شکی مایل به یقین! :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

شکی مایل به یقین!

سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۸۵، ۰۶:۵۴ ق.ظ
 شکی موریانه مانند، مرا به مرز جنون می کشاند،آنگاه که نگاه های معنی دار از چشمان او دور می ماند.شکی مایل به یقین نفسم را بند می آورد و استخوانم را خورد میکند آنگاه که تو از حفظ عصمت و حرمت آن دیگری سخن میگویی!!!و اکنون شکی.......یقینی به اتمام رسیده مرا می کُشد آنگاه که باور میکنم تو نیز مانند دیگرانی!!و با تفالی به حافظ کمی آرام.......آرامتر...............امیدوار..هاتفی از گوشه مــــــیخانه دوشگفت ببخشند گنــــــه می بنوشعفـــــــــــو الهی بکند کار خویش مژده رحـــــــــمت برساند سروشلطــــف خدا بیشتر از جرم ماستنکته سر بسته چه دانی خمـوشاین خرد خام به میـــــــــــــخانه برتا می لعل آوردش خون به جوشگرچه وصالش نه به کوشش دهندهر قـــــــدر ای دل که توانی بکوشگوش من و حلقه گیســـــــــوی یار روی مـــــــــن و خاک در می فروشرندی حافظ نه گناهی ست صـــعببا کرم پادشــــــــــــــــــه عیب پوشداور دین شــــــــــاه شجاع آنکه کردروح قــــــدس حلقه امرش به گوشای ملک العرش مـــــــــــــرادش بدهو از خطــــــــر چشم بدش دار گوش
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه