عید سعید مبعث مبارک
سه شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۸۵، ۰۶:۰۱ ق.ظ
عرشیان به فرش آمدند و عالمیان به سجود ،زمینیان فخر فروختند بر آسمانیان به یمن این مبعوث.عید مبعث مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــارک. *******از صدای مبهم و نامفهوم پچ پچاشون از خواب میپرم.چشمامو باز میکنم و گوشامو تیز.سنگینی خواب اجازه نمیده واضح بشنوم.فقط فهمیدم حرف از یک سفره.یک سفر قریب الاتفاق.برای اوائل شهریور اگه خدا بخواد ما عازمیم شمام میاید؟مممممم.....نه.نه؟وا!چرا؟خیلی دل میخواد آدم واسه رفتن به پابوس امام رضا اما و اگر بیاره و بگه نه.!سکوت میکنم و دلائل نه گفتنم رو مرور.همیشه دلم میخواسته با یه روح تشنه و یه دل شکسته برم به دیدارش.از همون دلای شکسته ای که بند زدن و ترمیمش کار هیچ احدی نیست جز خود مهربون و کریمش.یه لحظه یاد سفری میفتم که توی روزای اول سال قسمتم شد:یه پیشنهاد.......چند لحظه درنگ........نه!.........چند ساعت بعد.......شرمندگی و خجالت از جواب سنگین ومنفی خودم........یه دل شکسته........اشک های بی بهانه...........منتظر همینا بودم.....پس چرا معطلی؟بجنب دیگه.و بازهم لطف و کرم و محبت رو به تمامیت رسوند.با یه روح سبک و آروم و یک قلب سرشار از یاد و محبتش برگشتم.و حالا اگر بازهم خدا بخواد و عمری باشه فردانائب الزیاره همه دوستان هستم.و اینبار هم با کلی حرف ،حرفهای نگفتنی.کلی امید،امید به لطف و کرمش و آرزو،آرزوی بیداری همیشگی ازیک خواب بیست و چند ساله عمیق.نتونستم خبر نداده برم.گفتم شاید شما هم بخواید توی این سفر من رو همراهی کنید.هر کی طالبه یا علی!