طبع میخواهد که وصف زینب کبرى کند؛ حضرت زینب (س)؛ محمد رسولی
بسم الله الرحمن الرحیم
طبع میخواهد که وصف زینب کبرى کند
لیک، قطره کى تواند صحبت از دریا کند؟
توسن طبعم در اینجا پاى در گل مانده است
مرغ بىپَر چون سفر بر عرصهی عُنقا کند؟
نطق گویا عاجز است از شرح و ذکر وصف او
کى تواند خامه مدح آن ملکسیما کند؟
جد پاکش مصطفى، باب کبارش مرتضاست
مادرش زهرا که مدحش ایزد یکتا کند
چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یکى
ناز بر موسى بن عمران، فخر بر عیسى کند
در شهامت بود وارث بر على مرتضى
همت والاى او تفسیر «کرمنا» کند
دختر زهرا که در حجب و حیا و عصمتش
نقش مادر را به خوبى در جهان ایفا کند
در شجاعت چون حسین و در صبورى چون حسن
در عبادت پیروى از مادرش زهرا کند
دّر دریاى عفاف و گوهر گنج حیاست
عفتش یاد از حیاى مریم عذرا کند
گاه در آغوش گیرد اصغر لبتشنه را
تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا کند
گاه دلدارى دهد بر مادران سوگوار
گاه دلجوئى ز آل و عترت طاها کند
گاه آید بر سر نعش برادر از خِیم
از ته دل ناله و فریاد و واویلا کند
گاه هم گیرد ز دست دختران بىپناه
از خیام سوخته رو جانب صحرا کند
کیست چون زینب کسى کو در دیار کربلا
نالهی جانسوز او تاثیر در دلها کند؟
کیست چون زینب که با یک جلوه از نور رُخش
رخنهها در قلب موسى، در دل سینا کند؟
کیست چون زینب که در راه رواج دین حق
مو به مو برنامهی دین خدا اجرا کند؟
کیست چون زینب کسى کو در ره دین خدا
در جهان دار و ندار خویشتن اهدا کند؟
کیست چون زینب کسى کو با اسیرى خودش
خون پاک کشتگان کربلا احیا کند؟
کیست چون زینب که با تدبیر مظلومانهاش
دشمن پست و زبون را تا ابد رسوا کند؟
کیست چون زینب کسى کو در میان دشمنان
چون على مرتضى در نطق خود غوغا کند؟
کیست چون زینب که در بزم یزید بىحیا
خطبهاى ایراد کرده محشرى بر پا کند؟
کیست چون زینب که او با یک کلام آتشین
تنگ و تاریک این جهان در دیدهی اعداء کند؟
دختر شیر خدا بود و خودش هم شیر بود
کس ندیده شیر را کز روبهان پروا کند
در جهان املاء دین را کرده انشاء مو به مو
کیست چون زینب که این املاء را انشاء کند؟
پیروى باید کند از دخت زهرا و على
هر که مىخواهد که راه دین حق پیدا کند
روز محشر گر به شکوه لب گشاید بىگمان
محشرى دیگر به پا در محشر کبرا کند
دشمنانش در سقر سوزند در نار غضب
دوستانش هم مقر در سایهی طوبا کند
اى «رسولى» غم مدار از گیر و دار روز حشر
دختر زهرا اگر از راه لطف ایما کند
محمد رسولی
از وبلاگ حسینیه