شهر رویایی
جمعه, ۲۴ آذر ۱۳۹۱، ۰۳:۲۳ ب.ظ
یک شهر رویایی مهیا کن از امروز
دروازه اش را رو به من وا کن از امروز
بار سفر بردار تا با هم بکوچیم
یک جفت کفش آهنی پا کن از امروز
پیراهن چل تکه ی بغض مرا هم
در بقچه ات با رخت ها تا کن از امروز
چانه نزن یک قاب عکس کهنه کافیست
عکس مرا هم ګوشه اش جا کن از امروز
از زیر کرسی های داغ بیقراری
دستان سردم را تو پیدا کن از امروز
از خیر دنیای بدون تو ګذشتم
پس سینه ات را قد دنیا کن از امروز
این شعر ها را چشم های تو سرودند
پای کتابم را تو امضا کن از امروز
حسنا محمدزاده