فاطمه ای نور خدا در زمین؛ مدح و مرثیه؛ هادی وحیدی :: کیمیا

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

کیمیا؛ دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کم علم

کیمیا

دغدغه‌هایی از جنس دین، فرهنگ، ادبیات و شاید هم کمی علم

تاریخ امروز
کیمیا

سلام
۱. کیمیا -از سال ۱۳۸۴ تا حالا- دیگر تبدیل به مرجعی شده برای تمام کارهایی که در دنیای مجازی و بعضا غیرمجازی انجام می‌دهم که خیلی هم زیاد است. امیدوارم روز به روز بیشتر شود به همراه برکت.
۲. اگر دنبال چیز خاصی آمده‌اید، از قسمت موضوعات استفاده کنید؛ ضمنا از کلمات کلیدی یا همان تگ‌ها هم غافل نشوید. برای دسترسی به نام شاعران و دسته‌بندی اشعار آیینی از منوی بالای صفحه استفاده کنید.
۳. وجود شعر از شاعران مختلف در کیمیا -چه آیینی و چه غیر آن- لزوما به معنای تایید محتوا یا -احتمالا- گرایش فکری خاص شاعر نیست. اینجا در واقع دفتر شعر من است. سعی می‌کنم هر شعری که می‌خوانم را در آن ثبت کنم. در واقع این‌ها انتخاب‌های بنده نیست، فقط اشعاری است که می‌خوانم. سعیم بر این است که حتی‌المقدور شعرهایی که شاعرش ناشناس است را ثبت نکنم.
۴. اگر علاقه دارید شعرتان در کیمیا ثبت شود، بنده با افتخار در خدمتم؛ اثرتان را یا یک قطعه عکس از خودتان -جسارتا با حفظ شئونات- در اندازه‌ی ۶۶۰ در ۳۳۰ پیکسل به ایمیل kimia514@gmail.com یا آی‌دی تلگرامی @naser_doustali ارسال کنید.
فعلا همین
یاعلی

حمایت می‌کنیم
دنبال چی می‌گردید؟
پیگیر کیمیا باشید
بخش‌های ویژه
نیت کنید و هم بزنید
به کیمیا چه امتیازی می‌دهید؟
آخرین نظرات
  • ۱۷ شهریور ۰۳، ۱۷:۴۶ - آلاء ..
    🙏
کپی‌رایت

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

 

فاطمه ای نور خدا در زمین

رحمت گسترده‌ی حق بر زمین

 

فاطمه ای آینه‌ی لم‌یزل

جلوه‌ی اشراقی نور ازل

 

فاطمه ای جوهره‌ی ناب تو

چشمه‌ی خورشیدی مهتاب تو

 

زهره تویی، بدر تویی، فاطمه

نیمه‌شب قدر تویی فاطمه

 

زهره‌ی زهرایی آفاق تو

چشمه‌ی نورانی اشراق تو

 

روز ازل آنچه خدا آفرید

نور تو و نام تو را آفرید

 

فاطمه ای کعبه‌ی هفت‌آسمان

قبله‌ی خورشیدی افلاکیان

 

ماه تو را راز و نیاز آورد

رو به تو خورشید نماز آورد

 

خاک رهت سرمه‌ی چشم ملک

پیش قدومت شده خم نُه‌فلک

 

فاطمه ای سبز، بهاری‌ترین

باغ بهشتی به بهشت‌آفرین

 

یاسمنی، عطر دعا می‌دهی

بوی خدا، بوی خدا می‌دهی

 

پنجره‌ی رو به خداوند تو

تا به خدا آن پل پیوند تو

 

روح به آیین الاهی تویی

جوهره‌ی دین الاهی تویی

 

دین که به مهر تو دلش بند نیست

فاش کنم دین خداوند نیست

 

فاطمه ای نور خدا در زمین

خانه‌ی تو مهبط روح‌الامین

 

***

 

بر در تو شعله که شیطان زده

صاعقه بر خرمن قرآن زده

 

آتش قهر از سر کین‌آوری

بر حرم حرمت رحمان زده

 

آه...! در آن روز بد حادثه

فاطمه شد زورق طوفان‌زده

 

غنجه که از شاخه‌ی گل شد جدا

باغ شد افسرده و باران‌زده

 

ناله‌ی افلاک زمین را شکافت

عرش خدا گشت پریشان‌زده

 

وای که با دست ستم، اهرمن

سنگ به آیینه‌ترین جان زده

 

آه...! که بر ریشه‌ی دین تیشه‌ها

کفر نزد آن چه مسلمان زده

 

فاطمه ای آینه‌ی ایزدی

مهدی خود را تو صدا می‌زدی

 

 

هادی وحیدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدایت به بالای صفحه