عشق من!‌ بی‌قرارم!‌ تو اما...؛ محمد رمضانی فرخانی :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

عشق من!‌ بی‌قرارم!‌ تو اما...؛ محمد رمضانی فرخانی عشق من!‌ بی‌قرارم!‌ تو اما...؛ محمد رمضانی فرخانی

جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۳:۴۲ ب.ظ

 محمد رمضانی فرخانی

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

عشق من!‌ بی‌قرارم!‌ تو اما...

من تو را دوست دارم، تو اما...

 

من فراموشی خاطراتم

احتمالاً‌ غبارم، تو اما...

 

هیچ‌کس این طرف‌ها ندارد

هیچ کاری به کارم، تو اما...

 

گوش کن، من رگ خشک باغم

من کجا جویبارم، تو اما...

 

برگ زردم، بله، ‌می‌پذیرم

پوچ و بی‌اعتبارم، تو اما...

 

چهره‌ی دردناک و تبسم؟

خنده‌ای مستعارم، تو اما...

 

بی‌پناهم، سپر هم ندارم

چشم اسفندیارم،‌ تو اما...

 

صورتم سرخ... آری، قشنگ است

از درون هم انارم، تو اما...

 

فصل‌ها از بهارم گذشتند

خب، تمام است کارم، تو اما...

 

گفتمت: فصل خوبی است، گفتی:

خسته‌ام، کار دارم، تو اما...

***

 

باز در چشم من خیره ماندی

باز بی‌اختیارم، تو اما...

 

قلعه‌ای ماسه‌ام روی ساحل

سخت ناپایدارم، تو اما...

 

زخم، پاشیده شب را به جانم

مرگ دنباله‌دارم، تو اما...

 

بی تو ای ماه!‌ ای ماه!‌ ای ماه!‌

ظلمت روزگارم، تو اما...

 

شیهه‌ی‌ اسب من را خریدند

این هم از افتخارم، تو اما...

 

ابر در ابر در ابر در ابر

در خودم سوگوارم، تو اما...

 

آخرین سرفه‌ی یک مسافر

سوت سرد قطارم، تو اما...

 

من خودت را به تو می‌سپارم

جز تو چیزی ندارم، تو اما...

 

محمد رمضانی فرخانی

 

 

* منبع: وبلاگ دفتر سیاه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه