. تمامِ خیر، تنها به دستِ توست. به درستی که تو بر هر چیزی توانایی.
مرو را رسد کبریا و منی
که مُلکش قدیم است و ذاتش غنی
یکی را به سر بر نهد تاجِ بخت
یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
کلاه سعادت یکی بر سرش
گلیمِ شقاوت یکی بر درش
گر آن است، منشور احسان اوست
ور این است، توقیع فرمان اوست
سعدی