شوق تو
جمعه, ۸ مهر ۱۳۸۴، ۱۰:۳۸ ب.ظ
یاحق
باز به شوق آمدم از بوی تو
از گل رخسارهی نیکوی تو
باز صبا بار دگر میدهد
بر دل زارم خبر از سوی تو
باز به جانم شرری میزند
سرو قد قامت دلجوی تو
در سر سودایی من عشق توست
در دل من، شور و هیاهوی تو
گر چه سراپا شررم از غمت
پا نکشم یک نفس از کوی تو
کاش راست بگیم، نه؟!!!!!!!!!!
* این پست توسط خانم مسیح در کیمیای میهنبلاگ ثبت شده است، که بیان نتوانسته در انتقال آرشیو کیمیا به اینجا نام نویسنده را با خودش بیاورد. تاریخ ویرایش: سهشنبه ۱۳۹۸/۰۱/۱۳