غلط اندر غلط!! :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

غلط اندر غلط!!

پنجشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۵۴ ق.ظ
چندی است که برای زیر سوال بردن شخصیت امام حسین (ع) حدیثی ساختگی به نقل از ایشان و در اهانت به ایرانیان از طریق اینترنت و ایمیل بین ایرانیان منتشر می‌گردد. پاسخ استاد طباطبایی را به این مطلب بخوانید.   بنام خدای بخشنده و مهربان غلط اندر غلط!! یکی از سایت‌های اینترنتی که عرب‌ستیز و اسلام‌گریز شمرده می‌شود! اخیرا ابتکاری به خرج داده و حدیثی از کتاب "سفینة البحار" اثر شیخ عباس قمی یافته و آن را به نمایش گذارده است تا به خیال خود ثابت کند که اسلام با ایرانیان به سختی مخالفت ورزیده است! جناب نویسنده که در آگاهی از زبان عربی، بی‌مایه و در اطلاع از علم حدیث به کلی تهی‌دست است، حتی به این فکر نیفتاده که ترجمه‌ی سراپا مغلوط خود را به عربی‌دانی نشان دهد و سپس آنرا در معرض دید جهانیان بگذارد! بلکه جرأت ورزیده و ترجمه‌ای را به میان آورده که از دیدگاه اهل نظر به کلی مردود است. بنا به ترجمه‌ی ایشان: امام حسین (ع) فرموده‌اند که دوستان ما عرب هستند و ایرانیان دشمن ما شمرده می‌شوند! سپس آورده که باید زنان ایرانی را به کنیزی فروخت و مردان‌شان را به غلامی و بیگاری گرفت! در حالی که مطلب به کلی سوای این سخنان است، زیرا: اولاً: حدیث مزبور، مروی از امام صادق (ع) است، نه امام حسین (ع)؛ و منشاء اشتباه نویسنده، دو کلمه‌ی "ابی عبدالله" بوده که کنیه‌ی امام حسین و امام صادق هر دو است، ولی در این حدیث، مقصود از ابی‌عبدالله، امام صادق می‌باشد زیرا راوی متصل در حدیث ایشان، ضریس بن عبدالملک نام دارد که از معاصران امام صادق (ع) بوده چنانکه شیخ طوسی در فهرست خود آورده است. ثانیاً: آنچه آمده که امام صادق فرمود: دوستان ما عرب و دشمنان‌مان عجم‌اند، مربوط به آن روزگار است که ایرانیان در دوره‌ی حکومت اموی‌ها می‌زیستند و مذهب عامه مردم را داشتند و طرفدار حکومت وقت بودند؛ نه مربوط به ایرانیان امروز که از اموی‌ها تبری می‌جویند و خود را (حتی بیش از اندازه!) دوستان آل محمد (ص) می‌شمرند. ثالثاً آنچه در پی حدیث آمده که دستور اسارت و بیگاری ایرانیان را داده است، مربوط به رأی عمر بن خطاب خلیفه‌ی دوم است نه رأی امام صادق! چنانکه می‌نویسد: « رأی الثانی فی الأعاجم» یعنی: «رأی بد و ناشایست خلیفه‌ی دوم درباره‌ی عجم‌ها». نویسنده‌ی بی‌اطلاع گمان نموده که این عنوان، دنباله‌ی حدیث امام صادق است و توجه نداشته که کتاب "سفینة البحار" در حکم فهرست بحار الأنوار مجلسی است و عناوین بحار الأنوار را معمولاً در پی احادیث می‌آورد. رابعاً اینکه می‌نویسد: خلیفه‌ی ثانی فرمود زنان ایرانی را بفروشند و مردان را به بیگاری بکشند، پشت سر این عبارت آمده که علی علیه‌السلام با این رای مخالفت نمود و گفت: «إن النبی صلی الله علیه و آله و سلم أکرموا کریم قوم و إن خالفوکم و هؤلاء الفرس حکماء کرماء فقد آلقوا إلینا السلام و رغبوا فی الإسلام و قد اعتقت منهم لوجه الله حقی و حق بنی هاشم (سفینه البحار،ج2، ص164)». یعنی پیامبر (ص) فرمود که اشخاص بزرگوار از هر قوم را گرامی دارید هر چند با شما مخالفت نموده باشند و این ایرانیان مردمی فرزانه و بزرگوارند که اظهار صلح به ما کردند و رغبت در اسلام نمودند و من برای رضای خدا از حق خود و بنی‌هاشم بخشی از این اسیران را آزاد ساختم». پس چگونه می‌توان نتیجه گرفت که این حدیث نشان می‌دهد اسلام با ایرانی مخالف است؟! خامساً در پی همین حدیث، احادیثی چند آمده در مدح ایرانیان به طوری که عنوان بالای صفحه کتاب "مدح العجم و ما یتعلق بهم" ضبط شده است. سادساً سند این حدیث به لحاظ علم رجال، ضعیف است و اساساً معلوم نیست خلیفه‌ی ثانی چنین دستوری درباره‌ی اسیران ایرانی داده باشد! بعید نیست که با توجه به شرایط زمان صفویه، حدیث مزبور را به قصد ایجاد شکاف بین شیعه و سنی، ساخته و پرداخته باشند (والله اعلم) با آرزوی هدایت شایستگان مصطفی حسینی طباطبایی منبع (+)
  • ناصر دوستعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه