طی الارض چیست؟ :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

طی الارض چیست؟ طی الارض چیست؟

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۶:۳۹ ب.ظ

پرسش

«طی الارض» چیست؟ و طبق کدام احادیث می‌توان «طی الارض» را ثابت کرد؟

 

پاسخ اجمالی

درباره‌ی حقیقت «طی الارض» نظریات گوناگونی ارائه شده است که یکی از آن‌ها نظریه‌ی «اَعدام و ایجاد» ابن عربی است. طبق این نظریه، شخص خود را در مکان مبدأ «اَعدام» و در مکان مورد نظر «ایجاد» می‌نماید. طبق نظریه‌ی دیگر، طی الارض، نقل و انتقال سریع بدن است که با قدرت بالای روحی فرد حاصل می‌شود.

به هر حال؛ هر یک از این دو نظریه را بپذیریم، باید گفت که این امر برای همه امکان ندارد و تنها برای اولیای الهی تحقق می‌یابد.

 

پاسخ تفصیلی

درباره‌ی حقیقت «طی الارض» و تبیین مفهوم و تحلیل عقلانی آن، از سوی دانشمندان نظریات گوناگونی ارائه شده است. یکی از آن نظریه‌‌ها، نظریه‌ی «اعدام و ایجاد» است که از ناحیه‌ی محی الدین عربی ابراز شده و بزرگانی نیز آن را پذیرفته‌‌اند. طبق این نظریه، شخص خود را در مکان مبدأ اعدام و در مکان دل‌خواه ایجاد می‌کند.[۱]

اصل این معنا مبتنی بر حرکت جوهری فلسفی یا مسئله‌ی تجدد امثال عرفانی است. بر اساس تجدد امثال، تمام موجودات، اعم از مادی و غیر مادی، و بر اساس حرکت جوهری، فقط موجودات مادی، بر خلاف ظاهر ثابت و آرام‌شان، هر لحظه معدوم گشته و در لحظه‌ی بعدی با فیض جدید موجود می‌شوند. به دیگر عبارت، موجودات دم به دم فیض وجود را از مبدأ هستی دریافت کرده و بدین وسیله استمرار و بقای خویش را تأمین می‌کنند، به نحوی که اگر برای یک لحظه، فیض وجود از آن‌ها دریغ گردد و این امدادهای پی در پی به آن‌ها نرسد، همگی در حالت عدم باقی خواهند ماند.

جهت روشن‌شدن مطلب، توجه به مثال روشنایی به ظاهر مستمر، ولی سیال لامپ برق، مفید است. در این مثال، لامپ برق هر لحظه با دریافت انرژی جدید از مبدأ اصلی روشن می‌شود و اگر برای یک آن، جریان برق قطع گردد و نیروی جدید نرسد، لامپ خاموش می‌شود و فضا در تاریکی فرو می‌رود. به تعبیر بهتر، لامپ برق هر لحظه و هر آن، به اقتضای تاریکی ذاتی خود، خاموش گشته و در آن و لحظه‌ی بعدی با دریافت انرژی جدید روشن می‌شود و بدین ترتیب، روشنایی به ظاهر مستمر آن ادامه می‌یابد، ولی چون این خاموش‌شدن، سریع صورت می‌گیرد، ما آن را احساس نمی‌کنیم، بلکه روشنایی لامپ را یک روشنایی ثابت تلقی می‌نماییم.

موجودات عالم نیز همین گونه‌‌اند؛ در هر لحظه معدوم می‌شوند و در لحظه‌ی بعد، با فیض جدید موجود می‌شوند، ولی از آن‌رو که این موجود و معدوم‌شدن، سریع محقق می‌شود، آن را احساس نمی‌کنیم، بلکه وجود اشیاء را یک وجود ثابت و مستمر می‌بینیم.

حال، انسانی که بر طی الارض قدرت دارد، در حقیقت، ظرف ایجاد خود را از ظرف اعدام خویش جدا می‌سازد و در یک آن، خود را از نقطه‌ای به نقطه‌ی مورد نظر، بدون آن که در دیگر موجودات تحوّلی رخ دهد و ملاک‌های مکانی و زمانی آن‌ها تغییر کند، منتقل می‌سازد. این انسان اگر طی الارض هم نمی‌کرد، هر آن و هر لحظه در حال اعدام و ایجاد بود، وقتی هم که چنین می‌کند باز هم اعدام و ایجاد می‌شود، لکن با این تفاوت که ظرف ایجادش با ظرف اعدامش فرق می‌کند. پیش‌تر در همان مکان که اعدام می‌شد، ایجاد می‌گشت، ولی حالا که طی الارض کرده، در مکان مبدأ اعدام و در مکان دیگری ایجاد می‌شود.

این خلاصه تحلیلی است که می‌توان از طی الارض بر اساس نظریه‌ی محی الدین عربی ارائه کرد.[۲]

طبق نظریه‌ی دیگر؛ طی الارض عبارت از این است که انسانی در اثر قدرت روحی عالی و بالا و در اثر ریاضت و مجاهدت با نفس، صاحب روح قوی شود و بدن او هم‌رنگ روح و تابع روح او گردد. همان‌گونه که برای روح، سیر و سلوک با سرعت زیاد و اشراف بر حقایق عالم امکان دارد، بدن نیز در تمام عوالم با سرعت زیاد انتقال یافته و حرکت کند.

طی الارضی که برای اولیای الهی تحقّق پیدا می‌کند در اثر تهذیب روح و ریاضات شرعیه‌ای است که در اثر آن، بدن هم‌رنگ با روح خواهد شد. لذا همان‌گونه که برای روح قوّتی هست برای بدن نیز آن قوّت خواهد بود.

جسم خاک از عشق بر افلاک شد

کوه در رقص آمد و چالاک شد[۳]

درباره‌ی مبانی دینی طی الارض باید گفت:

اصل جابه‌جایی اجسام در مدتی بسیار کم‌تر از حد معمول در قرآن کریم نیز وجود دارد؛ چنان‌که «عفریتى از جن گفت: من آن را نزد تو می‌آورم پیش از آن که از مجلست برخیزى و من نسبت به این امر، توانا و امینم! [امّا] کسى که دانشى از کتاب [آسمانى] داشت گفت: پیش از آن‌که چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به‌جا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر می‌کند و هر کس کفران نماید [به زیان خویش نموده است، که] پروردگار من، غنىّ و کریم است.»[۴]

هم‌چنین پیمودن پیامبر خدا(ص) از مسجدالحرام تا مسجدالاقصى، یا همان معراج پیامبر؛ از راه طی الارض بوده است.

در روایت زیر نیز به طی الارض اشاره شده است:

اسماعیل بن سهل از بعضى از یاران خود روایت کرده که گفت: من در حضور امام رضا(ع) بودم، على بن ابوحمزه و ابن سراج و ابن ابوسعید مکارى خدمت آن حضرت آمدند، على بن ابوحمزه به امام رضا(ع) عرض کرد: از پدران تو این‌طور براى ما روایت شده که: هر وقت امام از دنیا رحلت کند غیر از امامى که مثل او باشد نباید کسى سرپرستى امور او را به عهده بگیرد؟ آن‌حضرت در جواب او فرمود: «بگو بدانم آیا امام حسین(ع) امام بود یا نه؟» گفت: امام بود. فرمود: «پس چه کسى متصدى امر او شد؟» گفت: على بن الحسین(ع). فرمود: «على بن الحسین در آن موقع کجا بود؟» گفت: در کوفه به دست عبیدالله بن زیاد زندانى بود. فرمود: «پس چگونه متصدى امر پدر خود گردید و به مکان خود برگشت؟ اگر این ممکن باشد که على بن الحسین با این‌که آزاد نبود متصدى امر پدر خود گردد امام بعد از من [که امام جواد(ع) باشد] با این‌که آزاد است می‌تواند از مدینه به بغداد بیاید و متصدى امر پدر خود شود و برگردد در صورتى که او محبوس و زندانى نیست.»[۵]

 

پی‌نوشت‌ها:

[۱]. «امکان انجام کارهای خارق العادة توسط انسان»، ۶۶۹؛ «چگونگی انجام طی الارض»، ۷۹۴؛ «طی الزمان»، ۵۷۵۸۹؛ «سفر امام حسن عسکری(ع) به جرجان(گرگان)»، ۶۵۶۱۶.

[۲]. کاشفی، محمدرضا، پرسش‌ها و پاسخ‌های دانشجویی، دفتر یازدهم، عرفان و عشق، ص ۱۷۰ – ۱۷۲، قم، دفتر نشر معارف‏، ۱۳۸۴ش.

[۳]. ابراهیمیان، سید یوسف، ارمغان آسمان، ص ۵۲۵.

[۴]. نمل، ۳۹ – ۴۰.

[۵]. مسعودى، على بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علیّ بن أبی‌طالب(ع)، ص ۲۰۷ – ۲۰۸، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.

از سایت اسلام‌کوئست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه