ع ش ق
شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۱، ۱۲:۴۳ ق.ظ
قلم کنار تو افتاده لیقه خشک شده
حروف «ع ش ق» به خطِّ عتیقه خشک شده
دوباره زخم تو گُل کرده «دوّم» ماه است
زمان بهروی «دو و دَه دقیقه» خشک شده
کنار پنجرهای، ماه میوزد... داری
به سمت کوچه نگاه عمیقِ خشک شده
از آن قرار برای تو این فقط مانده است:
گُلی که بر سر جیبِ جلیقه خشک شده
...هجومِ خاطرهها... چشمهای تو بستهاند
و دستهای تو روی شقیقه خشک شده
برای «عشق»، تو سرمشق تازه میخواهی
قلم کنار تو افتاده لیقه خشک شده
مرحوم نجمه زارع